عصرایران؛ سمیه سادات حسینی - این اولین اکران «خوک» نیست. دو شب پیش، رسماً اکران اول فیلم در یکی از سینماهای مرکزی برلیناله انجام شد. عوامل فیلم روی فرش قرمز رفتند و نشست خبری برگزار شد. برخی از صحبتها در آن نشست، حاشیهساز شد و این بر هیجان ایجاد شده پیرامون این فیلم افزود.
شب گذشته، در اکرانی معمولی، در سینمایی دور از مرکز جشنواره، فیلم «خوک» در دو نوبت پشت سر هم اکران شد. بدون حضور عوامل یا رسانهها. اما صف، دیدنی است. بسیاری از ایرانیهای ساکن برلین، خود را برای دیدن فیلم جدید مانی حقیقی رساندهاند؛ فیلمی که هنوز در ایران هم بر هیچ پردهای اعم از جشنواره یا اکران عادی، ظاهر نشده است. اما چند برابر ایرانیها، آلمانیها در صف ایستادهاند.
داخل سالن هم شلوغ است. تقریباً جای خالی نیست. بالکن هم پر شده است. فیلم شروع میشود. شروعی نسبتاً عادی در خیابانهای تهران که چند دختر دبیرستانی، درباره حضورشان در فضای مجازی، گپ میزنند. فضا روشن و شاد است. خیابان آباد و دختران، خوشحالاند. مشخص نیست که این خیل تماشاگر با چه پیشفرضی به دیدن فیلم آمدهاند. به قول مانی حقیقی برای دیدن چهرهای قربانی از ایرانی خموده و پریشان؟ خوب! تا اینجا ناامید خواهند شد. چرا که مانی حقیقی گویا قصد ارائه چنین تصویری ندارد. ناگهان ضربه وارد میشود و اتفاقی تکاندهنده با نهایت شدت جلوی چشم مخاطب رخ میدهد. ارتباط گویا بهدرستی برقرار شده است.
پس از این صحنه، دیگر روند کنش و واکنش مخاطب با فیلم قطع نمیشود. بلافاصله در صحنهای دیگر، تماشاگران بیپروا میخندند. سپس وحشت میکنند، و اندکی بعد نفسها را در سینه حبس میکنند. هیچکس در طول فیلم از جا برنمیخیزد و سالن را ترک نمیکند. ریتم فیلم درست است. به خوبی و با حوصله، اوج و فرودها را ارائه میکند.
در عینحال، «خوک» در حال انجام کار دیگری هم هست. مخاطب با طبقهای فوق مرفه، قشری هنرمند و درگیر فرهنگ و سبک زندگیای کاملاً متفاوت با بیشتر فیلمهای ایرانی اکرانشده بینالمللی روبروست.
جز بحث کلیدی ممنوعیت یک کارگردان از ساخت فیلم، با معضل عمده و تلخ دیگری از ایران روبرو نمیشویم. مشکلات، شخصی هستند. مانند آنچه هرجای دنیا برای هر کسی ممکن است رخ دهد. نقش فضای مجازی در داستان بهخوبی جا افتاده است و به همین دلیل با ایرانی مدرن و بهروز روبروییم.
این فیلم، کاملاً داستانگو است. برخلاف آنچه این طیف مخاطب غیرایرانی از سینمای کیارستمی بهیاد دارد. این فیلم طنز، فانتزی و سوررئال است. برخلاف آنچه با سینمای فرهادی بهیاد میآید. و همچنین این فیلم سرشار از ثروت و رفاه و آبادانی و مدرنیته است؛ متفاوت با آنچه که شاید از برخی فیلمهای مجیدی و کیارستمی و قبادی و ... از ایران ترسیم شده است.
حقیقی البته در نشست خبری فیلماش بیان کرد که او و فیلمش راهنمای گردشگری از ایران نیستند. اما در عمل، او تصویری متفاوت از جنبهای کمتر دیدهشده از ایران، پیش چشم مخاطب خارجی نهاد.
او با «خوک» چندین پیشفرض را دربارۀ ایران و سینمایش شکست. او دوربینش را میان قشر همکاران خود برده است و با نوعی هجو و طنز سوررئال، با بهکارگیری داستانی پرهیجان و پایانی نفسگیر و استفادۀ هوشمندانه از برخی مضامین که حتی تا حدی مخاطب را به یاد «هفت» دیوید فینچر و نگاه خاص او به مقولۀ هفتگناه کبیره میاندازد، مخاطب را با سینمایی جدید، جدی و معتبر روبرو کرده است.
اما این که فیلم او شانس اکران در ایران را نیز خواهد یافت یا مانند شخصیت فیلمش دچار بیمهری خواهد شد، سوالی است که بهزودی پاسخ داده میشود. هوشمندی او در انتخاب این سوژه، عاملان احتمالی عدم اکران فیلم او در ایران را در منظر بینالمللی با چالشی جدی مواجه خواهد کرد. هر چند حقیقی در نشست خبری این فیلم در جشنواره برلین گفت: «فیلم من پیش از این مجوز گرفته است و قرار نیست چیزی در آن تغییر کند و به زودی در ایران اکران خواهد شد.». داروغه زاده دبیر جشنواره فیلم فجر و معاون نظارت سازمان سینمایی نیز پیش از این در گفت و گو با فریدون جیرانی در برنامه سی و پنج گفته بود: «فیلم خوک را دوست داشتم و فیلمنامه اش متفاوت است و خیلیها نگران شدند که فیلم چه میخواهد بگوید، من برای اینکه ساخته شود حمایت کردم و سریع مجوز ساخت صادر شد. وقتی من و شورای نمایش فیلم را دیدیم مجوز نمایش هم گرفت». این فیلم در اکرانهای جشنواره برلین نیز با استقبال حاضران مواجه شد و بدون تردید اکران آن در ایران نیز با استقبال مواجه خواهد شد.