کنار می رود
پرده
از جریانی فشرده از حادثه ای که ورم می کند
روی سنگینی صورتک هایمان
نمایش که به انتها می رسد
خالی می شوند صندلی های خسته
صحنه غرق می شود در آرامشی خاموش
و معبری انباشته از
بلیط های باطله می ماند و سوالی
ایا حرفی از قلم نیفتاده ست ؟
شعر از :رویا زرین