روزنامه شرق نوشت: نمایشگاه خوشنویسی و سرامیک با عنوان «دربرداری و سروکردن» حاصل کار مشترک آرش شیرینباب و فارست ال میدلتون، هنرمند و سفالگر بنام آمریکایی، است که تا اواخر نوامبر ۲۰۱۷ در مرکز اسلامی فرهنگی شمال کالیفرنیا دایر است. این نمایشگاه از جهاتی دارای ایدهای بکر و کاربردی بود. جدای از جذابیتهای بصری که این نمایشگاه به تمامی واجد آن بود، ایده کاربردیکردن یک هنر نیز از جمله نکات برجسته و بارز آن بهشمار میرفت. با شیرینباب درباره نمایشگاه و ویژگیهای آن گفتوگو کردیم.
چه شد به فکر برگزاری این نمایشگاه افتادید؟
ایده کار روی سفالینههای بینظیر نیشابور سالهاست در ذهن من بوده. در سالهایی که در دانشگاه تهران دانشجوی طراحی صنعتی بودم، با کنجکاوی موزههای تهران و ایران را جستوجو و اشیا و دستساختههای زیبای تاریخیمان را بهلحاظ طراحی فرم و نقشونگار و نوشتههای روی آنها تحلیل میکردم تا بهنوعی بتوانم المانهای هویتساز هنر ایرانی- اسلامی را کشف و در طرحهای نوین احیا کنم. یادم هست که یکی از آثاری که خیلی تحتتأثیرم قرار داد، یک بشقاب نیشابوری در موزه رضاعباسی بود که روی آن خطوطی با رنگ آبی از وسط نوشته شده بود و به سمت چپ آنقدر ادامه پیدا میکرد که از ظرف خارج میشد. اثری بود بسیار مدرن و بدون تقارن سنتی با وجود دارابودن المانهای سنتی. سالها بعد، زمانی که در موزه تازه افتتاحشده هنرهای اسلامی «آقاخان» در تورنتوی کانادا، در کنفرانس تاریخشناسان هنر اسلامی شرکت میکردم، بحث در مورد اینکه آیا سفالینههای زیبای نیشابور با آنهمه نوشته روی آنها، استفاده میشدند یا برای تزئین بودند، توجهم را مجددا به این سفالینهها جذب کرد و به دنبال این بودم که بتوانم آثاری کاربردی با الهام از سفالینههای نیشابور ایجاد کنم. پس از اینکه افتخار شاگردی استاد سیدمحمدوحید موسویجزایری را در خواندن خط کوفی و خوشنویسی این خط اسرارآمیز پیدا کردم، فکر کردم به احیای سفالینههای سبک نیشابور نزدیکتر شدهام و همین مسئله آرامآرام راهی شد برای تعریف پروژه «دربرداشتن و سروکردن».
برگزاری نمایشگاه هنرهای سنتی در آمریکا باید چه ویژگیهایی داشته باشد که بتواند مخاطب آمریکایی را جذب کند؟
بنده چندسالی است در زمینه معرفی هنرهای ایرانی و اسلامی در آمریکا در حال تلاش هستم؛ هم به صورت نمایشگاههای فردی و گروهی و هم در قالب برنامههای فرهنگی شامل ورکشاپ، کلاس، گردهمایی و نمایش فیلم که از سوی مؤسسه هنری ضیاء آرت سنتر برگزار میکنم. برخی از این فعالیتها روی هنرهای سنتی متمرکز است مانند خوشنویسی سنتی، تذهیب، طراحی هندسه اسلامی و برخی بر هنرهای مدرن و امروزی تمرکز دارند. در هر دو زمینه سنتی و مدرن، مخاطبان آمریکایی بین ٦٠ تا ٧٠ درصد مخاطبان را تشکیل میدهند. سایر مخاطبان، شامل مهاجران ایرانی و خاورمیانهای و سایر ملیتهای ساکن آمریکا هستند. آثار سنتی و اصیل، مخاطبانی را بیشتر جذب میکند که با عمق فرهنگ ایرانی آشنا هستند، مانند دانشگاهیان، هنرمندان و مجموعهداران آثار سنتی و آنتیک. درحالیکه، آثار مدرن، مخاطبان عامتری را جذب میکنند. آثاری که بتوانند مایههای اصیل سنتی را با تکنیکها و سبکهای مدرن ارائه دهند و بهلحاظ مفهومی حرفی برای گفتن داشته باشند نیز بستر مناسبی برای ارائه فراهم میکنند. به عقیده من، هر دو نوع و سبک هنری باید با کیفیت بالا ارائه شوند تا بتوانند هم گستره هنر ایرانیان را بشناسانند و هم بازار مناسبی را تعریف کنند. یکی از مهمترین مؤلفهها در این زمینه، ارائه حرفهای آثار، ارائه توضیحات مناسب و کافی به انگلیسی برای مخاطبان و وجود تاریخچه و ارزش فرهنگی و هنری قابلعرضه برای آثار است.
درباره محتوای آثار و نیز هنرمندانی که در این نمایشگاه شرکت کردند توضیح دهید. همه آثار حاوی نوشتههایی روی خود هستند، چرا این نوشتهها انتخاب شده است؟
نمایشگاه «دربرداشتن و سروکردن»، شامل آثار بنده با همکاری فارست ال میدلتون، هنرمند و سفالگر بنام آمریکایی، است. در طول سه سال گذشته، همکاری و همفکری با این هنرمند، منجر به خلق آثار سفال و سرامیکی شده است که از یکسو دربرگیرنده خوشنویسی کوفی ملهم از سفالینههای نیشابور هستند و از سوی دیگر به دغدغههای اجتماعی و فرهنگی دورانی که در آن زندگی میکنیم، در سطح فردی و جهانی میپردازند. این آثار، در سه شکل ١- کارکردی، ٢- هنری و ٣- چیدمان مفهومی ارائه شدهاند. مفاهیم و نوشتههای روی آثار، گاهی از اشعار عرفانی ایران، مانند «این تن اگر کم تندی» مولوی و «این کوزهگر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش» خیام مایه میگیرند. گاه، به اشعار اجتماعی- سیاسی شاعران معاصر افغان، از جمله میرشاهی مسعود، زهرا زاهدی و محمد واعظی با شعر «امسال باز بیوطنیم، ای پرندهها/ یک روح در دو تا بدنیم، ای پرندهها» پر میکشند. گاهی نیز سری به اشعار جنگ سوریه و عراق میزنند. همزمان، بازتابی میشود از گفتوگوهای جهانیان در رسانههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک، در مورد آنچه در خاورمیانه بر مردم عادی میگذرد؛ از فجایع جنگ و جدال جهانی و مهاجرت عظیم انسانها و بیخانمانشدن میلیونها نفر و امید برای صلح. این اشعار و نوشتهها، مفاهیمی هستند که سالهاست بنده را تحتتأثیر قرار دادهاند. کسی که جنگ و شرایط سخت آن را در کودکی تجربه کرده و فداکاریهای پدر و مادر را چشیده و پس از سالها، اکنون بهعنوان مهاجر، دور از وطن است، بحران و جنگ در تقریبا تمامی کشورهای همسایه و فجایع انسانی آن، شاید آگاهانه یا ناخودآگاه در کار او بازتاب پیدا میکنند. این بازتاب، بهنوعی هم شخصی است و آینه تجربههای فردی و تاریخی و هم جهانی است و نمایانگر آنچه اکنون اتفاق میافتد. همکار بنده، آقای فارست، بهعنوان آمریکاییای که از طرف مادر، سرخپوست است و در کمپهای سرخپوستی بزرگ شده، دارای حساسیت ظریفی نسبت به جنگهای اخیر آمریکا و اشغال افغانستان و عراق و خاورمیانه بوده و حتی قبل از شروع این پروژه، به دنبال بازتاب توییتهایی در مورد جنگ افغانستان و بهار عربی در کار خود بود. بنابراین، ترکیب ایدههای فکری ما با هم، ترکیبی جالب از نگرانیهای مشترک دو هنرمند ایرانی و آمریکایی از اتفاقاتی است که در خاورمیانه رخ داده و درحال رخدادن است و زندگی میلیونها انسان عادی را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است.
به نظر میرسد شما علاوه بر تأکید بر بُعد هنری نمایشگاه، به دنبال بازار تقاضایی هم برای عرضه هستید و شاید یک دلیل کاربردیکردن آن هم همین باشد. درباره این وجه از کارتان توضیح دهید و اینکه اصولا کاربردیکردن هنرهای سنتی در ایران برای دیگر ملل چه بسترهایی دارد و افق آن را چگونه میبینید؟
یکی از بخشهایی که نمایشگاه دارد و من وآقای فارست روی آن کار کردهایم، ظروف کاربردی سفالی و همچنین کاشیهایی هستند که میتوانند برای بناهای معماری به کار بروند. ظروف سفالی که دربردارنده مفاهیم شعری، ادبی، عرفانی و اجتماعی به زبان فارسی و به خط کوفی ملهم از نیشابور هستند، شامل بشقاب، کاسه، لیوان، جای نمک و فلفل، قوری چای و همچنین گلدان و چراغ رومیزی در اینجا ارائه شدهاند و با استقبال شایانی روبهرو شدند. یکی از نکات قابلتوجه این بود که درحالیکه یک تابلو با مفاهیم ایرانی ممکن است مخاطبان خاصتری را بطلبد، همان مفاهیم، روی ظروف کاربردی، هر مخاطبی را جذب میکنند. بنابراین علاوه بر اینکه بازار خوبی میتوانند داشته باشند، میتوانند حامل فرهنگ ایرانی در هر خانهای باشند. این نکته، در مورد سایر هنرهای سنتی ما به نسبت صادق است، زیرا غالبا این هنرها و آثار، ترکیبی از ذوق و سلیقه هنری با کارکرد عملی هستند.