۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۱۶۵۷۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۳-۰۴-۱۳۹۷
کد ۶۱۶۵۷۳
انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۳-۰۴-۱۳۹۷
درس‌هایی که از جام جهانی می‌آموزیم-5

لایی «امیری»، پرتاب اوت «میلاد محمدی»؛ از ما چه در یاد می ماند؟

در ذهن همه ما، آدم ها با کلیدواژه هایی ذخیره می شوند. یعنی تا کلمه یا حس یا حتی بوی عطری می شنویم انگار یاد کسی مثل چراغی توی دل مان روشن می شود.

عصرایران؛ احسان محمدی- صحنه ای که وحید امیری در بازی با اسپانیا توپ را از لای پاهای جرارد پیکه مدافع این تیم رد کرد آنقدر شیرین بود که احتمالاً او بارها آن را برای نوه هایش تعریف خواهد کرد! «لایی زدن» در فوتبال به هیچ تیمی امتیاز نمی دهد اما تماشاگران از آن لذت می برند. حالا وحید امیری با این لایی در خاطره ها باقی ماند و پیکه هم همینطور!

دو بازیکن همسن هستند اما وقتی در سال 2007 جرارد زیر نظر سر آلکس فرگوسن در منچستریونایتد بازی می کرد وحید امیری برای اولین بار در خرم آباد بازی کردن روی چمن را تجربه کرد! او در برنامه 90 گفت که وقتی از زادگاهش در دره بادام به خرم آباد آمد و دانشجو شد این فرصت را پیدا کرد تا بازی 11 نفره در زمین چمن را تجربه کند.

وقتی در سال 2010 پیکه با اسپانیا قهرمان جام جهانی شد، امیری تازه به گهر درود پیوست!... این نکته ها شاید بهتر از هر نتیجه ای، فاصله فوتبال ما را با اسپانیا نشان دهد اما حالا لایی زدن وحید امیری به پیکه از قاب های ماندگار جام جهانی 2010 است و همین تصویر در یادها مانده است.

در سوی دیگر حرکت میلاد محمدی مدافع تیم ملی ایران هنگام پرتاب اوت هم به سوژه خارجی ها تبدیل شده است. انواع و اقسام شوخی ها را با این حرکت کرده اند و انگار تمام فوتبال پسرجنوب شهری تهران که زمانی پیک رستوران بود و با موتور غذا به خانه ها می رساند در همین صحنه خلاصه می شود. منصفانه نیست!

لایی «امیری»، پرتاب اوت «میلاد محمدی»؛ از ما چه در یاد می ماند؟

او از هنگام ورودش به زمین چند بار مقابل آسنسیو مهاجم خطرناک اسپانیا مقاومت کرد و از او دریبل نخورد. سبک بازی درگیرانه با سماجتی ذاتی از او مدافعی ساخته که تا آخرین ثانیه می تواند بدود و در آن فرصت کوتاه هم دوید و جنگید اما حالا با آن پرتاب اوت ناکام در ذهن بسیاری از مردم باقی می ماند و هیچ بعید نیست وقتی تیم به ایران برگردد عادل فردوسی پور از او بپرسد موقع پرتاب اوت دقیقاً به چی فکر کردی میلاد؟

می توان مثال های بسیاری در ورزش زد، از ورزشکارانی که فقط با یک صحنه پررنگ تر به یاد سپرده می شوند، با یک لحظه، یک ثانیه ماندگار، یک درخشش چشم نواز یا یک اشتباه مضحک شرم آور... منصفانه نیست اما حقیقت دارد که هر کدام از ما هم در ذهن اطرافیان مان با یک واژه، یک تصویر، یک خاطره ماندگارتر می شویم.

در ذهن همه ما، آدم ها با کلیدواژه هایی ذخیره می شوند. یعنی تا کلمه یا حس یا حتی بوی عطری می شنویم انگار یاد کسی مثل چراغی توی دل مان روشن می شود.

شجاعت، بزدلی، غریزی رفتار کردن، وقار، شکیل بودن، هوش، سرسختی، بدشانسی، بددهنی، حسادت، کودک مزاجی، صبر، اشک، لبخند ... هر واژه ای که تصورش را بکنید به یک نفر اختصاص دارد. فقط به یک نفر! یعنی انگار جامه ای است که برای تن کسی دوخته اند، اندازهِ اندازه.

بکوشیم تا در ذهن دیگران با تصویری روشن، اتفاقی مبارک، لبخندی دلنشین، واژه ای خوش ترکیب و ... به یادها سپرده شویم.

ارسال به دوستان