ایران نوشت: بهار سال گذشته بود که زن جوانی هراسان به اداره پلیس رفت و از جنایت سیاهی که برایش رخ داده بود خبر داد.
زن جوان گفت: شوهرم به نام مجید، به خاطر حمل ونگهداری سلاح به زندان افتاده است. روز گذشته یکی از بچه محلهای همسرم به نام امید، به سراغم آمد و به بهانهای از من خواست به خانهاش بروم اما پس از ورود به خانه متوجه نقشه شیطانی که در سر داشت شدم. خواستم فرار کنم اما مرا مورد تعرض قرار داد.با شکایت زن جوان، تحقیقات در رابطه با اظهارات او و دستگیری عامل این جنایت سیاه از سوی کارآگاهان پلیس مشهد آغاز شد.در حالی که تحقیقات برای دستگیری امید ادامه داشت، تیراندازی مرگباری در چهارراه امامیه مشهد رخ داد.
گزارش این تیراندازی مرگبار اوایل مرداد سال گذشته به پلیس اعلام شد. بهدنبال اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم تحقیق راهی محل شدند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که امید – مظنون پرونده آزار و اذیت زن جوان- بههمراه برادرش سوار بر خودروی پراید در چهارراه امامیه مشهد بودند که در همین هنگام سرنشینان یک خودروی پراید به سمت آنها حرکت کرده و خودروی امید را به رگبار میبندند.
از آنجا که وی بیرون از خودرو بود، موفق به فرار میشود اما برادرش داخل خودرو گیر میافتد و با شلیک گلوله جان خود را از دست میدهد.امید در بازجوییهای پلیسی گفت: من هیچ جرمی مرتکب نشدهام اما تصور میکنم عامل این تیراندازی مرگبار مجید باشد.
آنطور که من شنیدهام او زمانی که ماجرای تعرض به همسرش را میشنود با دوستانش تماس میگیرد و از آنها میخواهد که انتقام بگیرند. آنها هم با تهیه اسلحه به سفارش مجید که داخل زندان بوده این جنایت را اجرا کردند. برادرم نیز به اشتباه به قتل رسیده است درحقیقت مردان مسلح قصد کشتن مرا داشتند.به دنبال اظهارات وی، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه یافت و پس از بررسیهای صورت گرفته ردپای یکی از دوستان مجید در قتل برادر امید بهدست آمد.
تیراندازی در میدان جمهوری
تحقیقات جنایی برای دستگیری عامل قتل و ماجرای آزار و اذیت همسر مجید ادامه داشت تا اینکه گزارش تیراندازی در میدان جمهوری مشهد به پلیس اعلام شد.ساعت 12 ظهر 22 اردیبهشت مردان پراید سوار با اسلحه کلاشنیکفی که در دست داشتند سرنشینان خودروی پژو 405 را که در میدان جمهوری مشهد توقف کرده بود به قتل رسانده و از محل متواری شدند.
بررسیهای اولیه نشان میداد که یکی از مقتولان، مجید بوده که چند روز قبل از زندان آزاد شده است. دومین قربانی این جنایت نیز یکی از دوستان وی بود. همچنین مشخص شد که مجید و دوستش قصد رفتن به اداره آگاهی و پیگیری شکایت همسرش را داشتند که از سوی پراید سواران مورد حمله قرار میگیرند.
ردپایی از کینه قدیمی
در تحقیقات اولیه هیچ رد و سرنخی از عاملان جنایت در دست نبود و از آنجایی که مجید دشمنان زیادی داشت، احتمال دست داشتن هر کدام از آنها در این تیراندازی مرگبار از سوی بازپرس مطرح شد.
اما با تحقیقات گسترده، درنهایت ردپای امید و دوستانش در این جنایت بهدست آمد. 6 متهم این پرونده در عملیاتی جداگانه در مشهد و اطراف شهر بازداشت شدند.
اجیر کردن یک آدمکش
امید که ابتدا منکر جنایت بود وقتی با مدارک پلیسی و قضایی مواجه شد به قتل اعتراف کرد و گفت: پس از مرگ برادرم، مطمئن بودم کسانی که او را به قتل رساندهاند، افراد اجیر شده از سوی مجید بودند. برای همین کینه او را به دل گرفته و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
حدود یک هفته قبل از جنایت، خانهای در مشهد اجاره کردیم و 5 متهمی که در این ماجرا دستگیر شدند به همراه من به آن خانه رفت و آمد میکردیم. در همان خانه اجارهای نقشه قتل را طراحی کردیم.او ادامه داد: روز حادثه از ساعت 7 و نیم صبح از خانه خارج شدیم تا نقشه جنایتی را که در سر داشتیم اجرا کنیم.
یکی از همدستانم اطلاع داد که مجید قصد دارد برای ادامه شکایتش به آگاهی برود. با اطلاع از این موضوع او را تعقیب کردیم و در مسیر اداره آگاهی وقتی او و همدستش کنار خیابان توقف کردند به آنها شلیک کردیم و بعد از جنایت متواری شدیم. چند روزی به تهران و شمال رفتیم و بعد از آن هم به مشهد برگشتیم.خشایار، مرد جوانی که عامل قتل بود نیز در اعترافات خود گفت: سالها قبل به خاطر سرقت مسلحانه بازداشت و به 8 سال حبس محکوم شدم.
داخل زندان بعضی از زندانیها مرا خیلی اذیت میکردند و کینه آنها را به دل گرفتم. بعد از آزادی و حدود 4 سال قبل، مرد ثروتمندی را در اطراف مشهد به قتل رساندم. انگیزهام برای قتل مرد ثروتمند انتقامگیری از او به خاطرپول و ثروت زیادی بود که داشت.
او ادامه داد: تا الان راز قتل مرد ثروتمند را مخفی کرده بودم و به کسی چیزی نگفتم. بعد از جنایت هم در محل کارم با امید آشنا شدم و زمانی که ماجرای قتل برادرش را شنیدم تصمیم گرفتم با او همکاری کنم. من برای انجام این کار نیاز به هیچ پولی نداشتم چون کینه زیادی از مردم به دل داشتم و برای همین تصمیم داشتم که از آنها انتقام بگیرم.با اعترافات متهمان، آنها به دستور بازپرس در اختیار اداره آگاهی قرار داده شدند و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.