عصر ایران- خیلی از ما عادت داریم در مواجهه با کالای نویی که دوست یا خویشاوندمان به تازگی خریده بپرسیم: چند؟ این کالا می تواند از باارزش ترین کالا – خانه – یا خودرو باشد تا یک پولیور ساده.
این در حالی است که چه بسا شخص مایل نباشد قیمت را بگوید یا مثلا خودرو را قسطی خریده باشد یا خانه را یک دوست با شرایط مناسب در اختیار او قرار داده باشد یا لباس را از کسی هدیه گرفته و نمی خواهد جزییات را بگوید و ناگزیر از ارایه قیمت نادرست و دروغ گویی می شود.
جالب این که چندی پیش رییس اتحادیه بنگاههای مسکن یکی از علل افزایش قیمت خصوصا در رهن و اجاره را اعلام های غیر واقعی به دوستان و بستگان اعلام کرد. مثلا شخصی که آپارتمانی را صد میلیون تومان رهن کرده در برابر این پرسش که «چند» گرفته ای به جای صد میلیون میگوید صد و پنجاه تا خود را توانمندتر و خانه را بهتر جلوه دهد و همین قیمت را بالا میبرد!
شازده کوچولو در داستان مشهور «آنتوان سنت دواگزوپری» یکی از تفاوت های آدم بزرگ ها و بچه ها را در همین «چند» گفتن ها می داند حال آن که روح زندگی را در «چون» ها و نه «چند» ها جست و جو میکند.
اگر واقعا علاقه داریم بدانیم خودروی جدید دوست مان چند است یا خانه جدید دوست دیگر راه های بهتری هم برای دانستن هست و نیاری نیست مستقیم بپرسیم چند؟ در مواردی مانند عطر و ساعت و لباس که غالبا اصل نیست قیمت واقعی را هم نمی گوید و وادار به دروغ گویی می شود.