۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۰۶۶۳۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۷ - ۰۹-۰۲-۱۳۹۷
کد ۶۰۶۶۳۱
انتشار: ۱۱:۴۷ - ۰۹-۰۲-۱۳۹۷

دیر آمدی آقای اولیور استون/ حوصله خودمان هم سر رفته چه برسد به این کارگردان عاصی

الیور استون روزی روزگاری نه‌ چندان دور جزو اسطوره‌های زندگی ما بود. فیلمسازی جسور و مستقل که بی‌پروای نظام حاکم بر ایالات متحده به نقد صریح سیاست‌های آمریکا می‌پرداخت و ما خیل ستمدیدگان را در این سوی جهان به شور و شعف وامی‌داشت. الیور استون به شهادت آثارش هنوز هم یکی از بهترین‌های سینمای جهان است. او کماکان همانی است که بود اما در این سال‌ها ما دیگر کم‌کم از دست خودمان هم حوصله‌مان سر رفته چه رسد به این که بخواهیم یک فیلمساز عاصی را تحویل بگیریم.

استون کماکان همانی است که بود اما در این سال‌ها ما دیگر کم‌کم از دست خودمان هم حوصله‌مان سر رفته چه رسد به این که بخواهیم یک فیلمساز عاصی را تحویل بگیریم.

سیدعبدالجواد موسوی در روزنامه اعتماد نوشت:‌ «الیور استون روزی روزگاری نه‌ چندان دور جزو اسطوره‌های زندگی ما بود. فیلمسازی جسور و مستقل که بی‌پروای نظام حاکم بر ایالات متحده به نقد صریح سیاست‌های آمریکا می‌پرداخت و ما خیل ستمدیدگان را در این سوی جهان به شور و شعف وامی‌داشت. الیور استون به شهادت آثارش هنوز هم یکی از بهترین‌های سینمای جهان است. او کماکان همانی است که بود اما در این سال‌ها ما دیگر کم‌کم از دست خودمان هم حوصله‌مان سر رفته چه رسد به این که بخواهیم یک فیلمساز عاصی را تحویل بگیریم.

این بی‌حوصلگی فقط نسبت با استون نیست. چند سال پیش وقتی جمیله بوپاشا به ایران آمد هم جز رییس صداوسیمای وقت و چند مسئول رسمی دیگر کسی برایش مهم نبود که دختر مبارز الجزایری که حالا البته چین و چروک پیری بر صورتش نقش بسته بود، روزی روزگاری محبوب‌ترین دختر این سرزمین بوده و کتاب خاطراتش تا سال‌های سال جزو پرفروش‌ترین کتاب‌ها.

تازه وضعیت جمیله بوپاشا بهتر از فیلسوف فرانسوی رژی دبره بود که چند سال پیش به همراه هیاتی فرانسوی و در مقام یک خبرنگار به ایران سفر کرد. دبره که زمانی بت نسلی از جوانان انقلابی و پرشور و روشنفکر این سرزمین بود و خیلی‌ها به خاطر خواندن آثار او سودای دگرگون کردن جهان به سرشان افتاد و در همین راه جان‌شان را از دست دادند چنان آمد و رفت که گویی: آمد مگسی پدید و ناپیدا شد.

الیور البته وضعی بهتر از آنها دارد اما او هنگامی به تهران آمده که روزگار خیلی عوض شده. حالا خیلی‌ها گوشی برای شنیدن حرف حساب یک فیلمساز مستقل و منتقد را ندارند. تا این جایش خیلی مهم نیست. تلخ‌تر از آن این که بعضی از این خیلی‌ها قیاس به نفس می‌کنند و این حرف‌ها را نتیجه عنایت و حمایت مالی بعضی از نهادها از الیور استون می‌دانند. چه می‌توان گفت جز دریغ و این که: دیر آمدی آقای استون. دیر آمدی.»

ارسال به دوستان