"لوور" است دیگر، درست مشابه خانه اصلیاش در پاریس، حالا که بخشی از آن به خاورمیانه و کشوری با فرهنگ و تمدنی غنی هم آورده شده باز هم دیدنش به ایستادن در صف نیاز دارد؛ صفهایی طولانی که میتوان به جرأت گفت تاکنون برای دیدن هیچ کدام از موزههای کشور به چشم ندیدهایم.
به گزارش ایسنا، اما روایت اصلی دیدن "لوور شعبه تهران" را باید از در اصلی موزه ملی ایران در ابتدای خیابان امام خمینی (ره)، نبش خیابان سیتیر آغاز کرد.
برای ورود به موزه صفی پیچ خورده تشکیل شده که در این صف به سرعت میتوان به داخل موزه رفت. بعد از عبور از گیت اول، نگهبانان و مراقبان موزه به راهنمایی مخاطبان میپردازند و میخواهند تا برای نظم بیشتر یک نفر از اعضای خانواده به گیشه تهیه بلیت مراجعه کند و دیگر همراهان در صف بایستند تا حقی در گرمای آفتاب از کسی ضایع نشود.
خستگی را میتوان در صورت اعضای خانواده موزه ملی ایران دید. اما برای خوشامدگویی به مردم، لبخند از لبشان محو نمیشود. میتوان گفت انتهای صف تقریبا به نیمه بخش دوران اسلامی در حیاط موزه ملی میرسد، حداکثر نیم ساعت تا رسیدن به اوایل صف طول میکشد. یکی دو دقیقه بعد از وارد شدن یک گروه حداکثر ۱۵ نفری و با خارج شدن تعدادی از گردشگران، گروه جدید بعد از عبور از گیت دوم وارد فضای اصلی تالار دوران اسلامی میشوند.
نگهبانان موزه، نخست مخاطبان را به دیدن مجموعه عکسهای مرحوم عباس کیارستمی از لوور در تالار مقابل "لوور" دعوت میکنند. هر چند جمعیت زیاد است، اما به این دلیل که آثار نمایش داده شده تابلو هستند و چیزی در میانهی گالری قرار نگرفته رفتوآمد و دم و بازدم هوا راحتتر انجام میشود، حتی بخشی از مخاطبان هنوز صف را رعایت کردهاند.
مانعی برای همراه بردن کیف و وسایل شخصی به تالارها وجود ندارد، اما قطعا بهتر است به دلیل شلوغی زیاد وسیلهی کمتری همراه هر مسافر یا گردشگر باشد تا راحتتر بتواند آثار را در میانهی این شلوغی و جمعیت زیاد ببیند.
نوبت به ورود به تالار لوور میرسد، از ورودی موزه باز هم صف تشکیل شده و انگار مخاطبان میخواهند تا پایان بازدید از "لوور شعبه تهران" همچنان صف را رعایت کنند، اما مراقبان موزه به طور دائم تاکید میکنند نیازی به تشکیل صف برای دیدن آثار نیست تا شاید درِ ورودی موزه کمی خلوتتر شود.
در سالن نخست میتوان به جرأت گفت چیزی حدود ۱۰۰ نفر در حال دیدن آثارند. این جمعیت خواه ناخواه گرمای زیاد در تالار و کمبود اکسیژن را به دنبال دارند، اما متاسفانه به نظر میرسد سالن تهویه مناسبی برای هوا ندارد. ایرادی که این روزها در صفحات مختلف فضای مجازی نیز به طور دائم گوشزد میشود.
مراقبان موزه یک تاکید دیگر هم به مخاطبان دارند؛ «لطفا سلفی نگیرید، زمان خود را برای دیدن آثار بگذارید»، «لطفا با گرفتن سلفی زمان را برای حضور مردم دیگر از بین نبرید»، «اجازه دهید دیگران نیز زودتر وارد سالن شوند.»
هر چند این درخواست بارها و بارها و در سالنهای مختلف توسط مراقبان و نگهبانان تکرار میشود، اما به نظر میرسد برخی افراد "لوور تهران" را با بازار سلفیبگیرها اشتباه گرفتهاند و همه تلاش خود را میکنند تا در کنار هر کدام از آثار با بهترین ژست عکس یادگاری بگیرند.
عکسی که در انتهای نمایشگاه هم میتوانند با ماکت ورودی موزه لوور در پاریس که نام آن نیز به درشتی نوشته شده به یادگار داشته باشند.
از سوی دیگر توضیحات ریزِ هر کدام از آثار باعث زحمت بیشتری برای هر مخاطب علاقمند است که برای اطلاع گرفتن از وضعیت آثار باید در میان آن همه شلوغی و فشار جمعیت با ترفندی خم شود و نوشتههای روی شناسنامه آثار را بخواند.
اما ای کاش در این میان هم قدری مخاطبان موزه به فکر باشند و علاوه بر رعایت نوبت و حفظ بردباری، قوانین اولیه بازیدد از آثار تاریخی را نیز رعایت کنند، نه مانند خانوادهای که کودک خود را پای مجسمهای میگذارد و میخواهد از آن عکس یادگاری بگیرد!
یا اینکه سر یک مسالهی ساده با نگهبانان خستهی موزه که از روز نخست فروردین هر روز و هر شب وظیفهی حفاظت از این گنجینه را بر عهده دارند تا امانتداری خود را به دنیا ثابت کنیم، جرو بحث کنند.
این جا موزه ملی ایران، نمایشگاه "لوور شعبه تهران" است، نمایشگاهی که بر اساس آمار منتشر شده در طول ۲۰ روز ـ از ۱۵ اسفند ۹۶ تا ۵ فروردین ۹۷ ـ بیش از ۴۴ هزار نفر را به این فضای تاریخی کشانده است.
این در حالی است که تالارهای دوران اسلامی و ایران باستان در همین موزه که سالهاست برای ترویج فرهنگ موزهداری به نمایش درآمدهاند و هر ازچندگاهی نیز نمایشگاههای مختلفی را برپا کردهاند کمتر از نیمی از این جمعیت را شاهد بودهاند. از سوی دیگر کافههای سیار مستقر شده در ابتدای سیتیر هر چند با هدف توجه بیشتر به فضاهای تاریخی این خیابان در این فضا مستقر شدهاند، اما به جای حضور زیاد علاقمندان به دیدن فضاهای موزهای، علاقمندان به خوراکگردی که در این خیابان رفتوآمد دارند را جذب خود کردهاند.