استقلال در شرایطی توانسته بار دیگر به ثبات دست یابد که نقش وینفرد شفر را در آن میتوان ویژه تلقی کرد.
به گزارش ایلنا، خاورمیانه از دیرباز یک منطقه ویژه بوده. منطقهای که با جنگ، التهاب و تنش نافش بریده شده و همیشه در کانون توجهات قرار داشته. تجمیع قدرتهای عربی در این منطقه و مهمتر از آن وجود پدیدهای همچون نفت در این حوزه، خاورمیانه را بدل به یک منطقه استراتژیک در دنیا کرده است. نزدیک به ۷۰ درصد نفت دنیا از این منطقه تامین میشود و از همین رو شریان حیات صنعت دنیا به این منطقه وابسته است و همین نفت یکی از عوامل التهاب و جنگ در این منطقه به شمار میرود. ابرقدرتهای دنیا و کشورهای صنعتی به نفت حوزه خاورمیانه وابسته اند و منافع خود را در این منطقه جستوجو میکنند و همین منافع سبب شده تا در دل این منطقه جنگ پنهانی بر پا کنند تا بلکه منفعت بیشتری ببرند. حیات و ممات کشورهای این منطقه البته به نفت وابسته است و اقتصاد این منطقه با نفت تامین میشود.
عراق به عنوان یکی از قدرتهای منطقه همیشه نقش کلیدی در معادلات خاورمیانه ایفا کرده، اما این نقش بیشتر از آنکه در بحث اقتصاد و فروش نفت باشد، به بحران آفرینی و جنگ معطوف شده. ردپای عراقیها در اغلب تنشها و جنگهای این منطقه رویت میشود و این ردپا بی ارتباط با سیطره دیکتاتور بزرگی، چون صدام حسین در این منطقه نیست. یک دیکتاتور جاه طلب و ماجراجو که دیوانگی هاش پایانی نداشت و همه چیز را برای خود میخواست و این مطالبه را نه با زبان گفتگو و تعامل بلکه با توسل به زور و جنگ پیش میبرد.
دیکتاتوری که سالها پس از سقوطش هنوز آثار خانماسوز دیکتاتوری و زورگویی اش در بدنه عراق زخمی باقی مانده و این کشور پهناور و مهم هنوز رنگ آسایش را به خود ندیده است. زخم ناسوری که صدام به عراق زده، هنوز تازه است و به نظر به این زودیها مرهمی نخواهد داشت. جنگهای داخلی، ترور و تجزیه طلبی در بدنه عراق رخنه کرده و به این سادگی نمیتوان این بساط خون و خونریزی را جمع کرد. ناامنی سایه سیاه خود را مدتهاست بر سر عراق گسترانیده و همه چیز را تحت الشعاع قرار داده. کشوری که تقریبا در هیچ زمینهای از اقتصاد و نفت گرفته تا فرهنگ و حتی ورزش زیر این سایه سیاه نمیتواند قدعلم کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. کشوری که از منظر نیروی انسانی و البته اقتصاد سرمایه عظیمی دارد، اما جنگ، ناامنی و خونریزی به آنها مجالی برای عرض اندام نمیدهد.
ورزش عراق به تبع از سایر حوزهها تحت تاثیر این مشکل خانمانسوز نتوانسته به جایگاه خاصی برسد، اما عراقیها در این بخش سودای بزرگی دارند. فوتبال در عراق سکه رایجی دارد و ستارههای ریز و درشت این خطه در سراسر آسیا میدرخشند، اما در قامت تیم ملی مشکلات اجازه بلندپروازی را به آنها نمیدهد. عراقیها بعد از ناکامی در مسیر جام جهانی ۲۰۱۸، برای جام ملتهای آسیا در امارات برنامههای مفصلی دارند و برای رسیدن به این آرزوها به دنبال یک فرمانده مقتدر و کاربلد هستند. الگوی سایر کشورهای آسیایی به ویژه ایران که با حضور یک مربی بزرگ و نامدار روی نیمکت خود به موفقیتهای فراوانی رسیده آنها را مجاب کرده تا یک چهره نامدار را به عنوان مربی استخدام کنند تا با استفاده از نام و تجربه این فرمانده از همه مشکلات ریز و درشت عبور کرده و به کرانه موفقیت برسند.
اسون گوران اریکسون مربی نامدار سوئدی گزینه اصلی آنها بود. سرمربی شهیر سوئدی که سالهای متمادی در سطح اول دنیا روی نیمکت تیم ملی انگلیس، من سیتی، لاتزیو، رم، لستر و... نشسته و حالا در پیرانه سری به قاره پهناور سفر کرده. مردی با یک چمدان تجربه از بالاترین سطح فوتبال که اگرچه دیگر از اوج فاصله گرفته، اما با چمدان تجربه اش میتواند در مارکت آسیا گزینه مقبول و هیجان انگیزی باشد. مذاکرات سران فدراسیون فوتبال عراق با اریکسون در ترکیه آغاز شد و به نتایج خوبی نیز رسید، اما ناگهان اریکسون اعلام کرد که از سرمربیگری عراق پشیمان شده و نمیتواند با این تیم همکاری کند. اریکسون با وجود توافق با فدراسیون فوتبال عراق اعلام کرد که از این تصمیم خود منصرف شده است. دلیل انصراف این مربی سوئدی تهدید شدن دختر او به قتل از سوی برخی افراد در عراق بود.
دختر اریکسون یک مهندس عمران است که در عراق فعالیت میکند. در جریان بازسازیهای گسترده در عراق بعد از جنگ، بسیاری از مستشاران خارجی به این کشور سفر کرده اند تا در پروژه عراق جدید سهمی داشته باشند و به ویژه اینکه با پول نفت همیشه دستمزد در این منطقه به موقع و بیشتر از همه جای دنیا پرداخت میشود و این شرایط هر فردی را وسوسه میکند تا چشم بر مشکلات همه عراق ببندد و حاضر به کار در این منطقه شود. دختر اریکسون در موصل شاغل است؛ شهری توریستی و نزدیک ایران که در جریان جنگ ۸ ساله با ایران و بعد از آن جنگ کویت، تقریبا چیزی جز تلی از خاک و ویرانه از آن باقی نمانده و یکی از مهمترین پروژههای بازسازی دولت عراق است. دختر اریکسون در موصل شاغل است، اما به محض رسانهای شدن پیشنهاد فدراسیون فوتبال عراق به پدرش از سوی یکسری از گروههای تندرو و متحجر تهدید به قتل شد تا در تماس با پدرش این نگرانی را در میان بگذارد. اریکسون نیز همانند هر پدری بعد از اطلاع از این تهدیدات، جان و سلامت دخترش را به درآمدزایی و قرارداد جدید ترجیح داد و قید قرارداد ۸۰۰ هزار دلاری با عراق را زد و به رغم توافق با مسوولان فوتبال عراق انصراف خود را اعلام کرد.
فدراسیون فوتبال عراق تاکید کرد که این موضوع را پیگیری خواهد کرد و با افراد خاطی برخورد خواهد کرد. فدراسیون فوتبال عراق همچنین تاکید کرد که بار دیگر مذاکرات خود را با اریکسون ادامه خواهد داد و تلاش میکند تا این مربی با تجربه را راضی به حضور در عراق کند. مشابه این اتفاق را فصل گذشته حوالی باشگاه استقلال شاهد بودیم. زمانی که وینفرد شفر در به در دنبال مهاجم برای تیمش بود و با هر مهاجمی توافق میکرد، مهاجم فوق از سوی برخی از دلالها تهدید میشد و جانش را برمی داشت و فرار میکرد و از حضور در ایران انصراف میداد! اتفاقی که البته برای بر هم زدن بازار و گرفتن پورسانت و حق دلالی انجام میشد و در نهایت کار را به آنجا رساند که شفر شبانه و بی سر و صدا تیام را به ایران آورد تا باشگاه استقلال دور از چشم دلالان سودجو با او قرارداد ببندد. قراردادی که البته دست کمی از ترکمنچای نداشت و فرجامش تلخ بود.