عصر ایران- میهمان برنامۀ چهارشنبه شب «دورهمی» با اجرای مهران مدیری چنانکه از پیش اعلام شده بود «ابوالحسن تهامینژاد» دوبلور و صداپیشۀ پُرسابقه و مشهور بود و گفت و گوی خوبی هم درگرفت خاصه آنجا که از چنگیز جلیلوند هم گفتند.
نکتهای که به آن پرداخته نشد اما این بود که آقای تهامی داماد شاعر فقید – سیمین بهبهانی- است. (تعبیر «شاعره» را به کار نمی برم چون در زبان فارسی ضرورتی به این تفکیک جنسیتی- مدیر و مدیره، مرحوم و مرحومه و شاعر و شاعره- وجود ندارد).
بی تردید ابوالحسن تهامی خاطرات فراوانی از خانم سیمین بهبهانی فقید دارد اما در تلویزیون ایران نامی از این شاعر یا شاعرۀ مشهور برده نمی شود و احتمالا تابوست.
منتها بعید است و نمیتوان باور کرد مهران مدیری که با اهل هنر و شعر و موسیقی نشست و برخاست دارد، نداند او داماد سیمین بهبهانی است اما مشخص نیست «پرسیده و سانسور شده» - یا چون میدانسته سانسور میشود «نپرسیده» یا اساسا از این نسبت خانوادگی آگاهی نداشته است.احتمال آخر در حد صفر است زیرا سیمین بهبهانی نزد اهل موسیقی بسیار محبوب بود و یکی از وجوه مهران مدیری موسیقی و شعر است و در برخی از کارها شعر و ترانۀ تیتراژ را خود انتخاب می کند و می خواند. برادرش نوازندۀ پیانوست و گویا خود هم اهل تار است. آدمی که شعر و ترانه را می شناسد مگر می شود سیمین بهبهانی را نخواند و نشناسد و گیرم نمی دانسته تهامی داماد اوست. تابستان 93 که درگذشت دیگر همه دانستند.
به هر رو دعوت از این دوبلور توانا فرصتی بود برای این یادکرد و از دست رفت و چه خاطرات فراوانی میتوانست تعریف کند که برای همه جذاب بود و میدانیم سیمین بهبهانی نزد اهل موسیقی بسیار محبوب و شناخته شده بود کما این که در همان آیین تشییع او شجریان و شهرام ناظری بودند و خواندند.
با این حال مجریان مشهور و محبوب که تهیه کننده یا ذی نفع در برنامه خود هستند برای ماندن و امکان ادامۀ کار ناگزیرند به دخالتها یا محدودیتهایی تن دهند یا خود را به ندانستن بزنند و این گونه است که عادل فردوسی پور نمیتواند و در واقع این یکی را اجازه ندارد که به موضوع «حق پخش تلویزیونی» که یکی از مهمترین منابع درآمدی باشگاه ها در دنیاست بپردازد و مهران مدیری هم لابد نمیتواند از میهمان خود دربارۀ یکی از سه شاعر بزرگ زن در تاریخ معاصر – پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی – بپرسد یا همراه میهمان، همسر ادیب و سخندان را نیز دعوت کند تا از مادری بگوید که اگرچه مدیران سیاسی و فرهنگی صدا و سیما نوع نگاه و باورهای او را نمیپسندند اما تسلط او و استفاده از اوزان جدیدی که خود در ایجاد یا رواج آنها ابتکار به خرج داده بود قابل انکار نیست و شعر او باب طبع کلاسیک پسندها هم هست.
از این رو گزاف نیست اگر گفته شود زیباترین بخش برنامه میتوانست به جز خاطرات دوبله و بحث بر سر این که ماهی 250 تومان در یک مقطع زمانی حقوق بالایی بوده یا نه خاطرات دیدار و گفت و گو و نوع زندگی یکی از سه شاعر بزرگ زن را بازگوید و دست کم پایان برنامه خواندن یکی از شعرهای زیبای سیمین با صدای تهامی نژاد باشد اما این اتفاق نیفتاد و شاید مهران مدیری در توضیح و توجیه بگوید: نمی توانست اتفاق بیفتد!
28 مرداد 1393 و در مطلبی که به خاطر درگذشت شاعر با عنوان «شعلۀ رقصان غزل» نوشتم شعری از او را که تیتر با وام از آن انتخاب شده بود نقل کردم و کاش اجازه میدادند مدیری و تهامی یاد کنند.
خاصه وقتی مجری به ورود دوبلور کهنه کار به 80 سالگی اشاره کرد دستکم حتی بدون ذکر نام میشد با آن صدای خوش بخواند:
دیگر نه جوانم، که جوانی کنم ای دوست
یا قصه از آن «افتد و دانی» کنم، ای دوست
هنگام سبُک خیزیِ آهوی جوان است
پیرانه سر آن به، که گرانی کنم ای دوست
........
دل مُرد و در او شعلۀ رقصانِ غزل مُرد
حیف است تغزّل که زبانی کنم ای دوست
م.خ