سریال پایتخت چگونه به مصاف حواشی بی شمار رفت؟
روزنامه شهروند نوشت: «سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم را از پربینندهترین سریالهای تلویزیون بعد از انقلاب میتوان خواند. سریالی که به دلیل اقبال عمومی مخاطبان تلویزیون کارش به دنبالهسازیهای پشت سر هم رسیده؛ تا حدی که امسال پنجمین سری این سریال روی آنتن رفته و تا همینجا هم از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در سال جدید بوده است.
پنجمین سری پایتخت که هر شب از شبکه اول تلویزیون پخش میشود، فضا و داستانی تا حدی شبیه به چهارسری قبل را دستمایه فیلمنامه خود قرار داده و این بار نیز بسان سریهای قبل با سفر به یک منطقه جدید (این بار ترکیه) داستانش را پیش میبرد؛ که البته سفر به ترکیه به خصوص در یک سری از رسانههای سیاسی خاص انتقاداتی را باعث شده و این گروه پایتخت را با این بهانه که دارد یک منطقه توریستی خارج از کشور را تبلیغ میکند، زیر اخیه بردهاند.
تفاوت این سری با قسمتهای قبل اما در این است که پایتخت در پنجمین دوره روی آنتن رفتنش با حاشیههای ریز و درشتی مواجه شده؛ و بر خلاف همیشه مطالب نوشته شده درباره سریال بیش از این که درباره ارزشها و جذابیتهای سریال باشند، حواشی بیشمار پایتخت را مورد اشاره قرار دادهاند. حواشی که بیشترشان به نظر میرسد نوعی بهانهجویی افراطی است که چون سرمایهگذار پایتخت پنج موسسه فرهنگی ایدئولوژیک اوج بوده، درباره این سریال ابراز و اعلام میشود...
حذف رقص در تکرار سریال
این نخستین حاشیه پایتخت امسال بود؛ البته اگر بدبینیهای -البته طبیعی- بیشماری را که پیش از آماده شدن سریال، درباره انجام محتوم همکاری با موسسات ایدئولوژیک سفارش دهنده به وجود آمده و ابراز شده بود، جزو این حواشی حساب نکنیم. این نخستین حاشیه هم زمانی ایجاد شد که در بازپخش قسمت سوم سریال، صحنهای که در آن ارسطو با شادی میرقصد، حذف شد و این قضیه باعث بروز واکنشهای فراوانی در شبکههای اجتماعی شد. محسن تنابنده هم در اینستاگرام از صداوسیما خواست به مردم احترام بگذارد.
تلویزیون علیه نویسنده
حاشیه دوم زمانی ایجاد شد که در قسمت چهارم سریال نام امیرحسین قاسمی که در سه قسمت قبلی بهعنوان نویسنده درج شده بود، حذف شد. این قضیه واکنش امیرحسین قاسمی را موجب شد که در اینستاگرام نوشت: حذف اسم من از تیتراژ!!! بنا به مصلحت فقط تا پایان پخش سریال پایتخت سکوت میکنم. خیلیها این موضوع را به انتقادهای قاسمی ربط دادند. اما ظاهرا اصل جریان چیز دیگری بود؛ چنان که الهام غفوری، تهیهکننده سریال پایتخت گفت: آقای قاسمی تنها در نگارش سه قسمت ابتدایی سریال به خواست محسن تنابنده به عنوان کمک به گروه نویسندگان اضافه شد و با حضور خشایار الوند عملا همکاری ما با این دوست جوان به پایان رسید.
این همان پاسخی است که خشایار الوند هم در گفتوگو با «شهروند» داد- که فردا مشروح آن را خواهید خواند.
شبکه جم در رسانه ملی
وقتی در یکی از بخشهای مربوط به ترکیه بازیگری به نام نگین میرزایی به تصویر کشیده شد؛ معلوم بود که این اتفاق حاشیهها و جنجالهایی را در فضای مجازی بهپا خواهد کرد. به هر حال این چهره بارها و بارها در شبکه جم دیده شده بود و چهره آشنایی برای مردم بود. البته حسین تنابنده خیلی زود به این حواشی واکنش نشان داد و گفت که «شناختی نسبت به پیشینه کاری این خانم نداشتیم و نمیدانستیم در شبکه جم کار میکرده است. این خانم بازیگر، صدام حسین نبوده که خیلی قیافهاش آشنا باشد و ما او را بشناسیم تا از او در سریال استفاده نکنیم»
تبلیغ ترکیه و سبک زندگی غربی!
این یکی از کودکانهترین انتقاداتی بود که به عمل آمد که البته عاملان این انتقادات بیشتر سایتهای ارزشی بودند. مثلا در سایت تابناک در یادداشتی مفصل نوشته شد: پایتخت، که پیشتر با حمایت از یوز و پلنگ ایرانی خودش را در دل مردم ایران جا کرد، هم اکنون برای ترکیه، تابلویی تبلیغاتی به بلندای فاصله چند صد کیلومتری شهر آدانا تا استانبول بلند کرده است. در بخشی دیگر هم آمده بود: اصرار بازیگران مرد سریال بر پوشیدن شلوارک، تیشرت و پیراهن و گریمهای عجیبتر روی صورت و مو در کنار دیالوگهای قابل تأملی که در بخشهای مختلف سریال نمایش داده میشود، این پیام را القا میکند که میتوانید با سفر به این شهر، اوقات لذتبخش و سراسر شادی را تجربه کنید...
این بار استانی دیگر؟
تقریبا در تلویزیون ایران تمام سریالها اعتراض و انتقادات اقوامی خاص را تجربه کردهاند. این نکته اما به هیچ وجه به تصور نمیآمد که سریالی در پنجمین دوره ساخته شدنش باعث انتقاد نماینده استانی شود که این سریال پنج دوره با محوریت شخصیتها و زبان و لهجه و فرهنگ آن ساخته شده است. اما این اتفاق نیز رخ داد و نماینده بهشهر در مصاحبهای درباره پایتخت گفت: قسمتهای پخششده سریال پایتخت ٥، این موضوع را القا میکند که مردم مازندران دور از مدنیت، سطحینگر، عقبمانده، دنیاندیده و در زبان عامه خارجنرفته، سادهلوح و ناآشنا به فناوریها و علوم و فنون روز هستند.
فکر نمیکنم بشود پاسخی به این انتقاد داد!
... و اما حاشیه اصلی این بحث که در روزهای اخیر پررنگترین انتقادات و اعتراضات را به بار آورده؛ زمانی آغاز شد که یکی از شخصیتهای سریال بحث ازدواج سارا و نیکا، دو شخصیت نوجوان این سریال را مطرح کرد؛ تا یکی از پردامنهترین حواشی درباره یکی از مسائل اجتماعی کلید بخورد.
بعدتر در قسمتهای بعدی با اینکه خواستگاری از سارا و نیکا از سوی پدر و مادر این دو نوجوان با ممانعت روبه رو شد؛ اما فعالان حقوق کودک و حقوق زنان معتقدند که صرف باز کردن چنین بحثی در صداوسیما با مخاطبان میلیونیاش در شبهای عید با وجود رواج در بین بخش بزرگی از جامعه و قانونی بودن ازدواج، چندان مناسب نبوده و صداوسیما باید در قبال این امر واکنش مناسبتری نشان میداد...
در حقیقت انتقادات کنشگران حقوق کودک و کاربران شبکههای اجتماعی ناظر به این واقعیت بود که وقتی قانون در جلوگیری از ازدواجها در سنین پایین گامی برنمیدارد؛ حتی طرح چنین مواردی هم میتواند به معنای مشروعیت بخشیدن به چنین نگاهی باشد.
به گفته کنشگران حقوق زنان و کودکان چون عامل رضایت و تعقل در ازدواج کودکان وجود ندارد؛ به همین دلیل هم حتی اشاره گذرا به این قضیه نیز در تلویزیون که تنها رسانه رسمی کشور در ایام تعطیلات است میتواند ترویج این امر مناقشهبرانگیز قلمداد شود. هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودک یکی از این افراد است که میگوید: پرداختن به موضوع خواستگاری و ازدواج دو دختر کمسنوسال نیاز به حساسیت بسیار بیشتری دارد. هر چند گروهی از بینندگان معتقدند که قسمتهای پایانی همراه با پیام اخلاقی و نکوهش ازدواج کودکان خواهد بود، اما حتی با چنین پایانی هم متاسفانه نویسندگان برای پیام اخلاقی موردنظرشان، شیوه مناسبی را انتخاب نکردهاند.
محسن تنابنده اما به عنوان مغز متفکر پایتخت نگاهی متفاوت به این قضیه دارد و با اشاره به اینکه «دختر و پسر باید در شرایطی به فکر ازدواج بیفتند که عقلرس شده باشند» میگوید: «نگرش من به مسأله ازدواج کودکان اینطور است که احساس میکنم بالاخره باید جایی این موضوع مطرح میشد تا بتوان به آسیبشناسی آن پرداخت. این مسأله روشن شود کهچرا برخی بر این باورند ازدواج نباید در سنین پایین صورت بگیرد. به هر حال مسأله ازدواج در سنین پایین یکی از معضلات اجتماعی ما به شمار میرود و برای من هم موضوعی حساس است.»