مهر نوشت: عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت:بهتر از آقای نوبخت هست اماتغییری در سازمان برنامه و بودجه رخ نمی دهد؛ریشه این «عدم تغییر» در دلبستگی روحانی به نوبخت است.
محمد عطریانفر گفت: استعفا آقای نجفی از کارگزاران شفاهی بوده است. حتی محمدآقای هاشمی هم که استعفا داد، به صورت مکتوب چیزی به حزب ارائه نشد. البته، شفاهی یا مکتوب بودن استعفا تفاوتی با یکدیگر ندارد.
اهم اظهارات عطریانفر به شرح زیر است:
*از موضع فراکسیون امید، پیوندی وثیق، مستمر و پایدار، میان جبهه اصلاحات و دوستان مان در مجلس وجود ندارد. طبیعی است در این شرایط، خود به خود گسست و فاصلهای ایجاد میشود.
*اگر چنانچه شرایط مطلوبی در انتخابات آینده، پیشرو باشد و احساس اینکه افراد واجد صلاحیت، پروندهای در رابطه با ایراداتی از قبیل عدم التزام به اسلام و ولایتفقیه نداشته باشند و اگر عدم تائید نهادهای اطلاعاتی و رویکردهای تضییقی وجود نداشته باشد، علیالقاعده اصلاحطلبان، نیروهای موجّهتری را برای رقابت انتخاباتی در صحنه انتخابات خواهند داشت.
* آیا اصلاحطلبان برای انتخابات سال ۹۸، ورود کردهاند؟ در پاسخ باید گفت خیر؛ به دلیل آنکه چشمانداز، ارزیابیهای روشنی را به ما نشان نمیدهد که در دوره بعد با چه دست فرمانی باید به عرصه انتخابات ورود و چگونه عمل کنیم.
*گفتوگویی با شورای نگهبان وجود ندارد چون «گفتوگو»، معمولا فیمابین نیروهای برابر صورت میگیرد؛ به طور مثال، گفتوگو میان اصلاحطلبان و اصولگرایان یا گفتوگو میان یک حزب با حزب دیگر.
* اولا احزاب سیاسی حق ندارند به دور از آنچه قانون به آن ها اجازه داده، مطالبهای داشته باشند و شورای نگهبان هم حق ندارد فراتر از قانون، اِعمال سلیقه کند.
*افراد در شورای مشورتی به بحث میپردازند. مگر میشود در جلسهای نقد دولت نباشد، تمام نشستهای سراسری، سیاسی، نقد تحلیلی و خبری است. گاهی اوقات در این نشستها، خروجیهایی وجود دارد؛ تصمیم گرفته میشود که نظر مشورتی را به چه کسی (رئیسجمهور و وزرا) منتقل کنند.
* مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه فصل «مُشبعی» در وصف پیروزیهای ما در جنگ میگفت؛ این سیاست اعلامی نظام بود اما آیا سیاست واقعی ما با سیاست اعلامی همیشه منطبق بود؟ میتواند منطبق باشد یا نباشد. فرمایشات دولتمردان که از طریق تریبونهای عمومی مطرح میشود، الزاما با واقعیت انطباق کاملی ندارد.
*توقع آقای جهانگیری این بود که انضباط ارتباطی بین چهرههای مؤثر دولت بیشتر باشد. موقعیت آقای جهانگیری نسبت به دولت قبل محدود شده است. انتظار ما این بود که آقای روحانی به طور کلی مسئولیت اقتصادی کابینه را واگذار کند؛ البته کارشان هم راحت تر میشد و میتوانست از آقای جهانگیری مسئولیت بیشتری طلب کند؛ به خصوص اینکه وی(جهانگیری) از طرف مقام معظم رهبری، به عنوان دبیر ستاد اقتصاد مقاومتی منصوب شده است.آقای جهانگیری در حد بضاعتی که در دولت به عنوان معاون اول دارد و تا حدودی هماهنگکننده است، طبیعی است که تیم همفکر و اتاق فکر خودش را داشته باشد که آقای مرعشی در آن اتاق فکر فعال هستند.
*اگر جهانگیری به حضور پارلمانی علاقمند باشد، این قابلیت را دارد که سرلیست مجلس قرار بگیرد.
*{آیا این احتمال وجود دارد که برای انتخابات مجلس آینده، اصلاح طلبان روی آقای جهانگیری برای سرلیستی اجماع کنند؟}:بله؛ دور از ذهن نیست. تصور بنده این است که جهتگیری آقای جهانگیری، حضور در دولت و مدیریت عالی اجرایی است اما بالقوه این ظرفیت در وی وجود دارد.
* برای موقعیت سازمان برنامه و بودجه، «اصلح» از آقای نوبخت وجود دارد اما چنین تغییری رخ نمیدهد و دلیل آن را باید از آقای رئیسجمهور پرسید. به نظر من، ریشه این «عدم تغییر» در دلبستگی و روابط صمیمی تاریخی ایشان(رئیس جمهور) با آقای نوبخت است. آقای روحانی مسئول یک نهاد حقوقی به نام دولت است که میراث شخصی ایشان نیست؛ مطالبه ملت این است که بهترینها را برای خدمت برگزیند. نقدی بالاتر از این نمیتوان به آقای رئیسجمهور وارد دانست!
*ظرفیتهایی که در چسبندگیهای سیاسی از آن نام میبرید، در آن۳۰ درصد ظرفیت آرای مردم در دو طیف جای میگیرد. لذا دولت دوم آقای روحانی در ظرفیت ۷۰ درصدی ریزش داشته اما در گروههای سیاسی که با دیدگاه کلان سیاسی همراهی کردهاند، ریزشی واقع نشده است. درحالحاضر با وجود نقدی که نسبت به عملکرد دولت وجود دارد، اگر فردی به عنوان رئیسجمهور بخواهد انتخاب شود، او همچنان آقای روحانی است.
*{اصلاحطلبان باید از آن ۷۰ درصد بترسند؟}:نه تنها اصلاحطلبان بلکه اصولگرایان و همه باید از ۷۰ درصد ظرفیت مردمی و وزن سنگین اجتماعی که میتواند آرای آنها را چپه کند، بترسند. چرا اصولگرایان با وجود تمام قدرت، ظرفیت و حمایتهایی که از سوی نهادهای انتصابی از آنها شد، در انتخابات شکست خوردند؟ اصولگرایان از یک پدیده ترکیبی شکست خوردند؛ دلیل این شکست این بود که اصولگرایان بسیاری از ظرفیتهای پیشین خود را از دست داده بودند.در حال حاضر هم آقای روحانی باید از ۱۶ میلیون رأی اخذ شده از سوی آقای رئیسی بترسد؛ درحالیکه ظرفیت فردی و مدیریتی آقای رئیسی ۳۰ درصد آقای روحانی هم نیست اما به هرحال، اینمقدار رأی در کیسه آقای رئیسی ریخته شد؛ در حقیقت رأی بدنه ریزش شده از حوزه ۷۰ درصد است.
*بنده به عنوان یک رسانهای میدانم که نان رسانهها در جنجالهاست. رسانه ها دوست دارند مسائل شاذ را بزرگ جلوه دهند، دُکان شان را آباد کنند، رنکینگ فروش خود را بالا ببرند و مراجعه بیشتری داشته باشند!
*بنده به آقای عارف حق میدهم گلهمند باشد، چون برخی در حزب کارگزاران، شاید ایشان را رنجانده باشند. آقای عارف بعضا اظهاراتی در گذشته داشتهاند که ممکن است مورد نقد دوستان ما در حزب قرار گرفته باشد؛ البته ممکن است یکی از این افراد هم بنده بوده باشم و آقای عارف از من هم گلهمند باشد ولی شخصا علاقهمند، ارادتمند و دلسوز آقای عارف هستم.
*{درباره مکانیزم کار تشکیلاتی اصلاح طلبان}:این مسئله از منظر گفتمانی جدا نیست ولی از منظر تشکیلاتی متفاوت است. عدهای نام آن را «پارلمان» و برخی دیگر «مجمع» گذاشتهاند؛ البته پیشنویسی هم برای آن در نظر گرفتهاند. اصلاحطلبان به دنبال این هستند کاری انجام دهند که جمعی باشد و به صورت چتر فراگیر همه گروهها و افراد اصلاحطلب مستقل را در دل خود جای دهد.این دو فارغ از یکدیگرند. بنده و شما در حد واژههای اولیه مشترک هستیم. ممکن است شما یک تلقی و من تلقی دیگری از مسائل داشته باشیم. در حد اسم ممکن است طرح آقای کواکبیان با پیشنهاد دیگران فصل مشترک دهد در حالیکه محتوا و مُسمّا مهم است و اسم مهم نیست.مسمّایی که بار مجمع روی دوش آن باشد، خیلی مهم است. در مجمع ملی اصلاحطلبان به چگونگی ترکیب، فراگیری، تعریف روابط، ایفای نقش در بزنگاههای انتخاباتی و پاسخگویی به افراد، انتقادات و انتخابات پرداخته میشود.