عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ ببر مازندران نیم قرن است که دیگر در ایران دیده نشده. گربهسان بزرگی که روزگاری فرمانروای نواحی جنگلی کوههای البرز بود و قلمرویش از آستارا در غرب گیلان تا شمال ترکمنصحرا در گلستان میرسید، ۵۰ سال است که حتی ردپایی هم از خود برجای نگذاشته. گرچه، رد او را میتوان در تاریخ یافت. مثلا در سفرنامه مسافران غربی که به ایران آمدند. «آدام اولِئاریوس» سیاح دوره صفوی که حدود ۳۵۰ سال پیش در ایران بود، در خاطرات خود نوشته که در گیلان ببرها به قدری فراوانند که پوست ۲۰ تا، بلکه بیشتر را یکجا برای فروش عرضه میکنند.
ظلالسلطان هم حدود صد سال پیش به چنین فراوانیای اشاره کرده، او در خاطراتش از سفر به میانکاله، از کشتن ۳۵ ببر در ۴۰ روز اقامتش تعریف میکند. این کشتار جدای از ۱۸ پلنگ، ۶۳ گاو و گاومیش و ۱۵۰ مرالی است که یادداشت کرده. او در بخش دیگری نوشته که در نزدیکیهای بابل، از تفنگچیای بهنام خانلر یاد میکند که به گفته خودش ۱۷ ببر را کشته. با این حساب عجیب است که حالا نسل ببر مازندران از بین رفته؟ خیلیها ظلالسلطان را عامل مرگ ببر مازندران در ایران میدانند، اما این گربهسان بزرگ و زیبا، ۵۰ سال پس از مرگ این شاهزاده قجری هم همچنان در ایران زندگی میکرد.
ببرهای مازندران، مثل همه اعضای خانوادهشان عاشق آب بودند. در جنگلهای ساحلی و کنار رودخانهها و تالابها زندگی میکردند تا روزی چند ساعت آبتنی کنند و در نیزارهای اطرافش مخفی شوند. از بین رفتن همین زیستگاه بهدست کشاورزان و دامداران بود که باعث شد ببر مازندران در ایران منقرض شود. در دهه ۱۳۳۰ این جنگلهای ساحلی و نیزارها کاملا از بین رفته بود و ببرها دیگر جایی برای زندگی نداشتند. شکارچیان هم امان خودشان و شکارهایشان را بریده بودند و اگر ببری هم توان ادامه زندگی داشت، چیزی برای خوردن پیدا نمیکرد. به همین دلیل هم از گرسنگی به سمت محل زندگی انسان نزدیک میشد که نتیجهای جز مرگ برایش نداشت. شکارچیها به جانشان افتادند و به این ترتیب، ببرهای ایران در طول سالها یکییکی کشته شدند تا پوستشان نشانهای از قدرت شکارچیشان باشد...
شما تصور کن دامداری رو ک هر روز گاو ها و گوسفندانش در معرض حمله گرگ و پلنگ و ببر و خرس در جنگل های شمال کشور بودن
کِی؟؟۶۰سال پیش کِی؟؟همین الان
تشریف بیارین شمال و از دامدارا بپرسین هرسال چنو راس دام اونها شکار پلنگ و گرگ و خرس میشن بعد اظهار فضل بفرمایید