عصر ایران؛ روح الله صالحی- اعتدال بهاری از تساوی شب و روز می گوید، چیزی که خیلی ها صبح تا شب حلق و حنجر را پاره می کنند تا تساوی در همه چیز اتفاق باید بیفتد و نمی افتد.
قدیم تر ها حتی در بیماری هم به تساوی فکر می کردند و مثلا در آیین زار جنوب ایران، روح بیمار را بین تمام شرکت کنندگان در آیین تقسیم می کردند که بی برو برگرد روح مریض تقسیم شده ضعیف تر از بقیه بود. شبیه واکسن که میکروب ضعیف شده را برای تولید پاتن تزریق می کنند روح فرد مریض تقسیم می شد و جایش را با روح سالم پر می کردند.
اولین چیزی که بعد شنیدن تساوی به ذهن می رسد، تساوی حق مرد و زن است. انگار چیز خیلی با کلاس و به روزی تلقی می شود و صرفا تساوی اش را در ورود زن ها به ورزشگاه ها می بینند و یکی از مسائل پیچیده و لاینحل سال گذشته محسوب می شد که در حد حرف و وعده باقی ماند و این تساوی ملسی خاصی برای بازی رسانه ای دارد.
تساوی اما در دربی اصلا خوشایند نیست و جالب این که تماشاگران دارند سریال تساوی های فرمایشی را از یاد می برند چرا که وقتی در کورس قهرمانی هستی باید روی سه امتیاز حساب باز کرد و باید این گل زدن را با افزایش ضریب موفقیت زنان در عرصه های اجتماعی رقم زد و دیدن زنانی با ریش و سبیل تقلبی در ورزشگاه ها دهن کجی حساب شد و اما بدترین گل به خودی بود که بازی را به وقت اضافه کشاند که یک موضوع عجیب و پیچ در پیچ شود.
اصل لانه کبوتری را که بیاوری و بگذاری وسط دایره تا کلاهش را قاضی کند می فهمی تساوی چیز خوبی نیست.
اصل کبوتری بر این باور است که پنج بازیکن نمی توانند در چهار تیم مجزا بازی کنند و دو تایشان بی بروبرگرد در یک تیم خواهند بود.
اصل لانه کبوتری به ما نیاموخت که زلزله و سقوط هواپیما می توانست نباشد اما آن چه ما داریم بی سر و صدا به سر خودمان و طبیعت می آوریم روزی ما را در جعبه بحران می گذارد و ما باید برای مقابله با گلادیاتور سختی ها تمرین کرده باشیم اما امان از تنبلی و عدم آموزش و...
سال گذشته زیادی روی فاصله مسوولین با وضعیت معیشت مردم زوم شد و اصراری در گفتن کج رفتاری ها بود که بشود کاری کرد که این تساوی برقرار شود و حتی نماینده سابق مجلس تهدید به تجمع خیابانی کرد که وزرا به لحاظ حقوق و دریافتی شفاف باشند و بسیاری علت گارد در مقابل شبکه های اجتماعی را انواع و اقسام پاراف نامه ها و...بود که سودی را نصیب مسوولین می کرد سودی که از جیب مالیات دهنده ها و یا درآمد نفتی کش می رفت.
تساوی این بهار هنوز توی آجیل و شیرینی ها دست به دست می شد که یک مشکل بزرگ و پیچیده مطرح شد که شبیه بادام تلخ چسبید به کام ول کن نبود و آن فیلتر شدن تلگرام برای همیشه بود.
این که تلگرام باشد یا نباشد را باید از کسانی پرسید که واسطه فراگیر بودنش دارند نان درمی آورند حتی خیلی هاشان ذوق زده شده اند که امسال سال حمایت از کالای ایرانی است شاید دسترنج و تولیدشان را کسی ببیند.
مرغ همسایه غاز است این بهترین تعریف برای مقایسه پیام رسان داخلی در مقابل پیام رسان تلگرام است این که زمانی به طنز کوچ یک باره مردم از وایبر به تلگرام را بزرگ ترین کوچ تاریخ می خواندند هیچ توجه نشد که این نسل را نمی شود به زور هل داد که از فلان پیام رسان خاص استفاده کنند بلکه حفظ اسرار کاربران و کیفیت بصری پیام رسان آن قدر مهم است که یک شبه ارزش سهام فیسبوک سقوط کرد و آن هم صرفا به خاطر خبر عدم امنیت اسرار کاربرانش بود و حالا دارد در بازار بورس چوب می خورد تا فلک شود که شوخی بردار نیست.
همه چیز نو شده و اعتدال دارد و لازم است یک بار دیگر به صراحت و روشنی خطوط قرمز مشخص شود و با مناسبات جدید اجتماعی بازنگری شود چرا که انبوهی از بخش نامه و دستورالعمل ساختگی مدیران میز به دست یک شلوغی ایجاد کرده است که بسیاری نمی دانند کدام اصل است و کدام فرع که به احترام کلاه از سر برداشته شود.
می گویند آب که گل آلود شود می توان ماهی گرفت اما وقتی می خواهی خودت را تماشا کنی باید با سعه صدر صبر داشته باشی گل و لای آرام گیرد و رود تو را در خودش بنمایاند.
ما نیاز داریم که آرامش به مناسبات اجتماعی برگردد.این امری دو سویه است که با غضب و اخم پی در پی فقط مصیبت ها دیده می شود.
چند تا اصل هست ما فراموش کردیم اصل لاله کبوتری - اصل حمار هم خیلی خوبه ها
حالا منتشر کن عصرایران
(حتمن اون ي نفر شخص شمايي خخخخخ)
ولی در یک سوم پایانی، نویسنده وارد موضوع فیلتر احتمالی تلگرام و جایگزینی آن با پیام رسان های داخلی می شود که روشن نیست ارتباط آن با موضوع تساوی چیست.
آسمان ريسمان بافتن يكي از ترفندهاي رسانه اي عصر ايران است.