عصر ایران - فردای شبی که هزاران خودرو در جاده ها و بزرگراه های کشور در میان برف و کولاک گرفتار شدند و از حرکت بازماندند، سخنگوی سازمان راهداری در یک تماس مستقیم تلفنی با شبکه خبر سیما در پاسخ به این که چرا وضعیت این گونه است گفت که امروز جلسه بحران سازمان راهداری برگزار شده است. مجری هم از او پرسید که چرا عصر دیروز که برف باریدن گرفت، این جلسه را برگزار نکردید و آن را به امروز واگذاشتید؟
این سؤال و جواب که بر روی آنتن زنده سیما رد و بدل شد، بهانه اولیه نوشتن یادداشت حاضر شد چرا که بر خلاف آن سخنگو و مجری، سؤال من این نیست که چرا جلسه در فلان زمان برگزار شد یا نشد، بلکه این پرسش مطرح است که اساساً چه نیازی به جلسه بوده است؟
مگر نه این است که وظیفه متعارف و همیشگی سازمان راهداری این است که از راه ها مراقبت کند و کارهایی مانند برف روبی و بازکردن مسیرها را انجام دهد؟ آیا انجام یک وظیفه کاملاً معمولی که سال هاست تکرار می شود، نیازی به جلسه دارد؟!
این چه سرطانی است که بر پیکره مدیریتی کشور افتاده که برای عادی ترین مسائل نیز جلسه برگزار می کنند؟
نقطه بحرانی ماجرا نیز این است که بارش 50 - 40 سانتی متر برف در بزرگراه های کشور را "بحران" می نامند؛ آن هم در شرایطی از چند روز قبل، بارش برف سنگین در اغلب نقاط ایران با دقت بالایی پیش بینی شده و معلوم بود که هفته دوم بهمن ماه، با بارش برف آغاز خواهد شد. با این اوصاف، وای از روزی که جاده های اصلی و شهرهای کشور با برف یک متری و دومتری مواجه شوند!
شرم آور تر این که مشکل مسدود شدن جاده ها، فقط در راه های فرعی و روستایی و دور از امکانات به وجود نیامد بلکه در اتوبان تهران - قم و در مسیر پایتخت به فرودگاه بین المللی امام خمینی نیز صدها خودرو در برف متوقف شدند و چون بین خودروها نیز برف انباشته شده بود، عملیات برف روبی هم به مشکل برخورد کرده بود!
سایر بزرگراه ها نیز حال و روز بهتری نداشتند، از جدیدترین بزرگراه استان تهران که پایتخت را به پردیس وصل می کند تا آزادراه تهران-ساوه و قزوین-رشت و کلی مسیر اصلی و اصطلاحاً "شریانی" کشور.
وقتی راه های اصلی کشور و حتی آنهایی که بیخ گوش پرامکانات ترین شهر ایران هستند، به این روز گرفتار می شوند، باید نگران حال مردمی شد که صدها کیلومتر دور از شهرهای بزرگ روزگار می گذرانند و صدایشان هم به جایی نمی رسد.
برف اخیر، بحرانی در محیط جغرافیایی کشور نبود که نعمت الهی بود بر سرزمینی که سایه رعب انگیز خشکسالی بر سرش سنگینی می کند؛ این برف، بحران مدیریتی موجود در کشور را بار دیگر برملا کرد.
کشوری که با این همه امکانات و نیروی انسانی، با یک برف چند ده سانتی متری فلج می شود، جاده ها و اتوبان های اصلی اش بسته می شوند، قطارهایش مختل می شوند، بزرگترین فرودگاه بین المللی اش، حتی برای نشستن مسافرانی که پروازهایشان لغو شده است، جایی نداشته باشد و شهرداری پایتختش، این قدر لیاقت از خودش نشان ندهد که شبانه درختان را بتکاند تا هزاران درخت دچار شکستگی نشود، مشخص است که نه فقط مدیریت بحران ندارد، که خود درگیر بحران مدیریت است.
این بی عرضگی عمومی در میان مدیران، به این خاطر از پرده برون افتاد که زیر بارش برف، جایی برای پنهانکاری وجود نداشت؛ نگران کننده تر این است که می دانیم نتایج همین سیستم مدیریتی فشل، در بسیاری از عرضه ها، مانند فرهنگ، آموزش، علوم و فناوری، اخلاق، سرمایه اجتماعی، زیرساخت های اقتصادی، سیاست خارجی و ... در کوتاه مدت عیان نمی شود و وقتی خود را بروز می دهد که کار از کار گذشته و کشور، دهها سال از دنیا و حتی همسایگانش عقب مانده است.
در کشوری که داعیه دموکراسی دارد، ریشه همه این نابسامانی ها، ضعف در همین دموکراسی است که باعث می شود شایستگان از مدار مدیریت خارج شوند و ضعیف ترها برای تصدی کرسی های مجلس و دولت رقابت کنند؛ نتیجه اش هم همین می شود که می بینیم: ضعف ها و ضعیف ها دومینو وار ادامه می یابند و کار به جایی می رسد که چند ده سانتی متر برف پیش بینی شده در فصل زمستان برایشان می شود بحران!
*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران
توهم مدیریت داریم!
حتی یک خبر خوب-باریدن برف- هم باید یه بحران داشته باشه و اعصاب خردکنی برای مردم که مسئولین کجان...اخه چرا ایران اینطوریه؟
ممنون میشم با این قلم شیوا و رساتون بیاید طی مقاله های جدا جدا این مسئله رو ریشه یابی کنید که از کجا و کی این خشت رو کج گذتشتیم و کجا باید چیکار میکردیم تا الان به این وضع دچار نشیم و حسرت کشور های عربی رو نخوریم...
هر کی فکر اخر عاقبت و اینده خودش و فرزندانه
پیری و کوری دارن اقایون
نفرمایید
فقط می گویم که ناامیدم ، روزی که کرمانشاه درگیر زلزله شد ، ایمان داشتم مردم آن دیار تا عید و بهار در سرما خواهند ماند ،
همانطور که می دانستم می شود با یک فراخوان بین المللی ، 30 هزار کانکس را در یک هفته تهیه کرد ،
حتی می شد از کانتینر به عنوان کانکس استفاده کرد و راحت تر اینکه می شد این جمعیت آواره را به طور موقت در جنوب کشور اسکان داد تا عملیات بازسازی تمام شود .
واقعا جاي تاسف دارد
همه اش درگیر دعواهای سیاسی هستن و از مردم غافل شده اند.
هر کس دلش برای این کشور مادرمرده می سوزد، باید از خود و خانواده اش شروع کند. همین.
با تشکر از جناب آقای محمدی که قلمی سوزنده و تابناک دارند.
در ارومیه عذرخواهی کرد؟ هر وقت مدیریت سابق اعم از بالاترین مدیر اجرایی که رییس جمهور است تا پایین ترینشان و کسانی که در روی کار آمدن آنها نقش داشته اند از مردم عذرخواهی کردند، روحانی و بقیه مدیران فعلی هم از مردم عذرخواهی می کنند.
از نوشته ات پیداست که جهت رضای خدا نمی نویسی و اصلا متن خبر و تحلیل بالا را نخوانده ای! صرفا جهت کوبیدن کسانی که هم خط سیاسی ات نیستند نوشته ای! بخشی از مشکل مملکت ما هم همین سیاسی بازی هاست!
ایشون میگفت در مملکت ما آدم توانا وجود ندارد !
بهش گفتم وقتی دایره انتخاب را هر روز محدود و محدود تر کنید مسلما آدم توانا حذف میشود!
ولی با کمال اطمینان این حرف را رد میکرد
اینها برای چی تو بودجه سهم دارند و از بیت المال دارن حقوق میگیرن؟
ضمنا از این مسئولین عزیز درخواست میکنم روشنگری کنن تو این قضیه ناکارآمدی و غافلگیری مسئولین در مواجهه با معضلات برف و بوران نقش دشمنانی مثل آمریکا و عربستان و ... چی بوده؟!!
ضعف در همین دموکراسی است که باعث می شود شایستگان از مدار مدیریت خارج شوند و ضعیف ترها برای تصدی کرسی های مجلس و دولت رقابت کنند؛
مگه همین اخوندی وزیر راه جزو 3 نفر اول ستاد موسوی تو 88 نبود؟!!
کاش تلوزیون و سایت و فضای مجازی و هیچی نبود، لااقل کم تر باخبر میشدیم و کمتر حرص می خوردیم .
هر چی بیشتر میفهمم بیشتر از همه چی نا امید میشم...
دارم مطمئن میشم مسئولین محترم تا نابودی کامل این کشور دست از تلاش بر نخواهند داشت.
انصافا تا حالا که در این راه خیلی موفق بوده اند.
عجب !مطمئن هستید؟؟
ایران در آینده ضربات به مراتب سهمگین تری از این قضیه خواهد خورد.
جانا سخن از زبان ما مي گويي
تا كي بايد چوب بيكفايتي مديران رو بخوريم والا داريم مي ميريم ديگه بچه هامونم بزرگ شدن
فقط به مسئولین بلدید حمله کنید؟
واقعا نقش مردم این وسط چی هست؟
امان از جلسه ها جلسه ها جلسه ها
با دیدن برف نه تنها خوشحال نمیشیم بلکه همش نگران حوادث تازه ای هستیم
با دیدن برف تصویر هموطنای بی پناهمون از جلوی چشممون رد میشه
زلزله زده ها
کارتون خوابها
مسافرا و بیمارای تو راه مونده
تصادفات بیشتر جاده ای
و مرگ هموطنامون
...
میگیم و مینویسیم با اینکه میدونیم همش آب در هاون کوبیدنه
واقعا مدیریت در کشور تبدیل به یک بحران شده!پاچه خواری و ریا و دروغ تبدیل به مشخصاتی شده که لازمه داشتن پست شده ،ژن خوب بماند که جای خود دارد!
مجلسیان و دولتیان همه مدیحه سرای فصل الخطاب شده اند وچپاول وغارت اموال ایران به انحا مختلف ادامه دارد
دلمان خوش است که توپ وتانک وموشک داریم!دریغ از ذره ای مردم داری!نوزادی از سرما میمیرد ،جوانی خود را به پایین پرت میکند پیرمردی برای مداوای فرزندش کلیه آش را میفروشد و خانمی برای نان بچه اش....... میفروشد
ومن هنوز ...!!!
مسیر بعد از ابهر تا قزوین رو از روز شنبه برفروبی نکرد و انباشته شدن برف باعث بسته شدن این مسیر بادخیز شد
مردم ما هنوز مزه اتحاد و دوموکراسی رو نچشیده اند.
برف اخیر، بحران نبود که نعمت الهی بود؛ این برف، بحران مدیریتی موجود در کشور را بار دیگر برملا کرد.
کشوری که با این همه امکانات و نیروی انسانی، با یک برف چند ده سانتی متری فلج می شود، و شهرداری پایتختش، این قدر لیاقت از خودش نشان ندهد که شبانه درختان را بتکاند تا هزاران درخت دچار شکستگی نشود، مشخص است که نه فقط مدیریت بحران ندارد، که خود درگیر بحران مدیریت است.
این بی عرضگی عمومی در میان مدیران، به این خاطر از پرده برون افتاد که زیر بارش برف، جایی برای پنهانکاری وجود نداشت
عصز ایران عزیز ، اینجا ایران است کشور رابطه ها نه ضابطه ها...
ای کاش بجای رابطه سالاری ، شایسته سالاری در ارکان مدیرتی کشور حاکم گردد.
ای کاش شهامت داشتید و میگفتید نجفی استعفا! نه این که بیایید تکرار کردنتان را با مهملات نوشتن هم بزنید که بوی گندش عالم را پر کند.
بنابراین نتیجه می گیریم که اگر بارش برف و باران کم شده، دلیلش می تواند همین باشد.
همه دوستان و نویسنده گرامی، کاملا درست بیان نمدندند اما از یک چیز هم نباید غافل شویم که همه این مطالب را ما در شرایط نرمال بیان کردیم، اما با یک بررسی می بینیم که دیگه هیچ اداره ای شرایط نرمال نداره، با عدم جذب نیرو و تحمیل نیروهایی که از طریق روابط وارد ادارات شدند و از سوی دیگر، کوچک ترین اعتبار و بودجه ای برای رفع موانع کوچک در ادارات نیست که حتی برای رفع موانع کوچک دچار مشکل می باشند، چه رسد به مواقعی که اسمش را حالت اضطرار و یا بحرانی بگذاریم. پولها جای دیگر خرج می شود و ما یقه ادارات را گرفته ایم.
فقط جهت اطلاع از
تجارب ساير کشورها:
حمیدرضا جلاییپور، دیگر فعال اصلاحطلب طی یادداشتی با اشاره به تجربیاتش از معضلات مشابه در هنگام بارش برف و نزولات آسمانی در آمریکا و اروپا و در دفاع تلویحی از نجفی نوشته است:
- دو بار در لندن برف ۵ سانتیمتری آمد و شهر برای دو روز کاملا فلج شد، اتوبوس و مترو کار نمیکرد و اغلب معابر و پیادهروها تا وقتی برف آب شد، برفروبی نشد.
- در آکسفورد یکبار سهساعت در جادهی کمربندی شهر در گره ترافیکی ناشی از برف چند سانتیمتری گیر کردیم.
- در بوستون که شهری سرد و برفی است، حتی یکبار هم کوچهمان برفروبی نشد و بعضا چند هفتهی متوالی نیممتر برف در اطراف کوچه بود، مسئولیت برفروبی با خود خانهدارانِ کوچه بود و پرهیزِ خانهداران از برفروبی روبروی خانه جریمه داشت.
- در زمستانِ پرینستونِ کوچک هم یکبار بیش از یکهفته کوچهمان پر از برف ماند و صرفا بعضی از خانهداران، مسیر رفت و آمد ماشینشان را پارو کردند.
- در استانبول یکبار برف ۱۰ سانتیمتری شهر را برای دو روز به کلی فلج کرد، محلهمان ۲۴ ساعت برق و گاز نداشت و حتی در پیادهراه مرکزیِ استقلال و اغلب کوچههای محلهی مرکزیِ سلطاناحمد هم تا وقتی برف آب شد شنونمکپاشی نشد.
http://noandish.com/fa/news/69305
درست است که کشور ما بحران های سختی را پشت سر گذاشته اما بحران اصلی امروز بحران مدیریت است نه مدیریت بحران.
از سوی دیگر اعتراض ما همواره به مدیران و مسئولان است چه زمانی باید به نوع نگاه و رفتار خود اعتراض کنیم. به طور قطع چیزهایی است که تغییر کرده نگاه ما به انسانیت و همنوع دوستی تغییر یافته است.
چرا پس از زلزله در کرمانشاه قیمت کانکس به یک باره افزایش یافت آیا این شرط انسانیت است. چرا دنبال این هستیم به هر بهانه ای در هر شرایطی خدمات خود را گران کنیم و از شرایط سختی که مردم گرفتار آن هستند ثروت کسب کنیم. آیا نباید یک بار این رفتار خود را نقد کنیم. اگر به مسئولان معترضیم کمی هم به رفتار خود معترض باشیم.
زمانیکه فارغ تحصیلان دانشگاهی بیکار و افسرده به دنبال کار باشند، پیشبینی چنین روزهایی آسان بود....
خوب گفتید که:
نگران کننده تر این است که می دانیم نتایج همین سیستم مدیریتی فشل، در بسیاری از عرضه ها، مانند فرهنگ، آموزش، علوم و فناوری، اخلاق، سرمایه اجتماعی، زیرساخت های اقتصادی، سیاست خارجی و ...
واقعا مشکل از وسایل و تجهیزات نیست
نبود مدیریت باعث مشکلاته
آقاي روحاني روي صحبتامون با شما و وزراي ناكارامد شماست فرقي نميكنه بين دولت شما و دولت بي فكر قبلي
از ليست اميد نا اميد شدم
تمام سوالات يامين پور هنوز علامت سوالش در ذهن مخاطبان برنامه باقي مانده
چند دروغ زيبا از زبان عراقچي:
- پولهاي بلوكه شده آزاد شد
- پول نفت فروخته شده در اختيار ايران قرار دارد
- تمام تحريم هاي مربوط به برجام برداشته شده
- افزايش قدرت ايران در منطقه به واسطه برجام
- آمريكا و غرب به واسطه برجام نميتوانند تحريم هاي جديد بر ضد ايران وضع كنند!
- آمريكا در صورت خروج از برجام هزينه پرداخت ميكند!
- صنايع هسته اي ما به واسطه برجام پيشرفته تر ميشوند!
- و....
خداقوت عراقچي!
لعنت به سیاسی کاری و منفعت طلبی
تقریبا همه نظرهای مردم مربوط به این نوشتار را خواندم اما غیر از دو راهکار عملی(استفاده کردن از زنجیر چرخ و عدم استفاده زیاد از خودروهای شخصی در این برف نسبتا شدید) ، مابقی به انتقاد از مسئولین وزمین وزمان پرداختند این انتقادها نشان از بی مسئولیتی همه مردم می باشد.مگر مدیران از کره ماه به ایران آمده اند؟ آنها هم با همین فرهنگ بزرگ شده اند که دیگران را مقصر بداند و لاغیر . سیستم آموزشی ایران(شامل سیستم رسمی آموزشی والگوهای موجود ) چکار مریضی حاد ومزمنی هست که روز به روز وضع آن وخیم تر شده وسقوط آن نزدیک می باشد .مردم عزیر لطفا، لطفا، بیدار شده و به فکر ایران عزیرمان باشیم ومنتظر عصای موسی نباشیم .تقاضا دارم به مشکلات کشور مثل مشکلات خود بنگرید وبه فکر راهکار عملی برای مردم باشید شاید روزی مسئولان هم بیدار شوند
این شهردار تهران رو هم بگید که که مدیریت شهرداری فقط فحش به قبلیها نیست.