۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۶۵۷۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۴ - ۱۳-۱۲-۱۳۹۶
کد ۵۹۶۵۷۳
انتشار: ۱۰:۴۴ - ۱۳-۱۲-۱۳۹۶

عسلویه همچنان می‌سوزد

در حاشیه گفت‌وگوی خبری وزیر نفت با خبرنگاران در تاریخ ١٥ بهمن ٩٦ بیژن نامدار‌زنگنه در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره جمع‌آوری گازهای همراه در عسلویه و خوزستان گفت وزارت نفت بر آن است تا در یک طرح چهارساله ضمن جمع‌آوری گازهای همراه از سوزاندن آنها جلوگیری کند. البته او عنوان كرد از نظر عملیاتی نسوزاندن گاز غیرممکن است؛ بلکه باید سوزاندن به حداقل برسد. همچنین او به این نکته اشاره کرد که همه واحدهای گوگردسازی عسلویه تا سال آینده وارد مدار می‌شود و ابراز امیدواری کرد با فعال‌شدن آنها گازهای ارسالی به مشعل به حداقل برسد.

داستان مشعل‌های فروزان عسلویه مدت‌هاست که مورد سؤال خبرنگاران، مردم و حتی مورد ‌سؤال مقام ‌معظم ‌رهبری در سفر سال ٩٠ به عسلویه قرار گرفته است. موسی سوری، مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گاز پارس پس از بازدید مقام معظم‌ رهبری از منطقه عسلویه در سال ٩٠ به نکاتی اشاره می‌کنند که بازخوانی‌اش خالی از لطف نیست. سوری در بخشی از این مصاحبه می‌گوید: «در بازدید از عسلویه وقتی آقا به مشعل‌هایی رسیدند که شعله‌های بسیار بلندی داشت، اشاره کردند که چرا این شعله‌ها این‌قدر بلند است؟ یکی از دوستان توضیح داد که این به لحاظ فنی است. گفتند من دو سؤال دارم؛ اول اینکه آیا این شعله‌ها گاز است و ارزش اقتصادی دارد؟ گفتیم بله. آنگاه آقا گفتند آیا محیط‌ زیست را آلوده می‌کند؟ گفتیم بله. در اینجا آقا فرمودند: «پس باید تدبیر کنید. توجیه نکنید، تدبیر کنید».

با جست‌و‌جوی کلید‌واژه «سوخت مشعل» در ترازنامه انرژی سال ١٣٩٤ (آخرين ترازنامه انرژي در دسترس) می‌توان جدولی در‌این‌باره به تفکیک فازهای مختلف پارس‌ جنوبی استخراج کرد. در سال مزبور به گواه اعداد جداول به ‌نظر می‌رسد در فازهای ١٠‌گانه‌ اولیه، نوعا کاهش حجم گاز مشعل گاهی تا ٥٠ درصد در مقایسه با سال‌های قبل به چشم می‌خورد.

مجموع این اعداد چیزی معادل دوهزارو ٦٠٦ میلیون مترمکعب در سال است. اگر فازهای جدید مانند (١٣و١٤و١٩) و (٢٠-٢١) و ( ٢٢-٢٤ ) به این مجموع اضافه شود، آنگاه با توجه به اینکه درحال‌حاضر فازهای ١٩ و ٢٠-٢١ وضعیتی بهتر از ١٥-١٦ ندارند، در بدبینانه‌ترین حالت می‌توان گفت که حجم گازهای مشعل ممکن است در سال به عدد چهار هزار میلیون مترمکعب برسد که این میزان معادل روزانه چیزی حدود ١١ میلیون مترمکعب گاز سوزانده خواهد شد که معادل یک‌سوم یک فاز و ٨٠ درصد تولید یک سکو با ١٠ چاه است.

با این اوصاف می‌توان گفت از همان سال ٩٠ در نفت و گاز پارس زمزمه طرح‌های جمع‌آوری گازهای مشعل به گوش می‌رسید. در آن زمان در مجموعه آن شرکت پروژه‌ای نیز برای این کار تعریف شد که امروزه پس از گذشت نزدیک به شش سال هنوز راه زیادی برای اجرای دستورات مقام معظم رهبری باقی مانده است؛ اما منابع خبری در اواخر تابستان امسال خبری مبنی ‌بر امضای قراردادی بین مجری طرح جامع توسعه پایدار پارس جنوبی با یک شرکت فرانسوی به همراه یک شرکت ایرانی با محوریت بازیافت گازهای همراه پارس جنوبی منتشر کردند.

هزینه اجرای این پروژه ۴۲ میلیون یورو و مدت اجرای این قرارداد ۳۰ ماه در نظر گرفته شده که ۲۴ ماه مربوط به اجرای پروژه و شش ماه نیز مرحله تحویل به کارفرماست. همچنین مقرر شده تا از حجم مشعل نرمال فازهای ٢ و ٣ برای اجرای این طرح استفاده شود و در صورت موفقیت‌آمیز‌بودن برای فازهای دیگر و همچنین مشعل‌های خوزستان به اجرا در‌آید.

اما یک سؤال اساسی که در اینجا مطرح است، این است که پس از سال‌ها تحقیق و توسعه، اگر یک طرح در نهایت به این نتیجه برسد که از مشعل یکی از رام‌ترین و بهترین فازهای پارس جنوبی برسد، آنگاه آیا عملکرد مقبولی را می‌توان برای آن طرح متصور بود؟

این فکر (یعنی از یک سوخت مشخص و قابل‌کنترل‌ مانند مشعل فاز ٢ و ٣ با احداث یک واحد به‌عنوان خوراک استفاده شود)، ممکن است به ذهن هر ‌کارشناس تازه‌کاری خطور کند. در واقع جای ‌تعجب است که سال‌ها تصمیم‌گیری و جلسه و مباحثه درباره مشعل‌های پارس جنوبی سرانجام خروجی این‌چنینی داشته باشد! در ضمن این «نقطه‌ شروع» هم پس از این‌همه سال در قالب «یک طرح آزمایشی ٣٠‌ماهه» تعریف شده که معلوم نیست موفقیت‌آمیز باشد یا نباشد! به‌این‌‌ترتیب اکنون باید این سؤال را مطرح کرد که چه کسی قرار است فکری به حال مشعل‌های ٣٠‌متری و سرکش فازهای جدید بکند؟ این در حالی است که موضوع کم‌توجهی پتروشیمی‌های بخش خصوصی در زمینه‌ تولید آلاینده‌ها نیز مزید بر علت است.

البته راهکارهای بسیار کارآمدتر و مناسب‌تر از آنچه امروز به‌عنوان طرح جمع‌آوری گاز مشعل (آنچه با یک شرکت فرانسوی منعقد شده) در دنیا وجود دارد که به مراتب راندمان بالاتری داشته و می‌توان از ارسال حجم بیشتری از گاز به مشعل‌ها جلوگیری کرد. به‌عنوان مثال می‌توان به ایجاد یک سیستم اشتراکی بین پالایشگاه‌ها اشاره کرد که غالبا شبیه هم بوده و کپی از طراحی اولیه در عسلویه است.

در این روش با ارسال گاز مشعل یک پالایشگاه (به‌عنوان خوراک) به دیگری، این امکان پدید می‌آید که درصد درخور‌‌‌توجهی از گاز مشعل كاهش يابد یا حتی می‌توان روی طرح‌های تزریق تحقیق، بررسی و سرمایه‌گذاری کرد. آن‌گونه که به نظر می‌رسد، جمع‌آوری گازهای همراه در عسلویه به تفکر و مدیریت کارآمد‌تری نیاز دارد تا بتواند اکو‌سیستم منطقه را از این حجم آلودگی نجات دهد.

سعید ساویز- روزنامه شرق

برچسب ها: عسلویه ، شعله‌
ارسال به دوستان