ابراهیم کهندل پورمی گوید آنچه به عنوان موسیقی قشقایی می شناسیم نتیجه فعالیت و پژوهش خانواده گرگین پور به ویژه فرود وفرهاد است؛ آن ها طی پنج دهه فعالیت موسیقایی خدمات ارزنده ای به این گونه موسیقی داشته اند.
به گزارش خبرگزاری شبستان؛ موسیقی نواحی ایران بویژه قشقایی درروزهای اخیر یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین آهنگسازانش را از دست داد، هنرمند نابینایی که در ادبیات به درجه دکتری رسید و سالها در دانشگاه تدریس کرد؛آکاردئون می نواخت سازی که غربی است و چندان با سازهای محلی همراه نیست، فرهاد گرگین پور چنان این ساز را در مقام های قشقایی استفاده کرده بود که جزیی از این بافت موسیقیایی بود؛ به جرات می توان گفت که این هنرمند میراث ماندگاری را برای موسیقی نواحی و بخصوص موسیقی قشقایی و بویر احمدی به یادگار گذاشته است،تاثیر گذاری و میراث هنری برجای مانده از دکتر «فرهاد گرگین پور»؛«آهنگساز برجسته ایل قشقایی» را با صاحبنظران موسیقی نواحی به بحث نشسته ایم:
«ابراهیم کهندل پور»، «خواننده موسیقی قشقایی» که برادران گرگین پور آهنگساز بسیاری از منظومه های موسیقیایی قشقایی که خوانده است بوده درباره میراث به جا مانده از فرهاد گرگین پور آهنگساز و نوازنده موسیقی اقوام به خبرنگار شبستان می گوید: موسیقی قشقایی و آنچه به عنوان موسیقی قشقایی می شناسیم نتیجه فعالیت و پژوهش خانواده گرگین پور و بویژه فرود و فرهاد گرگین پور است؛ آنها طی پنج دهه فعالیت موسیقیایی هرچه خدمات ارزنده ای به موسیقی داشتند در واقع موسیقی قشقایی هر چه دارد از این خانواده دارد.
«منظومه کوراغلو» یکی از زیباترین و حماسی ترین منظومه های ایل قشقایی است که فرهاد گرگین پور روایتگر آن به زبان موسیقیایی بوده است، ابراهیم کهندل پور درباره این موسیقی می گوید: موسیقی قشقایی چندین بخش دارد موسیقی عاشیق ها، چنگی ها، موسیقی کارآوا، و ساربان ها؛ جمع آوری و تنظیم آثار عاشیق های قشقایی کاری بود که فرهاد گرگین پور انجام داد، موسیقی که آقای گرگین پور کار می کرد موسیقی عاشیق ها بود؛ در واقع وی راوی بسیاری از منظومه ها در ایل قشقایی از جمله «منظومه کوراغلو» بودند و بر اساس همین آهنگ های بسیاری مثل «درنا»، «بازرگان»، «غریب و صنم» را ساختند.
شاید بتوان نقطه قوت فرهاد گرگین پور را نواختن ساز «آکاردئون» در موسیقی نواحی دانست، ساز غربی که هارمونی چندانی نمی تواند با این ژانر موسیقی داشته باشند اما این هنرمند وقتی آکاردئون می نوازد در کنار سازهای قشقایی کسی این هماهنگی سازها با یکدیگر را نمی تواند تشخیص دهد و شنونده فکر می کند یک ساز بومی را می شنود در حالی که این ساز آکاردئون است؛ ابراهیم کهندل پور درباره نواختن این ساز توسط فرهاد گرگین پور می گوید: هنر آقای گرگین پور این بود که ساز غربی را به موسیقی قشقایی آورد و بومی اش کرد نوع نواختن و شکل آن را بومی کرد به طوری که وقتی یک قشقایی آن را می شوند با این ساز مانوس است. فرهاد گرگین پور اجراهای مختلفی در کنار سازهای دیگر دارد که در سایر بخش های موسیقی ایران کمتر اتفاق افتاده است. این ساز آکاردئون در کنار سایر سازهای ایرانی نواخته می شود و مردم هم آن را پذیرفته بودند؛این هنرمند از سن 12 سالگی آکاردئون می نواختند البته پیانو و سه تار هم می نواختند.
پرورش فرهاد گرگین پور در خانواده ای اهل ادبیات و موسیقی هم در سرنوشت هنری این هنرمند بی تاثیر نبوده است و خواننده آواز قشقایی در این باره می گوید: مادر فرهاد گرگین پور خواهر «بهمن بهمن بیگی» پدر آموزش عشایر ایران مسلط به اشعار شعرای بزرگ ایرانی و قشقایی بودند؛ پدر وی نیز مرحوم حبیب خان گرگین پور بهترین نوازنده چیره دست سه تار قشقایی بودند این فضا در شکل گیری شخصیت هنری وی اثر گذار بود.
موسیقی اقوام ایرانی موسیقی علمی و آکادمیک نیست و اصول و چهارچوب آن معمولن از پدر به پسر و یا از مربی به هنرجو می رسد، اما فرود و فرهاد گرگین پور که تحصیلات آکادمیک موسیقی داشتند کمک شایانی به علمی شدن موسیقی ایل قشقایی کرده اند،ابراهیم کهندل پور در این خصوص می گوید: با ورود فرود و فرهاد گرگین پور به عرصه موسیقی، موسیقی قشقایی علمی تر شد و نواهای قدیمی با تنظیمات جدید با حفظ چهارچوب کلی موسیقی قشقایی به مخاطبان عرضه شد؛ حوزه اصلی کار گرگین پورها موسیقی قشقایی بود و در موسیقی لرزبان به ویژه منطقه بویراحمد علاقه مند بودند و آهنگ های بسیاری هم برای موسیقی بویراحمدی ساختند برای همین یک پیوندی بین موسیقی قشقایی و بویراحمدی به وجود آمد به طور مثال مقام «خداکرم خانی» با تنظیم جدید و با آواز طهمورث قشقایی اجرا کردند این کار یک الگو برای خوانندگان لرزبان و به عنوان یک رفرنس است.
ویژگی بارز هنر گرگین پور مردمی بودن و رعایت اخلاق حرفه ای در موسیقی است و امری که همواره بر ان تاکید داشته و دارند حضور در بین مردم به عنوان رمز ماندگاری است ابراهیم کهندل پور با اشاره به آخرین اجرای فرهاد گرگین پور در دانشگاه شیراز و صحبت هایی که در آن اجرا این هنرمند داشته اند می گوید: فرهاد گرگین پور در مورد موسیقی نواحی بر وجهه مردمی بودن آن تاکید داشتند که اگر هنرمند خود را از مردم دور کند قطعا ماندگار نخواهد شد، همچنین این آهنگساز بر اخلاق حرفه ای در موسیقی تاکید داشتند و با اینکه 60 سال فعالیت حرفه ای داشتند بر این نکته تاکید داشتند که برای وی لفظ استاد را به کار نبرند و هنوز خود را هنرجوی موسیقی می دانستند.
ابراهیم کهندل پور به عنوان خواننده صاحب نام ایل قشقایی که سه دهه در کنار برادران گرگین پور در صحنه اجرا کرده است درباره این همکاری می گوید: من سه دهه فعالیت هنری ام با برادران گرگین پور کار کرده ام و کارهایی ماندگار با یکدیگر اجرا کرده ایم.
فرزندان «حبیب خان گرگین پور» همه در دامان مادری فرهیخته درس عشق و در آغوش پدری موسیقدان موسیقی آموخته اند؛ «فرود، فرهاد و پریچهر گرگین پور» سه فرزند نابینای این خانواده ایلیاتی علی رغم معلولیت با حمایت های بی دریغ پدری اهل هنر و آوردن بزرگان موسیقی به منزل اش در تهران آنها را به گونه ای پرورش داد که در موسیقی قشقایی و ادبیات تاثیر گذار باشند و از مرز معلولیت فراتر بروند؛ «غلامعلی گرگین پور» ،«نوازنده» و برادر فرهاد گرگین پور می گوید: پدرم حبیب خان گرگین پور موسیقیدان بودند و مشوق فرزندانشان بودند و بی محابا برای آموزش موسیقیایی فرزندانش خرج می کردند البته در کنار این نقش مادرم را هم نمی شود فراموش کرد، مادرم برای فرزندانش حافظ، سعدی و مولانا می خواند. پدر و مادرم همه زندگی شان را برای این سه فرزندشان گذاشتند و پدرم یک ده را فروخت که هزینه تحصیل بچه هایش را در تهران بدهد و اینها را باسواد کند. آنها به تهران آمدند برای آموزش این سه فرزند نابینا تلاش کردند. در تهران نورعلی خان برومند را پیدا می کنند، انوشیروان روحانی، حبیب الله بدیعی، اصغر بهاری، علی تجویدی و نزد این اساتید فرزندانش را آموزش می دهد و خانه شان در تهران محمل بزرگان موسیقی و ادبیات ایران چون اخوان ثالث، دکتر شفیع کدکنی، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد می شود. دهه 30 تا 50 خورشیدی که دهه شکوفایی همه چیز بخصوص ادبیات و هنر در ایران است پدرم همه اساتید را به خانه اش آورد و به جای اینکه فرزندانش را به کلاس درس این اساتید بفرستد آنها را به خانه اش آورد و تحت تعلیم آنها قرار داد.
فرهاد گرگین پور دارای درجه دکتری ادبیات از دانشگاه تهران بود و صاحب تالیف چند کتاب از جمله «از قاآنی تا توللی» ، «هنگام جدایی» ، « ستایش شعر حافظ به روایت حافظ» و ...بود و آثار موسیقیایی چون «هجران» ، «کوراغلو»، مجموعه آلبوم 6 کاسته موسیقی قشقایی و... را منتشر کرده است؛ غلامعلی گرگین پور در این باره می گوید: فرهاد گرگین پور چون تحصیلات آکادمیک شان ادبیات فارسی بود اشراف زیادی به ادبیات فارسی داشتند و وقتی از سال 50 به بعد با موسیقی آشنا شدند کارهای فاخری ارایه کرد،این هنرمند در سال 55 شمسی در موسیقی به اوج شهرت رسید.
در زمانه ای که مثلث فرود فرهاد و پریچهر کنسرت اجرا می کردند امکانات امروزی نبود و اغلب اجرا در سیاه چادرهای قشقایی در مجالس بزمی و خصوصی بود غلامعلی گرگین پور از این اجراها می گوید: ما چون ایلیاتی بودیم کنسرت هایمان به صورت بزمی و خصوصی اجرا می شد نه تالاری بود و نه صدابرداری و نه میکروفون در چادر می نشستیم و ساز می زدیم و جمعیت هم اطرافمان بود؛ البته مثلث «فرود، فرهاد و پریچهر گرگین پور» را نباید نادیده گرفت این سه هنرمند نابینا بودند و همین عوامل دست به دست هم داد که به موسیقی قشقایی بهای بیشتری بدهند.
کودکی تان اگر در ایل گذشته باشد می توانید صمیمیت و صفای کودک ایل را درک کنید؛ دوستی های زلال و پاک و خواهر برادرانی که در یک سفره بزرگ شده اند و در پهنای کوه و کمر با هم یک صدا آواز خوانده اند؛ «پروین بهمنی»، بانوی لالایی خوان ایل قشقایی که از کوچ ناگهانی فرهاد داغدار است در مورد ارتباط خویشاوندی اش با فرهاد گرگین پورمی گوید: من و فرهاد با یکدیگر بزرگ شدیم و با هم دوست بودیم؛ فرهاد می نواخت و من می خواندم. وی آهنگسازی بود که شعر می گفت و موسیقی بویراحمدی را هم خوب می نواخت. مردم داری و اخلاق فرهاد گرگین پور زبانزد خاص و عام بود. وی در تمام زندگی اش با هیچکس بد رفتار نکرد. فرهاد گرگین پور انسان کاملی بود که به هیچکس شبیه نبود و خودش بود.