فرید عطارزاده
فرسنگها دور تر از خاک ایران کشتی نفتکش ایرانی در حال سوختن است و سرنوشت 30 نفر از خدمه این کشتی همچنان در هالهای از ابهام است.این چند روز همه از ضرر مالی و زیست محیطی این سانحه نفتکش ایرانی نوشتند و هیچکس حواسش نبود که سرنوشت این 30 نفر چه خواهد شد و چه خانوادههایی چشم انتظارند... هر کدام در یک گوشهای از کشور هستند و با بغض و گریه و در مورد آخرین ملاقاتشان با عزیزانشان صحبت میکنند.
همسران یکی از آنها با دو بچه در بیمارستانی در بوشهر از شدت ناراحتی و شوک روحی بستری شدهاند، دیگری در تهران هستند و هر روز به سازمانهای مختلف میروند تا شاید خبری از عزیزانشان شود و در این میان چهار دانشجوی دریانوردی نیز حضور داشتند.
یک نفر در محمود آباد، یک نفر در یزد و دو نفر در استان فارس. اغراق نکردهایم اگر بگوییم در تمام ایران خانواده و بستگانی از آنها نگران هستند و منتظر برای نشانهای از امید... خدایا معجزهای بفرست...
آخرین تماس
یکی از افرادی که در کشتی حضور داشته «مسلم علیزاده نودهی» بوده است. خواهر او به «هفتصبح» میگوید: «مسلم هفت سال است که در این کار است و به ماموریتهای مختلف کاری میرود. این بار هم مثل همیشه بود و از یک ماه پیش کار خود را شروع کرده بود. از ماه پیش گفت میرویم «بندر» که کار خود را شروع کنیم. آنها اول بارگیری میکردند و سپس حرکت خود را شروع میکردند.
به همین دلیل از مدتها قبل کار خود را برای حرکت این نفتکش شروع کرده بودند. پس از بارگیری به بندرهای کشورهای مختلف رفته بودند و جمعه همین هفته به سواحل شرقی چین رسیده بودند. آن روز آخرین تماس ما بود. مثل همیشه و بدون هیچ نگرانی. ساعت حدودای 7عصر بود که از تلفن ماهوارهای کشتی به ما زنگ زد.
چند دقیقهای بیشتر حرف نزدیم. گفتش خیلی خسته است و از این جا به بعد حتی تلفن همراه ماهوارهای هم آنتن نمیدهد. گفت تا دوشنبه به مقصد میرسند و به ما زنگ میزند. ساعت حدودای یک شب به وقت آنها بود و میخواست بخوابد. دیگر زیاد حرف نزدیم و قرار شد دوشنبه که رسید با هم حرف بزنیم، دوشنبهای که آمد اما...» از این جا به بعد بغض میکند و گریه امانش نمیدهد: «اول دوستانش به ما تلفن زدند و گفتند انگار یک کشتی نفتکش ایرانی با یک نفتکش چینی برخورد کرده است. نشانیهایی که به ما میدادند همان کشتی برادرم بود اما نمیتوانستیم باور کنیم.... تلویزیون را روشن کردیم و شبکه خبر را نگاه کردیم.
تا چند ساعت هیچ خبری نمیگفت و دلهره تمام وجودمان را گرفته بود.... آخر سر خبرش را گفتند و فهمیدیم همان کشتی است... از آن روز دیگر زندگی برایمان نمانده... برادر کوچکترم هر روز به سازمانهای مختلفی میرود تا شاید خبری شود....» از برادرش میگوید، با بغض و بیم و امید: «مسلم 34 سالش بود و مجرد. هفت سال بود که توانسته بود در این کار مشغول شود و خیلی خوشحال شده بود که توانسته همچنین کاری پیدا کند. داشت سرمایهاش را جمع میکرد که زندگیاش را سامان دهد...»
همسری نگران در بوشهر
یکی دیگر از افرادی که در کشتی حضور داشت «ابوذر نظامی» است. او ساکن بوشهر است و 40 ساله. همسرش از شدت ناخوشی روانه بیمارستان شده و به سختی صحبت میکند: «از آن روز زندگیام تیره و تار شده... دو بچه دارم و نمیدانم سرنوشت ابوذر چه میشود... دریا و دریانوردی برای ما یک مسئله روزمره است که هر روز با آن سر و کار داریم. هیچوقت فکر نمیکردیم دریا اینقدر بیرحم باشد....»
این سه دانشجو
ماجرا تلختر هم میشود. از چهار دانشجویی که در کشتی حضور داشتند سه نفر از آنها دانشجوی دانشگاه آزاد خارگ بودند. سعید دهقانی، پوریا عیدی پور و سجاد عبداللهی. سه دانشجویی که اولین سفر دریایی رسمی خود را تجربه میکردند. همدانشکدههایی آنها در شوک هستند. به هفتصبح میگویند: «دورههای دریا نوردی ما معمولا در حدود سه سال و نیم طول میکشد. پس از آن باید 12 ماه کاروزی به دریا برویم. همین یک ماه پیش دورههای تئوری خود را تمام کرده بودند و خوشحال بودند که میخواهند اولین کارورزی خود را بگذارنند.
جشن کوچکی هم گرفته بودند و همه ما خوشحال بودیم تا برگردند و از تجربیاتشان برای ما بگویند....» در همین رابطه دکتر حسين سهولي زاده رئيس دانشگاه آزاد اسلامي واحد خارگ به هفتصبح میگویند: «این سه دانشجو از دانشجویان ممتاز دانشگاه ما بودند.
دانشجویان ممتاز بعد از اتمام سه سال دوره تئوری خود یا بورسیه شرکت ملی نفتکش میشوند یا کشتیرانی. ما دو گرایش موتور و عرشه داریم که این سه نفر نیز هر سه گرایش عرشه بودند و توانسته بودند بورس شوند. یک ماه پیش برای گذارندن اولین دوره کاروزی خود همراه این کشتی شدند. سعید دهقانی ساکن شهر یزد بود، سجاد عبداللهی و پوریا عیدی پور ساکن نورآباد فارس. دانشگاه آزاد تمام نیروی خود را گذاشته و پیگر سرنوشت این دانشجویان است.»
معمای قایق نجات
یکی از نکات مهم و مبهم این سانحه معمای قایق نجات این کشتی است. «رحمت حافظی» در این مورد به هفتصبح میگوید: «تمام کشتیهای نفتکش هر روز مانور خطر برگزار میکنند و همه نکات ایمنی را بررسی میکنند. این کشتیها همگی دارای قایقهای نجات با تمام امکانات هست که خدمه پس از برزو سانحه باید خود را به آن برسانند و از کشتی خارج شوند.
این قایقها دارای موتورهای پیشرفته و کپسولهای اکسیژن برای همه خدمه است. از آن جایی که هنوز این قایق نجات پیدا نشده این امکان وجود دارد آنها در قایق نجات باشند و جایی سرگردان در دریای چین. از سوی دیگر این کشتی حامل 136 هزار لیتر گاز مایع بوده و به سرعت کشتی آتش گرفته است. ممکن است که این قایق در همان دقایق اولیه آتش گرفته باشد.»