ایران نوشت: پسر جوان وقتی فهمید دوست صمیمیاش به خواستگاری خواهرش رفته کینه او را به دل گرفت و درگیری خونینی به راه انداخت اما دراین درگیری خواستگار جوان کشته شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که سال گذشته برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: «مازیار و ناصر ٢٧ساله متهم هستند که بیستوچهارم شهریور ٩٤ در جریان نزاع در گلتپه ورامین رضا ٢٠ساله را کشتهاند.
سپس پدر قربانی به قضات دادگاه گفت: «پسرم رضا مدتی بود با ناصر قهر کرده بود اما او و دوستش مازیار آنقدر با گوشی موبایل پسرم تماس گرفتند تا او را از خانه بیرون کشیدند و کشتند؛ ولی من نمیدانم ضربه چاقوی کدام یک از این دو متهم موجب مرگ پسرم شده است. بههمیندلیل از هر دوی آنها شکایت دارم و برای قاتل پسرم حکم قصاص میخواهم».
نخست مازیار به دفاع از خود پرداخت و گفت: «ناصر و رضا از سالها پیش با هم دوست بودند اما از وقتی رضا به خواستگاری خواهرناصر رفت رابطه آنها بهم خورد. ناصر دیگر جواب تماسهای تلفنی رضا را نمیداد و میگفت او به خواهرش نظر داشته است.ظهر روز حادثه من و ناصر سر کوچه ایستاده بودیم که رضا و دوستش سررسیدند و دعوا دوباره شروع شد. رضا فحاشی کرد و با چاقو به دست ناصر زد.در آن لحظه افراد زیادی در محل جمع شده بودند و دعوا را تماشا میکردند.
من سعی داشتم به دعوا خاتمه بدهم اما بیفایده بود. ناصر ضربههای بعدی را با شمشیر به رضا زد که باعث مرگ او شد. من در دعوا هیچ ضربهای به مقتول نزدم و در اداره آگاهی به دروغ اعتراف کردم که ضربه کاری به قلب رضا را من وارد آوردهام چون ناصر به من قول داده بود اگر قتل را گردن بگیرم رضایت خانواده اولیای دم را برایم جلب میکند. من هم بهخاطر رفاقتم به قتل اعتراف کردم اما حالا میگویم بیگناهم.»
سپس ناصر در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: قبول دارم چند ضربه با شمشیر و چاقو به رضا زدم، اما ضربه کاری را دوستم مازیار به قلب رضا وارد کرد.
در پایان جلسه هیأت قضات وارد شور شدند و با توجه به اینکه مازیار ضربه کشنده را وارد آورده بود، او را به قصاص محکوم کردند و ناصر را تبرئه کردند اما این رأی مورد اعتراض جوان محکوم قرار گرفت و پرونده به دیوانعالی کشور رفت، قضات دیوانعالی کشور نیز با تأیید حکم قصاص مازیار اعلام کردند با توجه به اینکه ناصر نیز ضرباتی را وارد کرده و این ضربات قبل از مرگ به مقتول برخورد کرده است، بنابراین ناصرنیز باید مورد محاکمه قرار گیرد و به این ترتیب پرونده ناصردر شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران مطرح شد.
با توجه به اینکه ناصر با قرار وثیقه آزاد بود در دادگاه حاضر نشد و وکیل مدافعش به جای او در جلسه دادگاه حضور یافت. او گفت: موکل من ضربه کشنده را نزده است و از قتل هم تبرئه شده بنابراین درخواست برائت او را دارم. چون ضرباتی که موکل من وارد آورده نقشی در مرگ مقتول نداشته است.
در پایان جلسه هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و دوباره ناصر را تبرئه کردند. سرانجام احکام صادر شده در شعبه 24 دیوان عالی کشور روی میز قضات قرار گرفت و آنها پس از بررسی پرونده حکم قصاص مازیار را تأیید کردند اما حکم ناصر را که تبرئه شده بود نپذیرفتند و پرونده او را برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری ارجاع دادند.