نان كولبران پشت مرزها مانده و حيواناتشان نيز بي گناه كشته ميشوند. اين موضوع انتقاد نمايندگان مجلس است كه اين روزها از درد و معضلات مردم در مرزهاي غربي و شمال غربي كشور سخن ميگويند. صحبت نمايندگان مجلس شوراي اسلامي اين است كه بيش از 20 روز از اعتراض مغازهداران در برخي شهرهاي مرزي ميگذرد اما همچنان مسئولان كاري از دستشان بر نميآيد.
به گزارش عصرایران، روزنامه قانون در ادامه نوشت: اين اعتراضات و عدم حل موضوع كاسبان مرزي در اين منطقه تا جايي پيش رفت كه برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از احتمال استیضاح حسن روحانی، رييس جمهور به علت بستن مرز خبر ميدهند. به گفته نماینده مهاباد در صورتی که درخواست نمایندگان کردزبان شهرهای مرزی به نتیجه نرسد به طور حتم موضوع استیضاح رييس جمهور را پیگیری خواهیم کرد. اما در شهرهاي مرزي غرب كشور چه خبر است و چرا نمايندگان چنين صحبتي را مطرح كردند؟
بنابر اخبار دريافتي مرزهاي غربي همچنان به روي كولبران بسته است و آنها اجازه تردد از مرزها را براي ورود كالاي جديد به كشور ندارند.
خبرنگار روزنامه «قانون» براي بررسي اين موضوع به يكي از شهر ها رفت تا وضعيت كسبه و كولبران را بررسي كند.
مشاهدات يك خبرنگار از وضعيت بانه
از ساعت هشت صبح خيابان هاي منتهي به مركز شهر بانه و خيابان شهدا كمترين تردد را دارد؛ خيابانهايي كه تا يك ماه پيش از اين مملو از گردشگران و خريداران اجناس مرزي بود و حالا به دليل آنچه مغازهداران ظلم در حق خود ميدانند مغازههاي خود را بستند. ساعت 11 صبح كم كم مغازه داران پاساژ ها و مغازه هاي مركز شهر به محل كار خود آمدند اما مغازه ها را باز نكردند و روي سكوهاي جلوي پاساژ ها و مغازه ها نشستند. حاضران در اين منطقه تنها اين افراد نبودند.
نيروي انتظامي و نيروهاي لباس شخصي نيز در ميان اين جمع به صورت محسوس و غير محسوس حاضر بودند و بنا به گفته مغازه داران حضورشان براي حفظ امنيت در آن منطقه بود. براي اينكه دليل اين تعطيلي را جويا شويم از يكي از مغازه دارها درباره دلايل اين تعطيلي 20 روزه سوال كرديم كه او گفت از اواخر بهمن سال گذشته مرزها بسته شده و اگر ما اجناس داخل مغازه را به فروش بگذاريم ديگر جنسي براي عرضه به مشتريان نخواهيم داشت. بنا به گفته اين فروشنده، مسئولان در صدد هستند تا در كنار تعطيلي مرزهاي غير رسمي و رسمي، با ساماندهي مرز «سيران بند» علاوه بر نظارت بر رفت و آمد ها تعرفههاي سنگين از فروشندگان دريافت كنند؛ اين درحالي است كه دود اين كار فقط در چشم كولبران و فروشندگان ميرود و صاحبان اصلي كالا ها در ضرر اين كار شريك نميشوند.
او در توضيح بيشتر گفت كه سهم هر مغازه دار از فروش اجناس تنها 10 درصد قيمت نهايي است و بعد از كسر ميزاني از پول فروش براي هزينه كولبري، نزديك به 85 درصد سود به جيب مالكان و سرمايه داران مي رود.
در گوشه اي ديگر اما چند نفر از مغازه داران با يكديگر مشغول بحث درباره بازگشايي يا عدم بازگشايي مغازهها بودند. بيشتر كاسبان معتقد بودند تا زماني كه تكليف مرزها و قيمت اجناس مشخص نشود مغازه ها را باز نميكنند. توجيه اين افراد نيز اين بود كه گردشگران و خريداران كالاهاي بازارچههاي مرزي به اميد اجناسي با كيفيت بيشتر و قيمتي مناسب به اين بازارچه ها ميآيند و در صورتي كه اين قيمت ها با ساير نقاط كشور برابري كند ديگر نه كسي به سمت اين بازارچه ها و فروشگاه هاي مرزي ميآيد و نه جنسي فروخته خواهد شد.
از يكي ديگر از كسبه درباره وضعيت پرداخت اجاره مغازه ها در صورت تعطيلي مغازه ها پرسيديم كه او گفت:« صاحبان مغازه ها كه بيشتر اين افراد مالكان بارهاي كولبري هم هستند خودشان هم نظرشان اين است كه ما مغازه ها را باز نكنيم تا اين موضوع تعيين تكليف شود و قرار است در ازاي روزهاي تعطيلي مغازهها از ما اجاره اي دريافت نكنند. او ميگفت هر كولبر در ازاي هر بار قاطري كه با خود به اين سوي مرز آورد مبلغي حدود 200 تا 250 هزار تومان درآمد دارد كه با بسته شدن اين مرزها و طرحي كه براي ساماندهي در نظر گرفته شده است اين افراد نيز بيكار مي شوند».
نان پشت مرزها،اسب ها طعمه گلوله
اما صحبت هاي اين فروشنده هاي مرزي تنها بخشي از مشكلات مردم مناطق مرزي كشور نيست. بنا بر اخباري كه در رسانههاي مختلف منتشر شده است، نه تنها جلوي فعاليت كولبران در مرزهاي غربي كشور گرفته شده است بلكه كار به كشتن اسب ها و چارپايان آن ها نيز رسيده است. در روزهای گذشته اخبار و تصاویری از مشاهده لاشه 90 اسب باربري در جنگل میرآباد واقع در شهرستان اشنویه از توابع استان آذربایجان غربی در رسانه ها منتشر شد.
لاشههایی که به گفته بومیان در برخی مناطق رو به فساد گذاشته بودند و حضور انسان را غیرممکن میساختند و در برخی مناطق در میانشان، چارپایانی نیمهجان به چشم میخورد. موضوعي كه بسيار زود با استقبال رسانههاي خارج از كشور روبهرو شد و برخي از اين رسانه ها با انتشار اين عكس ها اين اقدام را تصميم حكومت دانستند.
عبدالکریم حسین زاده، نماينده مردم نقده در مجلس شوراي اسلامي نسبت به اين خبر و عكسهاي منتشر شده از اين جنايت واكنش نشان داد و در صفحه خود در توييتر نوشت:« شليک گلوله، پاککردن صورت مساله است. ناشيانهترين تصميمي که از قضا ميتواند تبعات جبرانناپذيري در منطقه حساس مرزي داشته باشد. هيچ مديريت عقلانيای شليک را تشويق نميکند. اينکه در رسانههاي بيگانه بگويند در فلان نقطه ايران 90اسب را کشتهاند، براي ما زيبنده نيست. مسئولان باید هر چه سریعتر از کشتن اسبهای کولبران دست بردارند».
مجلس پيگير وضعيت كولبران
اما روز گذشته پس از انتشار اين خبر ها مجلس شور اي اسلامي روز شلوغي را پشت سر گذاشت و در ميان همه موضوعاتي كه در جلسه روز گذشته مطرح شد، برخي نمايندگان شهر هاي مرزي كشور خبر از سوال از وزیر کشور درباره وضعیت کولبران در مرزهای غربی کشور دادند. جلال محمودزاده، نماينده مردم مهاباد در مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه مجازاتِ جرم وارد کردن چند کیلو لباس دسته دوم یا چند کارتن مرگ نیست، به خانه ملت گفت:«در مناطق مرزی و بین راههای تهران تا مناطق غرب کشور، سالیانه شاهد کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردمی از منطقه غرب کشور هستیم که این مردم به دلیل نبود اشتغال، اجناسی مانند سیگار یا البسه دست دوم را وارد میکنند».
160 كولبر طعمه تير
بنا به گفته نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی، کولبرهایی که از مرزها جنس میآورند، بيشتر مورد تیراندازی قرار میگیرند. او مي گويد : در طول سال 96 حدود 160 نفر از کولبرها و افرادی که اجناسی مانند سیگار یا البسه دست دوم وارد میکنند، کشته یا زخمی شدند.
سوال از وزير درباره قاچاقهاي رسمي
محمودزاده در ادامه با اشاره به اینکه سوال من از وزیر کشور این بود که هیچ کس مخالف مبارزه با قاچاق نیست گفته است كه موضوع قاچاق به دلیل حمایت از تولید داخل باید کنترل شود ولی اگر آمارها را بررسی کنیم مشاهده می شود که یک درصد قاچاق کشور به این مردم مرزنشین ارتباط دارد و 99 درصد قاچاق از اسکلههای رسمی کشور، از طریق گمرک یا مناطق آزاد تجاری صورت میگیرد. محمودزاده ادامه داد:« صحبت ما این بود که دولت و نیروی انتظامی نباید به خاطر چند کیلو لباس دسته دوم یا یک بار سنگینی که بر کولِ یک جوان بیکار است، آنها را مورد تیراندازی قرار دهند و بکشند، بلکه باید این افراد را دستگیر و به مراجع قضایی معرفی کنند».
استيضاح رييس جمهور به خاطر كولبران
اما اين تنها صحبت محمود زاده، نماينده مردم مهاباد نبود. او در ادامه صحبت هايش اعلام كرد كه در هفته جاری موضوع سوال از رييس جمهور را پیگیری کرده و در صورتی که این درخواست نمایندگان کردزبان شهرهای مرزی به نتیجه نرسد به طور حتم موضوع استیضاح رييس جمهور را پیگیری خواهیم کرد. محمود زاده در رابطه با دلايل اين كار گفته است كه تصمیم بسته شدن مرزهاي غربي توسط شورای امنیت ملی گرفته شده، شورایی که رييس جمهور، ریاست آن را برعهده دارد. متاسفانه روحانی حافظه ضعیفی دارد، زيرا در زمان انتخابات بیش از 95 درصد از آرای اخذ شده مردم کُرد به نام ایشان بود. وی ادامه داد: بیشک با تصمیم این شورا نسبت به بستن مرزهای مناطق کردنشین، معیشت بیش از هفت میلیون نفر از مردم کردستان و شهرهای مرزی به خطر افتاده است.
تهديد به استعفا از سوي نمايندگان
بنا بر اعلام نمايندگان مناطق مرزي غرب و شمال غرب كشور، بیش از 15 نماینده کردزبان شهرهای مرزی کشور تصمیم دارند، در صورتی که از هیچ یک از موارد ذکر شده بالا مردم کرد به نتیجه نرسند ضمن در جریان گذاشتن ریاست مجلس شورای اسلامی، استعفای خود را از مجلس اعلام کنند. اين تصميم يعني آخرين تير نمايندگان اين منطقه براي دفاع از حقوق مردم كه دستشان به هيچ جا بند نيست و فريادشان شنيده نميشود.
روحاني حرف نزن، عمل كن
بنا بر آنچه از سوي مردم و نمايندگان مناطق مررزهاي غربي و شمال غربي كشور مطرح ميشود، وضعيت معيشتي و كاري در اين منطقه روز به روز بد تر ميشود و مسئولان اما هنوز راهكاري كه بتواند شغل همه كاسبان فروشگاه هاي مرزي را تامين كند، پيدا نكردند. حسن روحاني در ايام انتخابات رياست جمهوري با حضور در مناطق كردنشين و بيان جملات كردي در اين مناطق براي كسب راي مردم كرد فعاليت زيادي كرد. به نظر مي رسد رييسجمهور حالا بايد به وعدههايي كه در انتخابات رياست جمهوري داد عمل كند تا مسئولان از اذيت و آزار مردم در اين منطقه دست بردارند.
گفتوگو با کولبری که از سوی مرزبانی مورد هدف قرار گرفته است
کار باشد، کولبری نمیکنم
داود محبی
اسمش «جمیل» است و 24 سال دارد. چهار سال پیش ازدواج کرده و دختر هشت ماههاي هم دارد. از یکسال پیش تا 12 آبان کولبری میکرد ولی پس از مجروح شدن، خانهنشین شد. چندی پیش او را احضار کردند و خواستند از شکایتی که از مرزبانی بهدليل تیراندازی به او و از کار افتادگیاش کرده، رضایت دهد. وقتی با جواب منفی روبهرو شدند، وی را به جرم کولبری دو ميليون تومان جریمه کردند و یک هفته فرصت دادند تا این پول را به حساب تعزیرات واریز کند؛ در غير اين صورت باید به زندان برود.
جمیل چند ماهی اجاره خانهاش را نداده و نگران است که امروز و فردا صاحبخانه اسباب و اثاثيهاش را توی خیابان بريزد. بالاخره زندگی خرج دارد، باید اجاره و خرج زندگی را جور کرد. تنها راهی که برای جوانهای پاوه باقی مانده، کولبری است. اگر از خطراتی همچون پرت شدن از کوه، ریزش بهمن و ... جان سالم به در ببرند، معلوم نیست تیر غیب چه زمانی آنها را برای همیشه متوقف میکند.
شماره جمیل را از یکی از فعالان حقوق کارگری که نگران وضعیت از کارافتادگیاش است، در اختیارمان قرار داد. او ابتدا ميترسيد که اگر با ما گفتوگو کند،توی دردسر بیفتد ولی قول میدهیم که مشخصاتش را در گزارشمان نیاوریم.
از کولبر شدنت برایمان بگو.
چهار سال پیش ازدواج کردم؛ خدا به من و همسرم دختری داد که برای تامین خرجشان باید هر طور شده کار میکردم. خب توی این شهرخیلی از جوانها بیکارند. خانوادههایمان هم وضع مالی خوبی ندارند که کمکمان کنند. براي مثال همین پدر خودم با کارگری روزگارش را میگذراند. پدرم گاهي کمکم میکند ولی حقوقی که میگیرد، کفاف زندگی خودشان را هم نمیدهد چه برسد به اینکه به ما کمک کند. سال پیش چارهای نداشتم که بروم کولبری کنم. لااقل با این کار میتوانستم بخشی از مخارج خانوادهام را تامین کنم.
درآمد کولبری چقدر است؟
50 تا 100 هزار تومان برای هر باری که میآوریم. البته 10 – 15 هزار تومانش برای رفت و آمد خودمان خرج میشود.
چه چیزی از آن سوي مرز میآورید؟
بیشتر پوشاک یا وسایل آرایشی و بهداشتی است ولی من و چند تا از دوستانم کفشهای تاناکورا میآوریم. هر بار 50 کیلو است.
از ماجرای تیراندازی و زخمی شدنت برایمان بگو.
برای اینکه مرزبانی به ما گیر ندهد، مجبوریم شبها به دل کوه بزنیم و مرز را رد کنیم. ساعت 10 شب 12 آبان وقتی همراه با چند نفر از رفیقهایم از مرز «نوسود» وارد کشور میشدیم، سرباز مرزبانی به ما ایست داد. هوا تاریک بود و رفیقهایم با همان باری که روی دوششان بود، فرار کردند ولی من سرجایم ایستادم. پیش خودم گفتم وقتی جلوتر بیاید و ببیند که کولبرم و بار دارم، بیخیال میشود. او از پشت آمد و با اسلحهاش ضربهای به پایم زد؛ نمیدانم چطور شد که از آن گلولهای شلیک شد و زخمی شدم. با صدای شلیک یکی از نیروهای کادری آمد بالای سر من و وقتی ماجرا را از سرباز پرسید، او را دعوا کرد که چرا اسلحهاش را روی ضامن قرار نداده.
آنها مرا به هنگ مرزی بردند و پس از تنظیم صورتجلسه، مرا سوار آمبولانس کردند. بین راه یکی از آنها چند برگه سفید جلویم گذاشت و در حالتی که من از شدت درد و خونریزی به خودم میپیچیدم، گفت باید این برگهها را امضا کنم. گفتم چیزی روی این برگهها ننوشته که امضایش کنم ولی تهدیدم کردم و مجبور شدم امضایشان کنم.
بعد چه شد؟
دو روز بیمارستان بستری بودم. روز دوم درجهداری آمد و گفت که از مرزبانی شکایتی داری؟ گفتم بله. با این وضعیت نمیتوانم کار کنم. اگر هزینه بیمارستان را میدهید، رضایت میدهم. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، چند هفتهای توی خانه بستری بودم و وضعیت مالیام بسیار خراب شد. دادگاه من و سرباز و درجهدارکادر مرزبانی را احضار کرد. ماجرا را همانطور كه بود، برای بازپرس تعریف کردم ولی سرباز مرزبانی ادعا کرد که من به او حمله کردهام و مجبور شده به من تیراندازی کند. پزشکی قانونی هم در معاینه از پایم نوشته بود تیر از پشت به من شلیک شده كه با ادعای سرباز تناقض داشت. البته به قاضی گفتم که من با این جثه و باری که روی دوشم بوده، چطور توانستهام به این سرباز که دو برابر هیکل مرا دارد، حمله کنم؟ او حرفهای مرا پذیرفت و قرار شد حکم بدهد.
پس ماجرای جریمه شدنت چیست؟
چند روز پیش، از تعزیرات پاوه با من تماس گرفتند و گفتند پیششان بروم. وقتی وارد تعزیرات شدم، سرباز و درجهدار مرزبانی را دیدم.
آنجا یکی از مسئولان تعزیرات گفت که هنوز هم از مرزبانی شکایت داری؟ گفتم خرج درمانم را بدهند، رضایت میدهم. آنها گفتند که دو میلیون به دليل کولبری جریمه شدهام و باید تا یک ربع دیگر پول را بپردازم. گفتم این پول را ندارم و نمیتوانم آن را تهیه کنم. مرا به زندان فرستادند كه فردایش با فیش حقوقی یکی از بستگانم بیرون آمدم.10 روز مهلت دادند که این پول را تهیه کنم یا اینکه به مرزبانی رضایت بدهم.
دادگاهی که شکایتت در آنجا مطرح است، در این باره چه میگوید؟
پیش قاضی رفتم و گفت از نظر او بیگناهم و مرزبانی باید رضایت مرا جلب کند و اظهار تعجب کرد که تعزیرات مرا به زندان فرستاده.
حرف خودت چیست؟
من نزدیک دو میلیون تومان هزینه درمان کردم و اگر مرزبانی این هزینه را می داد، از شکایتم صرفنظر میکردم. حرف من این است اگر جوانهای این شهر کار و کاسبی داشتند که به شغل کولبری با این همه خطر و گرفتاریاش روي نميآوردند. اگر توی این شهر کاری داشتم که به من روزی 30 هزار تومان حقوق ميداد تا اجاره خانه و خرج زن و بچهام را بدهم، هیچوقت کولبری نمیکردم. از طرفی مقاممعظم رهبری گفتهاند که مقصودشان از برخورد با کالای قاچاق، برخورد با کولبرانی که برای تامین هزینه زندگیشان بار جابهجا میکنند، نیست.