عصر ایران؛ روح الله صالحی- از ابتدای دهه ی هفتاد تا به اکنون که فرهنگستان زبان و ادب فارسی به منظور نیرومند سازی واژگانی زبان فارسی پای در عرصه ی فرهنگ گذاشته است و از ردیف مستقل بودجه ارتزاق می کند، قریب به 50 هزار واژه را معادل سازی کرده است، اما این که از این تعداد چند واژه در لایه های زبان نشسته و کاربردی شده، شاید به توان گفت که از انگشتان یک دست هم فراتر نرفته است.
این که بعد از 26 سال یک نهاد فرهنگی بازخورد عمل کردی خود را واکاوی نکرده است جای سوأل دارد. حوزه ی فرهنگ شبیه راه مال رو برآمده از استقامت مردم در گذشتن از کوهستان است و بخش نامه هیچ ثاثیر بر نحوه استفاده از واژه ها در سطح محاوره ندارد، شبیه مجریان تلوزیون گاه با تپق بگویند رایانه و...
این که فرهنگستان زبان و ادب فارسی بدون توجه به این مقوله هم چنان اصرار بر این روش دارد برآمده از قدرت سیاسی اعضا می باشد. همان قدرتی که با وجود عدم تأثیر گذاری و حذف جدول 17 از برنامه بودجه سال 97 هنوز پر رنگ حضور دارد.
این آب در هاون کوفتن در استفاده جبری برای بهره مندی از ذخیره واژگانی تا بدان جا است که کتب درسی زیست شناسی را هم مملو از واژگانی کرده اند که منجر به تناقض در استفاده بین کتب مرجع و درسی در مقاطع بالاتر شده است.
بسیاری از واژه هایی که ملاک ساخت شان سهولت آوایی و بیانی اعلام شده اما به لحاظ قیاس با دایره واژگانی متداول در محاوره بسیار نامأنوس و حتی بد ساخت به لحاظ آوایی حساب می شود.
زمانی که معادل چیبس را برگک می گذارند به میزان انرژی صرف شده برای تلفظ برگک توجهی نمی کنند و این دیوار را آجر می گذارند روی هم تا ثریا.
آن چه فرهنگستان در این سال ها، کمتر به آن توجه کرده است بحث ورود واژگان بر اساس کاربرد اسمی آن هاست. در حالی که ما به دنبال استفاده ترکیبی از دو اسم در با کارکردی توصیفی هستیم.
وقتی می گوییم جوجه تیغی در واقع توصیفی از جوجه ای تیغ دار مد نظر می باشد و یا لاک پشت، برای جوجه تیغی در کردی معادل( ژه ژوو) و در لری برای لاک پشت (کی سل) استفاده می شود که اسم هستند و سبب گستردگی دایره واژگانی می شود.
این که هر واژه چه قدر آب می خورد تا به دست منِ شهروند برسد به میزان مالیاتی بر می گردد که من صرف می کنم تا ابزاری راحت برای ارتباط و گفت وگو پیدا کنم.
عالی بود...
دارید شوخی می کنید؟؟؟؟؟؟
کامپیوتر ، هلی کوپتر و.... که در گویش عامه بالگرد جایی ندارد