عصر ایران؛ سروش بامداد- اقدام محمد رضا عارف در رقابت با علی لاریجانی برای ریاست مجلس شورای اسلامی را می توان رویکردی شجاعانه و گام بزرگی برای شفاف سازی سیاسی توصیف کرد و هر چند به ریاست نرسید اما موفق شد در مرحله اول آرای بیشتری به دست آورد و وزن واقعی فراکسیون خود را نیز به رخ کشد.
هر چند حضور سه نامزد آرا را خرد می کرد و این به سود عارف بود و شاید گفته شود اگر حاجی بابایی نبود شاید عارف هم نامزد نمی شد اما در مرحله دوم نیز که حاجی بابایی به سود لاریجانی کنار رفت باز در صحنه ماند تا از عیار اصلاح طلبی در پارلمان دفاع کند.
در مرحله اول عارف 114 رأی کسب کرد در حالی که لاریجانی 101 رأی به دست آورد. یعنی رای خالص عارف در مرحله اول از علی لاریجانی پیشی گرفت. اتفاقی که در تاریخ مجلس شورای اسلامی سابقه نداشت. در مرحله دوم اما 54 رأی حاجی بابایی بین عارف و لاریجانی و ممتنع توزیع شد. آرای لاریجانی به 147 و آرای عارف به 123 و آرای ممتنع از 3 به 9 رسید.
مانور عارف و امید از یک سو نشان داد اگر قرار بر رقابت هر سه فراکسیون باشد اکثریت با امید است اما در اتحاد لاریجانی با پایداری ها آنان دست بالا را دارند.
این گونه بود که در نهایت عارف 123 رأی آورد و لاریجانی هم با 147 رأی رییس مجلس ماند و همین نشان می دهد به رغم تبلیغات اصول گرایان، اصلاح طلبان در مجلس دهم اکثریت را به آن معنی که مسؤول عملکرد مجلس باشند دراختیار ندارند و توقعات را باید در حد یک اقلیت 123 نفری که گاه تا 150 نفر هم افزایش می یابد ارزیابی کرد. اما چنان هم نیست که هویت آنان زیر سایه اصول گرایان میانه تعریف شود.
پارلمانتاریسم ایرانی حزبی نیست تا رییس فراکسیون پیروز به تشکیل دولت بیندیشد و یگانه جایگاه همین ریاست و در مرتبه بعد نایب رییسی است.
اقدام عارف اما تنها رقابت با رییس مجلس نبود. یک پیام روشن به رییس جمهور روحانی هم به حساب می آید که ائتلاف اصلاح طلبان با اعتدال گرایان به معنی اتحاد با اصول گرایان ولو میانه رو نیست و روحانی نباید دچار سوء تفاهم شود.
اصلاح طلبی هویت مستقلی دارد و عارف برای دفاع از این هویت به صحنه آمد و حالا با همه طعنه ها که شنید توانسته سر و سامانی بدهد و مهم تر از آرای خود او ابقای علی مطهری با مواضع آشکار سیاسی در جایگاه نایب رییسی با رأیی قابل توجه است.
شاید برخی خوانندگان این سطور انتقاد کنند که مگر عارف چه کرده و جز سکوت آن هم از جنس سکوت های معنی دار از او چه دیده ایم؟
اشکال کار در همین تصور است. کار نماینده مجلس تنها موضع گیری و نطق میان دستور و قبلا پیش از دستور و مصاحبه های جنجالی و توییت گذاری نیست. اگر تحرک چندانی از عارف در این مدت دیده نشده یا این احساس درگرفته به خاطر این است که دولت لایحه های مورد انتظار را ارایه نداده تا نقش نمایندگان همسو مشخص شود.
انتخابات هیأت رییسه در نهم خرداد 97 سه پیام روشن داشت:
- اتتلاف اصلاح طلبان با اعتدال گرایان و حمایت از حسن روحانی رییس جمهوری دایره ای نیست که مدام به آن آب اضافه و رقیق شود. از این رو هر چند در مقابل رادیکالیسم احمدی نژادی از لاریجانی حمایت کردند ولی مرزها به جای خود باقی است.
- اصلاح طلبان، حداقل 123 و حداکثر 147 کرسی در مجلس شورای اسلامی دارند.
این تعداد به نسبت مجالس هفتم به بعد البته قابل توجه است اما مانند مجلس ششم اکثریت ندارند و انتظارات باید متناسب با همین تعداد کرسی باشد که استحصال آن با توجه به اعمال نظارت استصوابی و رد صلاحیت های گسترده قابل توجه بوده است.
- انتخاب مجدد علی مطهری به عنوان نایب رییس مجلس نشان داد یا شایعۀ فشاربرای نامزد نشدن یا رای ندادن به علی مطهری درست نبوده یا اگر هم این فشارها وارد آمده نمایندگان تغییر نظر ندادند.
همه کسانی که به دکتر عارف برای ریاست مجلس رای دادند طبعا به علی مطهری برای نایب رییسی رای دادند به اضافه 20 نماینده دیگر که به لاریجانی رای دادند اما برای نایب رییسی همچنان علی مطهری را ترجیح دادند.
هویت مجلس به فراکسیون های آن است و رقابت برای ریاست مجلس دفاع از هویت های فراکسیونی هم بود.
بهتر است نویسنده متن قبل از انتشار آن یکبار متنش را بازخوانی کند.
ولی بخدا خسته شدم بسکه تحلیلای آبدوخیاریتونو در مورد مجلس و انتخاباتش رو خوندم. خودتو بزار جای مخاطب جوونت که دنبال یه خبریه که به دردیش بخوره. عارف و لاریجانی چیکار برا ما کردن؟!