عصر ایران؛ مصطفی داننده- سارینای 4 ساله و محمد 4 ماهه در دو روستای کرمانشاه به دلیل سرما جان خود را از دست دادند. آنها از زلزله جان به در برده بودند اما نتوانستند در برابر سرما مقاومت کنند. سرما به آنها زد و مانند شکوفههای بهاری که دچار سرما میشوند به زمین ریختند.
پدر سارینا میگوید اوضاع زندگی ما بعد از زلزله خوب نبود. کانکس هم نداشتیم. سارینا سرما خورده بود و حالش هر روز بدتر میشد. در روز 27 دی ماه حال دخترم خراب شد. به بیمارستان سرپل ذهاب رفتیم. دکتر متخصص نبود. دخترم را به بیمارستان امام رضای کرمانشاه بردم اما بعد از 2 ساعت دخترم بر روی دستانم جان داد.
پدر محمد نیز میگوید بعد از زلزله در چادر زندگی میکردیم. محمد به دلیل سرمای شدید دچار سرماخوردگی شد. به دنبال گرفتن کانکس رفتم گفتند شما در اولویت نیستید. حال محمد هر روز بدتر میشد. او را در بیمارستان محمد کرمانشاهی بستری کردیم اما در روز 23 دی ماه محمد از پیش ما رفت.
نمیدانم میشود حال پدر و مادر این دو فرزند را درک کرد یا نه؟ آنها قطعا به دنبال مقصر میگردند. مقصر مرگ این دو کیست؟
زلزله؟ زمین لرزه از همان روزی که خلق شد هم به کسی رحم نمیکرد. رفتار او شبیه به عزرائیل است. بزرگ و کوچک نمیشناسد، میآید و میبرد.
سرما هم مثل زلزله است. رحم ندارد. به ویژه سرمای غرب ایران که استخوان سوز است. نمیشود از او انتظار داشت که کاری به سارینا و محمد نداشته باشد.
پدر و مادر هم که تمام زندگیشان را زلزله برده است. چه کاری میتوانند کنند. آنها سالها زحمت کشیده بودند سقفی برای بچهها خود بسازند در عرض چند ثانیه تمام سرمایه خود را بر باد رفته دیده بودند. آنها به زحمت چادر گرفته بودند و تلاش میکنند به کانکسی هم برسند.
پس مقصر کیست؟ بله، نتیجه مشخص است. آقایان مسئول!
آنها در برابر زلزله غافلگیر شدند اما نمیدانم چرا و چگونه در برابر سرما هم غافلگیر شدند. همه میدانیم سرما کی میآید و کی میرود. همه از همان روزهای اول هشدار دادند که سرما نزدیک است. سرمای کرمانشاه آدم کش است. سریع تر به مردم کانکس برسانید.
گوش شنوایی وجود نداشت. نماینده سرپل ذهاب گفته بود بخشی از مردم هنوز در چادر زندگی میکنند. چادر و سرما چه داستان غریبی است. مردان کرمانشاهی در چادر تاب سرما نمیآورند چه برسد به کودکان 4 ماه و 4 ساله.
مردم سرپل ذهاب و کرمانشاه چیز عجیب و غریبی نمیخواستند. آنها فقط جای گرمی میخواستند برای اینکه زنده بمانند.
مردم دیگر شهرها ترس زلزله دارند و ترس بیشتر برای دوران پسازلزله است. آنها با خود میگویند شاید زلزله ما را نکشد ولی سرما ما را میکشد. الان چگونه میشود به مردم اطمینان داد که نگران زلزله نباشند.
اتفاقا ما هم نگران زلزله هستیم و دوران بعد از آن. نمیتوانیم امید داشته باشیم که بعد از فاجعههایی مانند زلزله و سیل، مسئولان، نهادها و سازمانهایی هستند که میتوانند برای حال ما فکری کنند و تصمیم درست بگیرند.
می خوام بدونم اگه 4 میلیارد کمک مردمی توحسابم بود چندتا کانکس می تونستم بخرم تا کودکان از سرما یخ نزنند و نمیرند؟
عزیزان ستم دیده همدردی ما را بپذیریذ که در تقسیم کمک های ناقابل که از طرف مردم میشود ما هیچ نقشی نداریم و ار ما بهتران سالهاست حسابشان را از ما جدا نموده و فکر بیت الحال خود هستند
با آرزوي صبر وبازهم صبر و سلامتي براي پدر و مادر و وابستگان خردسالان در گذشته .
نميخواهم داغ عزيز از دست داده را بيشتر كنم كه تحمل آن سخت است و سختي آنرا من وما درك نميكنيم مگر خود عزيزي از دست داده باشيم .
ونميخواهم مانند پيره زنان ناله ونفرين كنم ولي واقعا چاره اي براي مردم نمانده غير از اينكه از خداوند بخواهيم جزاي خير باين دولت مردان ومسئولان بدهد كه اينقدر به فكر مردم هستند ؟؟؟؟؟
كه حتي در ساخت و تحويل يك كانكس باين مردم مظلوم همت نميكنند تا جائيكه عزيزانشان جلوي چشم وروي دستشان جان بدهند ؟؟؟؟
کاری که می شد با فراخوان جهانی و خرید همزمان از 100 کشور یکشبه انجام داد