مجید مددی که به افکار هایدگر نقد دارد اولین اثر ترجمه ای خود را به کتاب او اختصاص می دهد چرا که معتقد است هایدگر تا سالها صرفا لقلقه زبان ایرانیها بود و بسیاری با وجودی که هیچ کتابی از او نخوانده بودند، اما عاشقش بودنداز این رو، کتاب what is Philosophy او را ترجمه کرد تا آنها که بدون خواندن هیچ متنی از هایدگر از او طرفداری می کردند دست از طرفداری خود بردارند.
به گزارش ایران، از اسفند 1323 که برای نخستینبار مقالهای با عنوان «از کانت تا هایدگر» به قلم سیداحمد فردید در نشریه سخن منتشر شد تا سال 1367 که کتاب «فلسفه چیست؟» مارتین هایدگر به فارسی ترجمه شد و در دسترس مخاطبان فارسی زبان قرار گرفت، نام مارتین هایدگر به کرات در محافل فلسفی ایران مطرح و جنجالهای را موجب میشد. به عبارتی در فرصت 44 سال از زمان معرفی هایدگر به ایرانیان تا زمان انتشار نخستین ترجمه از آثار او، نام هایدگر بدون آنکه کتابی از او منتشر شود نقل محافل فلسفی و روشنفکری ایرانیان بود.
تا دهههای متمادی تفسیر عرفانی مرحوم فردید از فلسفه هایدگر به عنوان یگانه مرجع شناخت هایدگر در ایران معرفی میشد، تا اینکه پس از انتشار ترجمه مددی از «فلسفه چیست؟» اندیشمندان و مفسران دیگر نحلههای فکری در ایران نیز به ترجمه و شرح و تفسیر فلسفه هایدگر اقدام کرده و کتابهای متنوع و مفیدی را منتشر کردند. همچنین بحث و بررسی درباره هایدگر در نظام آکادمیک و محافل روشنفکری ایران جنجالهای بسیاری را نیز موجب شد که به نزاع کلامی مشهور طرفداران پوپر و طرفداران هایدگر در دهه 60 مشهور است.
در جدیدترین مجموعه گفتوگوهای تخصصی، ایبنا در خصوص تاریخ شفاهی هایدگرخوانی در ایران به سراغ مجید مددی رفته است. او نخستین مترجم آثار هایدگر است. در گفت و گویی که با ایبنا داشته از دلایل خود برای ترجمه کتاب هایدگر گفته است که در ادامه گزیده ای از آن ارائه می شود:
***
در ایران عدهای هایدگر را به عناوینی چون مهمترین و پیشرفتهترین فیلسوف جهان یا فیلسوف قرن آینده معرفی کردهاند و حتی گفتهاند که تا جهان باقی است، هایدگر هم باقی خواهد ماند. من سالها در انگلستان و در دو دانشگاه معتبر این کشور یعنی منچستر و اسکس درس خواندم. به همین دلیل باید بگویم که در نظام آکادمیک فلسفه در انگلستان به هیچ عنوان اسمی از هایدگر در میان نیست و آثار او را نمیخوانند. ما در ایران هایدگر را به این شدت تقدیس کردیم اما در کشور فلسفهخیزی مانند انگلستان با تفکر او میانه خوبی ندارند. فقط آلمانیها و کمی هم فرانسویها هستند که به فلسفه هایدگر توجه نشان میدهند و این در صورتی است که از مرگ هایدگر سالهای چندانی نگذشته است. بنابراین بیتوجهی به فلسفه هایدگر برای ایرانیها که بسیاری او را میپرستند شاید باورکردنی نباشد.
این بیتوجهی دلایلی دارد. تا جایی که من در پیرامون زندگی هایدگر مطالعه کردم، این شائبه وجود دارد که او برخی از نطقهای هیتلر را نوشت. حتی اگر در نگارش این نطقها شک وجود داشته باشد، اما در اینکه هایدگر از حکومت فاشیستی هیتلر حمایت کرد و پست ریاست دانشگاه از طرف آنها به هایدگر داده شد هیچ شک و شبههای نیست و این طرفداری برای یک فیلسوف مشهور عجیب است. فراموش نکنیم که هایدگر پیش از هیتلر هم به عنوان یک فیلسوف مشهور بود.
نخستین کتابی که از هایدگر به زبان فارسی منتشر شده ترجمه من بود از کتاب what is Philosophy.پیش از اینکه من این کتاب را ترجمه کنم هیچکس در ایران بهجز سیداحمد فردید حتی یک خط نیز از هایدگر ترجمه نکرده و یا درباره او ننوشته بود. فردید هم صرفا در سالهای جوانیاش مقاله مختصری درباره هایدگر نوشته و از آن سال تا سال 67 صرفا درباره هایدگر حرف میزد و برداشتهای خود را مطرح میکرد و طرفدارانش نیز او را صاحب دکان هایدگر در ایران میدانستند و صلاحیت دیگران در صحبت از هایدگر را نفی میکردند. حتی فردید به عنوان پدر فلسفه ایران هم خوانده میشد. بنابراین هایدگر تا سالها صرفا لقلقه زبان ایرانیها بود و بسیاری با وجودی که هیچ کتابی از او نخوانده بودند، اما عاشقش بودند و درباره فلسفهاش صحبت میکردند. من به نظرم رسید این طیف چون چیزی از هایدگر نخواندهاند و صرفا تفسیر عرفانی فردید از او را شنیدهاند، عاشق او شدهاند و اگر کتابی از هایدگر ترجمه شود از این طرفداری دست برخواهند داشت. بنابراین what is Philosophy را ترجمه کردم.
پیش از اینکه به ایران بیایم «what is Philosophy» را از یک کتابفروشی که در لندن کتابهای دسته دوم میفروخت، خریدم. در همان لندن نیز کتاب را خواندم و در عین اینکه آن را به خوبی درک کردم، اما ارتباطی با آن برقرار نکردم، چون مباحث کتاب در راستای علایق من نبود. با این اوصاف آن را به ایران آوردم و بعد نیز به همان دلیلی که گفتم آن را ترجمه کردم و صرفا برای یکبار چاپ آن را در اختیار نشر تندر گذاشتم.
کتاب پس از انتشار در عرض چند هفته نایاب شد. پس از آن نیز ناشر بارها به منزل من آمد و درخواست کرد که آن را تجدید چاپ کند، اما من به شدت با اینکار مخالفت کردم. به ناشر گفتم که این ترجمه برای من یک بازی بود و علاقه به ماندگاری نام خود بر این کتاب ندارم. همچنین با مطالب و نقدهایی که نشریات نوشتند متوجه شدم که منتقدان نیز به این کتاب اقبال نشان دادهاند. بسیاری از پژوهشگران از نسل بعد که امروزه به هایدگری بودن شهره هستند، با مطالعه این کتاب هایدگرین شدند، چرا که این ترجمه به عنوان کتاب درسی دوره دکتری فلسفه در دانشگاه تهران معرفی شد.
دو برنامه برای تجدید چاپ داشتم که فعلا توانستم یکی از آنها را محقق کنم. برنامهای که محقق شده نوشتن مقدمه مفصلی در نقد هایدگر بر ترجمهام از کتاب «مارتین هایدگر» پل استراترن است. برنامه دیگرم باز نوشتن مقدمهای بر همین کتاب «فلسفه چیست؟» است تا در آن به نقد دستگاه فلسفی هایدگر و همچنین تفکرات احمد فردید بپردازم. اگر این مقدمه را بنویسم و به کتاب ملحق کنم قطعا برای تجدید انتشار آن برنامهریزی خواهم کرد. البته قطعا دیگر با نشر تندر نخواهد بود، چرا که فعالیت این نشر سالهاست متوقف شده است.