عصر ایران؛ نهال موسوی - اولین قسمت برنامه خندوانه در فصل جدید که پخش شد، به دلیل افتتاحیه آن قرار بود جایزه ای به 10 شرکت کننده داخل استودیو اهدا شود، مهران غفوریان کارتی را از میان کارتهای دست رامبد جوان بیرون می کشید و بعد با شخص برنده جایزه کمی شوخی، گپ و گفت، خنده، صدای دست زدن تماشاچیان حاضر در استودیو و نفر بعدی...
این روال کار بود تا در بخشی از برنامه خانم نسبتا مسنی جایزه را برد و همینکه اسم خودش را معرفی کرد کات(قطع) شد به تصویر مهران غفوریان و رامبد جوان و کارت کشیدن دوباره بدون هیچ حرفی با آن خانم! با خود فکر کردم سانسور کردن؟ چه اتفاقی افتاد؟ غفوریان حرف بدی زد یا رامبد؟ و ...
حتما این قضیه برای شما هم پیش آمده است، یک جایی از برنامه احساس می کنیم که اینجا پرید به یک بخش دیگر، یعنی همگی میدانیم که بخشی از این برنامه به هر دلیلی حذف شده است، این اتفاق را به سانسور تعبیر می کنیم و سریع با خود می گویم سانسور شد.
یکی از دوستان به طنز می گفت: بهترین کارکرد سانسور اینه که قدرت تخیل ما را بالا میبره، با خود فکر میکنیم که چه حرفی زده شد که آنرا پخش نکردند و یا چه اتفاقی رخ داد؟
از شوخی گذشته، این موضوع در تلویزیون ما مسبوق به سابقه است خصوصا در سال جدید چندین بار اتفاق افتاده است که هر بار هم سر و صدا زیادی به پا کرده است، نمی خواهم وارد مصادیقی مانند سانسور عجیب بخشی از لوگو باشگاه فوتبال "رم" ایتالیا در یک برنامه ورزشی شوم که موجب شوخی، تمسخر و تعجب بسیار زیادی در سطح داخل و خارج از کشور شد.
یا نمی خواهم بپردازم به فیلمهای سینمایی ایرانی که با مجوز وزارت ارشاد تولید و پخش شدهاند ولی وقتی در تلویزیون نمایش داده میشوند بخشهایی از آن را به سلیقه تلویزیون حذف میکنند.
اتفاقا روی سخن متوجه سانسور در برنامه هایی از تولیدات خود تلویزیون است، مثل همین خندوانه یا سریال "پایتخت5" که بدلیل حذف بخشی از آن محسن تنابنده (نویسنده و بازیگر آن) در صفحه اینستاگرامش واکنش نشان داد و نوشت: «آقا میزتون رو نمیگیرن، سانسور نکنید»
شکی نیست که ممیزی، اصلاح، تعدیل و ... در همه جای جهان وجود دارد. مثلا ممکن است استعمال دخانیات را نشان ندهند. همچنین حذف برنامه های نژادپرستانه یا ترویج دهنده نژادپرستی، سوء استفاده جنسی به ویژه سوء استفاده جنسی از کودکان، برنامه های دعوت کننده به خشونت یا ترویج دهنده نفرت و کینه از جمله این موارد هستند.
ساعات پخش برخی برنامه ها ضوابط دارد و خود برنامه ها را هم درجهبندی سنی کرده و قبل از پخش برنامه این محدودیت ها و هشدارها را اعلام می کنند و در موارد دیگر هم باز تکلیف روشن است مثلا فلان موضوع را پوشش نمیدهند یا اینکه بخشی از یک ماجرا یا اتفاق که به هر دلیلی نمی خواهند را کمرنگ کرده و به شکلی دیگر آنرا مطرح میکنند، ولی در برنامهای که تولید کردهاند دستکاری نمیکنند.
یا اصلا پخش نمی کنند و یا اگر پخش کردند به گونه ای است که مخاطب هیچ وقت این احساس راندارد که خودشان، خودشان را سانسور می کنند و نه به این گلدرشتی و بیسلیقگی تلویزیون ایران که بیننده احساس کند با او رفتار احترام آمیزی صورت نگرفته است.
اصلا به مخاطب هم فکر نکنید - نامعقولانهترین درخواست از یک رسانه - بهرحال نمود بیرونی این برخورد به گونهای است که انگار در تلویزیون چند دستهگی وجود دارد، یعنی تولیدکنندگان برنامهها با پخش کنندگان در یک اجماع فکری، سیاسی، فرهنگی نیستند، برنامهساز تولیدی انجام داده است که حداقل بخشی از آن مورد تایید پخش کننده نیست!
سازمان صدا و سیما باید این مهم را مد نظر قرار دهد که کلیت آن سازمان مورد ارزیابی مخاطب قرار می گیرد و در آخر کار مانند یک تیم ورزشی نتیجه به پای تمام آن تیم نوشته خواهد شد، چه برد باشد چه باخت. هیچوقت نمی گویند دروازه بان باخت بلکه خواهند گفت تیم باخته که دروازه بان، مدافع، مهاجم، کادر فنی، تدارکاتی، ماساژور، لیدر، طرفدار و ... را شامل می شود.
حال به این برد و باخت هم کاری نداریم ولی این سانسور کردن برنامه تولید خود تلویزیون به دست خود تلویزیون دقیقا مانند بازیکنان یک تیم فوتبال است که در جریان بازی دو نفرشان با هم دعوا کنند و به همدیگر پرخاش کنند یا کتک کاری کنند. نتیجه بازی هر چه باشد تماشاچی این بازی آن لحظه درگیری هم تیمیها در ذهنش میماند و طرفدارهای تیم دلسرد و نگران میشوند.
اگرچه در شرایط الان به گونه ای شده است که سانسور بکنند معترضیم ولی سانسور نکنند هم خود ما آنقدر آن را درفضای مجازی و ... به همدیگر نشان می دهیم و با تعابیری چون سوتی ناظر پخش یا تلویزیون از آن یاد می کنیم که آن بنده خدا هم این دفعه بیشتر تلاش می کند تا سوتی ندهد و بالطبع بدترسانسور می کند و ... چه باید گفت!؟
بخش سیاسی که مدیریت و نظارت را بر عهده دارد و بخش تولید ،
برای بخش سیاسی فقط حفظ صداوسیما به مانند یک سنگر مهم و حیاتی مهم است ،
مثلا درباره ناآرامی های شب گذشته ، همه مردم فهمیدند ، سایت های خبر ینوشتند ولی بازهم صداوسیما سکوت کرده است ، زیرا فکر می کند با پرداختن به یک موضوع به ان رسمیت می بخشد ، هنوز فکر می کنند که تلوزیون مهمترین رسانه است ،
و اینکه ممکن است بعدا با توبیخ مسئولان بالاتر مواجه شوند پس علاج واقعه قبل از عمل می کنند و خود را درگیر ماجرا نمی کنند ،
به عبارت بهتر مدیران صداوسیما خودرا پاسخگوی ماوفوق می بینند نه مردم ،
از بیرون تحریم، از داخل فیلتر و سانسور!!
اما سانسور جای خود ... !
نگاهی به یکی دو تا از سریالهای اخیر صدا و سیما بیندازیم :
آنام :
شروع داستان ، فوت پسر ارشد خان ، کمی بعد فوت یکباره 3 نفر از اعضای خانواده ، فوت یک کودک ، جابجایی یک کودک ، فوت پدر یک خانواده ( که نقش خاکستری داستان را داشت ) ،مریضی و چند قسمت بیمارستانی شدن و فوت مارال ، مردن کبیر ، سرطان گرفتن شخصیت محور دوم داستان .... !
حد اقل 40% فیلم در قبرستان و بیمارستان و ... سپری شد.
در آخر کاملا عیان چندین قسمت تقطیع شد.
سریال ماه رمضان شبکه یک ، با فوت و قبرستان و در کما بودن یک نفر آغاز شد ، سریال شبکه سه ، با تصادف ، بیماری در بیمارستان و در حال اغما ، و در قسمت دوم خود مجددا یک فوت دیگر و عزاداری.
حتی در فیلمهای طنز هم قبرستان و عزاداری وجود دارد !
مگر ما چقدر میمیریم؟؟؟
پس چرا با آنهمه جنگ و خون ریزی ، هنوز 80 میلیون نفریم ، با این تفاسیر صدا و سیمایی باید حد اکثر در واقعیت زیر 5 میلیون جمعیت باشیم ، آنهم سرطانی ، معتاد ، دزد و چپاولگر و در حدود هزار نفر هم عمر جاودانه ، با خدا و پسر پیغمبر باشند و الباقی هم که بیچاره و داغونند حتما یک خبطی کرده اند.
( از دید صدا و سیما که به همه چیز .... زده است )
صدا و سیما واقع بین نیست ! و علاوه بر آن "مــردم شنــاس" هم نیست...
از حضرات گردانندگان عصر ایران تعجب میکنم.از یک طرف میفرمایند که تلویزیون بیننده ندارد و اوضاعش خیلی خراب هست از طرف دیگر در بوق کرنا میکنند که سانسور میکنند و هر روز مطلبی در جهت انتقاد و سیاه نمایی از تلویزیون میرانند.دوست عزیز شما چه بخواهید و نخواهید صدا و سیما علیرغم تمامی شبکه های اونور آبی و فضای مجازی و بعضا کم و کاستهایش و تنها مجرای اطلاع رسانی صحیح و درست مردم ایران و چه بسا منطقه است.من خودم در خانواده های اطراف که در خانه ماهواره هم دارند به وضوح میبینم (یک و دو تا هم نیستند) وقتی خبری از بی بی سی یا دیگر شبکه های خارجی میشنوند پشت بندش به سراغ تلویزیون رفته تا صحت و سقمش را با
یه نفر خبر رو تو شبکه بی بی سی میبینه بعدش میاد از تلوزیون نگاه میکنه که خبر درست بوده یا نه!!!! :-)
تنها رو خوب اومد ی
خودتون چقدر اخبار و کامنتا رو سانسور میکنین؟
دیگ به دیگ میگه روت سیاست
با اینکه با برخی تحلیلهای سایت مخالفم، اما این یکی رو قبول دارم
حتی مستندهای علمی خارجی هم از این دخل و تصرف ها در امان نیست!
اتفاقا یه سریالی اخیرا داشتیم استعمال دخانیات رو با جزئیات نشون داد بعد لگوی تلگرام رو تو گوشی بازیگرش مات کرد!!!
پدیده هایی بی نظیر هستند این دوستان تو دنیا تکن
اخرین باری که خونه ما تلویزیون روشن بود دقیقا روز دوم شعبان بود و الان سوم رمضان هستش
یعنی حداقل یکماه هستش که حتی سی ثانیه هم تلویزیون ندیدیم