حجت الاسلام محسن غرویان به روزنامه آرمان گفت: موضوع حجاب توریستها در گذشته کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به همین دلیل از نظر فقهی در این مسأله جای کار بیشتری وجود دارد. این در حالی است که برخی در مقابل تغییر دیدگاههای از کارافتاده گذشته مقاومت میکنند و اجازه نمیدهند چنین موضوعاتی در یک فضای خلاق و همراه با تعامل مورد بررسی قرار بگیرد.
*در موضوع حجاب توریستهای خارجی باید تلاش کنیم توریستهایی که به کشور وارد میشوند را به احکام اسلامی دعوت کنیم. عملی کردن قوانین کشور درباره حجاب آن هم برای توریستهایی که تنها چند ساعت در خاک ایران هستند نیازمند بررسیهای بیشتر از سوی علما است. به نظر بنده میتوان این مسأله را اختیاری کرد که خود فرد تصمیم بگیرد که با چه نوع پوششی در خاک ایران حضور داشته باشد. با این وجود قبل از اینکه این اختیار را به توریستها بدهیم باید برای آنها توضیح بدهیم که ایران یک کشور مذهبی است و در جامعه ما حجاب اجباری است. در چنین شرایطی فرد باید تصمیم بگیرد که از چه نوع پوششی استفاده کند.
*به نظر میرسد که اغلب این افراد خود را مقید به قوانین ایران وحفظ حریمها خواهند کرد. موضوع اصلی اینجاست که آیا ما میتوانیم توریستهای خارجی را ملزم کنیم که پوشش خود را تغییربدهند؟به نظر میرسد هنوز برای این مسأله دلیل محکمی وجود ندارد. ما باید با استفاده از فرهنگ عمومی انسانها از توریستهای خارجی بخواهیم که پوشش عمومی انسان را رعایت کنند.
در کشورهای خارجی نیز حدی از پوشش متعارف انسان وجود دارد و برخی قوانین نیز در این زمینه لازم الاجراست. به همین دلیل نیز ما باید شرایطی را به وجود بیاوریم که توریستها با پوشش متعارفی که دارند بتوانند با احترام به قوانین جامعه ما با اختیار پوشش خود را انتخاب کنند. هدف بنده از طرح این مسأله این است که صاحب نظران و علما مسائل جدید جامعه را مورد بررسی قرار بدهند تا نسل جدید با گرههای فکری و عقیدتی مواجه نشود.
* باید به صورت علمی و منطقی به چنین مسائلی نگاه کنیم و از سیاسی شدن آن جلوگیری کنیم. هر چه چنین مسائلی که از ضروریات جامعه ما است رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد از هدف اصلی خود دور میشود و شکل دیگری به خود میگیرد. مسأله فقهی باید با نگاه فقهی حل شود، مسأله علمی با نگاه علمی و مسائل سیاسی نیز باید در زمینه تخصصی خود مورد بررسی قرار بگیرد. در نتیجه نباید اجازه نداد مسائل تخصصی به حوزههای غیر تخصصی وارد شود تا بتوان به نتیجه مطلوب و کاربردی رسید.
*در زمینه حجاب بین علما اختلاف نظر وجود دارد و هنوز این مبحث به یک جمع بندی جدی نرسیده است. این اختلاف نظر در زمان پیامبر اسلام نیز وجود داشت و علما دغدغههای متفاوتی نسبت به این مسأله داشتند. اختلاف اصلی در این زمینه نیز بر سر اجبار و الزام است. به همین دلیل نیز علما بین حجاب اجباری و التزام به حجاب تفاوت قائل میشوند. از نظر فقه اسلامی حجاب الزام دارد، اما اجباری نیست. الزام به این معناست که حجاب واجب است و از واجبات دین اسلام است.
«اجبار نیست» نیز به این معنی است که فرد مسلمان باید از نظر شرعی به این نتیجه برسد که حجاب برای وی واجب است و رعایت کردن آن در جامعه اسلامی واجب است. اجبار به معنای اینکه تحت فشار و با زور حجاب را به زنان تحمیل کنند نیست. با این وجود واجب و لازم شرعی است. هیچ تردیدی در واجب بودن حجاب در جامعه اسلامی وجود ندارد. با این وجود باید سازوکاری برای حجاب در جامعه وجود داشته باشد که فرد احساس نکند که حجاب به وی تحمیل شده است.
*از سوی دیگر برخورد با مسأله حجاب به عنوان یک امر اخلاقی و فرهنگی نباید به صورت سلبی و خشن صورت بگیرد. در این زمینه علما دیدگاههای سازندهای دارند و هر گونه برخورد خشن را منع کرده اند. در شرایط کنونی برخی کشورهای اسلامی مانند مالزی، اندونزِی، سوریه و ترکیه قوانینی درباره حجاب دارند که این قوانین با قوانین جمهوری اسلامی متفاوت است. به نظر من این گونه موضوعات باید به صورت جدی در کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد. این در حالی است مسائل مهمی مانند حجاب در جامعه اسلامی باید تحت نظر مقام معظم رهبری باشد و دیدگاه ایشان در نهایت بر همه دیدگاهها ارجح خواهد بود.
*نحوه اجرای حجاب در جامعه میتواند مورد بحث حکومتی، سیاسی و اجتماعی قرار بگیرد. با این وجود حجاب و پوشش برای زنان در جامعه اسلامی ضروری است و به هیچ عنوان قابل انکار نیست. به هر حال ما باید تلاش کنیم همراه با تحولات نسل جدید، در قوانین و دغدغههای گذشته بازنگری کنیم و شرایطی را به وجود بیاوریم که نسل جدید نیز بتواند از قوانین و احکام اسلامی استفاده کند.
بسیاری از علما نیز به ضرورت تغییر احکام اسلامی براساس تغییرات جامعه و تغییر نوع زندگی مردم اشاره کرده اند. در نتیجه پافشاری و اصرار روی قوانینی که در گذشته تدوین شده و در شرایط کنونی کارکرد خود را از دست داده به مصلحت نیست و بهتر است که در این قوانین تغییرات مثبت و سازندهای صورت بگیرد.