«یکی دو تن از دوستان در صفحه خصوصی برای من پیغام گذاشتند که: آقای موسوی شما دیگه چرا؟ شما که بارها در نفی و انکار سخنان علمالهدی یادداشتهای تند و صریحی نوشتهاید چرا دفاع میکنید؟ گفتم: چه ربطی به دفاع دارد؟ این بنده خدا اصلا کس دیگری است و هیچ شباهتی حتی به آقای علمالهدی ندارد!»
سیدعبدالجواد موسوی در روزنامه اعتماد نوشت: «پریروزها فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن یک روحانی در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام مشغول مجیزگویی از محمدرضا پهلوی بود. زیر فیلم هم نوشته بودند: سخنرانی علمالهدی در ستایش شاه. ظاهرا فیلم را شبکه من و تو پخش کرده بود.
شخصی که در فیلم حضور داشت نه صدا و نه سیمایش هیچ ربطی به آقای علمالهدی نداشت. وقتی فیلم را در چند گروه تلگرامی دیدم بلافاصله نوشتم: این شخص آقای علمالهدی نیست. آنها که منصف بودند به سرعت با من همداستان شدند و شهادت دادند که این آقا ربطی به آقای علمالهدی ندارد. این که ما به تصویرهای فضای مجازی چشمبسته اعتماد میکنیم، موضوع تازهای نیست اما جالب اینجا بود که یکی دو تن از دوستان در صفحه خصوصی برای من پیغام گذاشتند که: آقای موسوی شما دیگه چرا؟ شما که بارها در نفی و انکار سخنان علمالهدی یادداشتهای تند و صریحی نوشتهاید چرا دفاع میکنید؟ گفتم: چه ربطی به دفاع دارد؟ این بنده خدا اصلا کس دیگری است و هیچ شباهتی حتی به آقای علمالهدی ندارد!
یکیشان گفت: دستکم سکوت کن. مگه تو مسئول همه اتفاقات عالمی؟ بگذار مردم هر چه دلشان میخواهد بگویند، گناهش را که به پای تو نمینویسند! گفتم: چرا نمینویسند؟ اگر در مقابل گناه آشکاری که دارد اتفاق میافتد خاموش بمانم و حقیقتی را که میدانم بر زبان نیاورم قطعا در آن گناه شریک خواهم بود.
دوستم گفت: از کی تا حالا این چیز ها گناه محسوب میشه و ما نمیدونستیم؟ دیدم ادامه بحث فایدهای ندارد. اما سخت به فکر فرو رفتم و دیدم گاهی چه قدر بیرحم میشویم. هدف وسیله را توجیه میکند اهریمنیترین تئوری موجود در عالم است. غایت این طرز فکر به لیبرتی و اشرف ختم میشود. فرقی نمیکند چه داعیهای داشته باشی و در کدام سوی دعوا ایستاده باشی. فکر این که با آن که همچون تو نمیاندیشد هر برخوردی مباح است تو را به دوزخ رهنمون میسازد.»