اگر مجبور به انتخاب بین سیستانوبلوچستان و دوبی شوید، کدام را برای سفر انتخاب میکنید؟
این سؤالی است که ایسنا گزارش- گفتوگو با علی اوسطهاشمی، استاندار پیشین سیستانوبلوچستان را با آن آغاز کرده است. موضوع این است که جواب این سؤال برای بسیاری مشخص است. آنانی که به دوبی میروند، قطعا انتخابشان سیستانوبلوچستان، یکی از بزرگترین استانهای ایران، نخواهد بود؛ استانی که خاکهای آن را برای ساختن جزیره در دوبی با انواع قایق و کشتی قاچاق میکنند.
استانی که حداقل چندبرابر امارات متحده عربی است. استانی که ما ایرانیها فقط از فقرش شنیدهایم و کمبودهایش. استانی که کمبود آب در آنجا بیداد میکند و باعث شده گردوخاک در آنجا جزء معضلات اصلی باشد. در آنجا انواع خرید را میتوانید به واسطه چابهار و قطب تجاری بودن آن، با قیمت ارزان انجام دهید؛ حتی پیداکردن انواع نوشابهها و شکلاتهای خارجی نیز در آن بهسادگی و ارزانی ممکن است.
استانی که راههایش از نظر ما ناامن است و به هرکسی که روانه آنجا میشود مدام یادآوری میکنیم خطرناک است، شب در جاده نباش، با خانواده نرو و...؛ درحالیکه امنیت در آن برای مردم عادی فراهم است. در یک کلام، استانی که زیرساختهای گردشگری در آن ضعیف است؛ اما بیایید یک بار هم که شده سفر به سیستانوبلوچستان را امتحان کنید تا زیباییها را در عین محرومیت از نزدیک دریابید. میگوییم محرومیت، چون از اینکه چرا این سرزمین باید اینقدر دچار مشکل، کموکاستی و درگیر با نداریها باشد، تعجب میکنیم.
چند نکتهای که درباره سیستانوبلوچستان شاید ندانید:
1- ساحلهای زیبا به معنی کامل کلمه؛ شاید در دوبی بشود با صرف هزینه، هتلهایی با ساحلهای اختصاصی و استخرهای اینفینیتی داشت؛ اما این استان به آبهای آزاد اقیانوسی متصل است و بیش از هزار کیلومتر ساحل از جاسک هرمزگان تا چابهار سیستانوبلوچستان وجود دارد، دریاچه صورتی دارد و ساحلهایی که میتوان از آن دریا را که به آبهای آزاد اقیانوسی متصل است، نظاره کرد.
2- سر سفره مردمانش ماهی فراوان وجود دارد؛ ماهیهایی که شاید طعمش را فقط در جنوب بتوان پیدا کرد. در شیلات آن میتوان مجموعهای از سفرهماهیها، مرکبماهیها و هشتپاهایی را دید که شاید در بهترین و زیباترین آکواریوم دوبی نیز پیدا نشوند. هرچند این صیدشدهها بلافاصله دوباره به دریا بازمیگردند. سؤال اینجاست که چرا یک آکواریوم بزرگ در اینجا طراحی نمیشود؟
دریا مهمترین ظرفیت پنهان این استان است؛ زیرا تا شاخ آفریقا، اجازه صید برای ایرانیان در آبهای آزاد وجود دارد؛ با این وجود، هنوز شیلات صنعتی منطبق با نیاز صیادی در این منطقه وجود ندارد. 900 لنج صیادی در این منطقه فعال است و برای توسعه صنعت صیادی، پیشنهاد بورس تنماهی مطرح شده است تا بازاری ملی و منطقهای برای آن راه بیفتد. آنطور که اوسطهاشمی بیان میکند: «کشوری که پنج هزار کیلومتر ساحل دارد، با این میزان دسترسی به منابع دریایی، باید به بورس شیلات جهانی برسد؛ اینک بورس جهانی در تایلند در حال فعالیت است و ما نیز میتوانیم در منطقه خودمان بورس ماهی راه بیندازیم»، پس چرا اینجا بورس شیلات نمیشود؟
3- روستایی به نام «درک» بهعنوان قطب گردشگری معرفی شده است و بسیاری از گردشگران به اینجا میآیند تا در یک افق هم کویر و هم دریا و هم نخلها را باهم ببینند؛ اما مثل تمام کارهای افراط و تفریط ایرانی، حجم بالای علاقهمندان، کمکم دارند بکربودن ساحل را از بین میبرند. ماشینها کنار دریا میآیند؛ درحالیکه در خاک نرم کویری آن گیر میکنند. موتورسوارها غوغا میکنند و سروصدایشان بیداد میکند. هیچ گونه امکانات رفاهی در آنجا وجود ندارد. سؤال بعدی این است که چرا؟ هرچند قرار نیست و دعا میکنیم مانند شهرهای شمالی نشود و بکربودن جنوب را نیز داشته باشد؛ اما حداقلی از امکانات و مراقبت نیاز است.
4- تنها گلفشان فعال ایران در آنجا وجود دارد. جایی که در کمال شگفتی از درون دهانه گل بیرون میآید. میدانید دیدن آن چقدر شگفتانگیز و هراسانگیز است. البته در کنارش انواع کودکانی که دستساختههایشان را به زور به شما میفروشند نیز هستند و اگر با خود آبمعدنی همراه نداشته باشید، حتما دچار تشنگی زایدالوصفی میشوید. بازهم هیچ امکانات رفاهیای وجود ندارد؛ اما از شما ورودی میگیرند که خودش جای شکر دارد.
5- رقص دلفینها در آبهای این استان را نباید از دست داد؛ همانطور که دیدن سوسمارهای گاندو را. هردو اینها فرصتی است که فقط در این استان فراهم میشود، البته با فاصله زیاد و صرف مقدار زیادی زمان و انرژی.
6- همیشه از ناامنیهای این استان گفته میشود و کمتر از داشتههای انسانی و مهربانی مردمش و حضور مؤثر زنانش میگویند. برای امنیت در جاده نیز ایست بازرسیهای متعددی وجود دارد.
چند نمونه از شگفتیهای استان سیستانوبلوچستان در بالا گفته شد که هرچند در مقایسه با مصنوعیبودن دوبی و شهرهایی نظیر آن، قطعا در رده بالایی قرار میگیرد؛ اما فراموش نمیکنیم بسیاری برای تفریح و استراحت و نه گردشگری، از ایران خارج میشوند که با وضعیت دلار، برجام و... میتوان امیدوار بود ایران و شگفتیهایش بیشتر مرکز توجه مردم قرار گیرد.