«مشتری گرامی! بانك .... از روز شنبه 28 بهمن 96، نسبت به عرضه گواهی سپرده ویژه سرمایه گذاری یكساله با نرخ 20 درصد و بازخرید قبل از سررسید 14درصد درسال با پرداخت سود در مقاطع ماهانه اقدام مینماید.» این پیامکی است که این روزها برای مشتریان بانکهای مختلف فرستاده میشود. باجهداران بانکهای مختلف میگویند که با اجازه بانک مرکزی میتوانند از صبح امروز سپردهای برای مشتریان باز کنند که اگر صاحب حساب یک سال به موجودی آن دست نزند، مشمول 20 درصد سود سالیانه میشود و این در حالی است که قرار بود هیچ بانکی تحت هیچ شرایطی بیش تاز 15 درصد سود پرداخت نکند. گواهی سپرده ریالی نامی است که روی این جذب سپرده تازه گذاشته اند.
اما چرا بانک مرکزی تصمیم گرفته دوباره سود بانکی را چراغ خاموش افزایش دهد؟ چرا به نظر میرسد فقط با کلمات بازی شده است؟
در حالی که بسیاری از اقتصاددانان آفت اقتصاد کشور را سود بالای بانکی میدانند، پرویز جاوید، اقتصاددانی است که میگوید: سود بانکی را ناگهانی کاهش دادند و آنطور که باید و شاید تبعات ان را در نظر نگرفتند. روی برجام حساب کردند. روی پول نفت حساب کردند اما نشد آنچه باید میشد.
عضو انجمن اقتصاددان ایران ادامه میدهد: با کاهش ناگهانی سود سپرده، سیلی از سرمایه همگانی از بانک خارج و هزار هزار میلیارد تومان پول ملت به بازارهای ارزی و سکه وارد شد. نتیجه این هجمه افزایش قیمت دلار و طلا بود و این در حالی اتفاق افتاد که بازار مسکن رونق آنچنانی پیدا نکرد.
او دلار 5 هزار تومانی امروز را ناشی از همان اقدام ناگهانی و کارشناسی نشده کاهش سود بانکی دانسته و توضیح میدهد: بانک مرکزی امروز متوجه اشتباه خود شده و دست به هر راهی میزند که خروج پول از سیستم بانکی کشور را جبران کند. کار به جایی رسیده که حتی به حراج سکه روی میآورد.
او با بیان اینکه اقتصاد ایران اقتصاد بانک محوری است، میگوید: باید سود بانکی را کارشناسیشده و به آرامی کاهش داد. اقدام کنونی بانک مرکزی میتواند بازار ارز را کنترل کند.
این اقتصاددان پیشبینی میکند که با صدور این دستور تازه، راه جذب سپردههای 22 و 23 درصدی هم دوباره باز خواهد شد.
دولت و مجلس باید بلافاصله پس از جذب پولها در بانکها قوانین مالیاتی سختی بر دلالان ارز -- دلالان طلا -- دلالان خانه و زمین -- و کسانی که مثلا 5 یا 6 اپارتمان دارند و اجاره میدهند وضع کنند مانند کشورهای خوب اروپایی که وقتی کسی پول سرگردانی داشت در هیچ جایی نتواند سرمایه گذاری کند و نهایتا یا مجبور شود با خرید و مصرف پول را به چرخه اقتصاد بازگرداند و یا خرید سهام شرکتها به اشتغال پایدار و ثابت ( نه مثل اشتغال بخش مسکن که ناگهان با به رکود رفتن مسکن در 6 سال همه شاغلان این بخش بیکار میشوند ) کمک کنند و این اشتغال پایدار و ثابت باعث صادرات و پیشرفت علمی و صنعتی کشور میشود.
کاری که کشورهای پیشرفته اروپایی میکنند شما ببینید در این کشورها حتی ساختن خانه هم مقرون به صرفه نیست و کسانی که نقدینگی دارند چاره ای ندارند جز اینکه در شرکتهای تولیدی بورس سرمایه گذاری کنند اما ایران ...