عصر ایران ؛ کاوه معینفر - خبر همراه با یک ویدیو 3 دقیقهای از جر و بحث مسعود فراستی در برنامه "من و شما" به مجریگری آرش ظلیپور و ترک آن برنامه منتشر شد.
نوشتن درباره موضوعی که از روز گذشته به یکی از جنجالیترین بحثهای دنیای مجازی و رسانهای کشور تبدیل شده شاید تکراری باشد اما یک نکته را از همین ابتدا باید گوشزد کرد که اگر فقط آن ویدیو 3 دقیقه ای بحث مجری و مهمان و ترک صحنه فراستی را دیدهاید این نوشتار درباره کل برنامه من و شما از شروع تا لحظه ترک برنامه توسط فراستی (حدود 30 دقیقه یا دقیقتر 28 دقیقه) است.
این برنامه (من و شما ) حداقل در برخی قسمتها حالتی از برنامه های موسوم به (HARD TALK) به خود میگیرد، یعنی برنامه ای گفتگو محور اتفاقا نه از نوع آسان آن بلکه از نوع سختش به دلیل اینکه در این برنامهها موضوع خود مهمان است و نوع زندگی، اعتقادات، برخوردهای شغلی، تصمیم گیریها و ... مهمان به چالش کشیده میشود.
نمونه اش برنامه هفته گذشته که با حضورسام درخشانی بود و او درباره بسیاری از مسائل زندگیش من جمله به دنیا آوردن فرزندش در کانادا حرف زد. (به نوعی از نمونههای داخلی می توان گفت برنامه ماه عسل احسان علیخانی هم در این دسته قرار می گیرد یا قبلتر برنامه مثلث شیشهای رضا رشیدپور)
این گونه برنامهها یک مجری دارد و یک مهمان، بنابر این طرح مجری وکارشناس از اساس غلط است چون برنامهای نیست که موضوعی را مطرح کند و از کارشناسی دعوت کرده باشند تا درباره آن موضوع حرف بزند (مانند برنامههای بخشهای خبری یا پایش، ثریا و ...) ولی چه بسا در خلال برنامه نظر مهمان را درباره مسائل مرتبط با حرفهاش سوال یا سوالاتی پرسیده شود.
این که مسعود فراستی از همان ابتدا برنامه شرط میگذارد که من فقط راجع به آفت سینمای کمدی ایران حرف میزنم به گونهای درک نکردن شکل این برنامه و نقض شکل برنامه است چون این برنامه ازاساس شکل و فرم دیگری دارد و بعید است که منتقد سینمایی معروف از این قضیه بی خبر باشد.
مسعود فراستی شناخته شده ترین منتقد سینمای ایران به مدد حضور در تلویزیون است، فارغ از ارزشگذاری شیوه نقد او، اما او کراکتری رسانهای دارد و اتفاقا در این حرفه مویی سپید کرده است هم در زمینه نوشتاری و هم در زمینه تصویری و ... او به زیر و بم رسانه و اتفاقات ان آشناست از همان سوال اول مجری (سوال درباره نوع پوشش) فراستی احساس کرد که چه اتفاقی قراراست برای او رخ بدهد و به همین دلیل گفت که من آمدهام فقط درباره سینما حرف بزنم و به سوالاتت راجع به مسعود فراستی جواب نمی دهم. اگرچه موضوع مطرح شده برای سینما ایران بسیار مهم و جدی است اما فراستی مکان و زمان و برنامه غلطی را برای طرح این موضوع انتخاب کرده بود که عملا هم دیدیم علی رغم مطرح کردن ان اساسا به آن پرداخته نشد.
دیالوگهای رد و بدل شده بعد از این اتفاق در کل برنامه را مرور کنیم:
ظلیپور به فراستی : «مسعود فراستی که اینقدر نقد می کنه بنظرش نمیاد که آدم بد تیپیه؟ براش مهم نیست؟» «وقتی میگی خسرو شکیبایی در نقش هامون مونده من یه کم سِر میشم» «چرا اینقدر محکم حرف می زنین شما؟» «شما بیشتر از اون 6 میلیون نفر میدونین؟» « کاملا آدم ضعیف کشی هستی شما» «اصلا کارت اینه شما، کسی که چیز خوب هم می بینه میگه بده»
و باز هم ادامه داد: «اگه (منو) نمی شناختین که از دیروز تا حالا نمیگفتین تورو خدا تو بیا دنبال من» «برای من هم اهمیتی نداره که شما منو بشناسین یا نشناسین» «شما خیلی خوشکل حرف میزنین بلدی خوب بستهبندی بکنی، البته من هم بلدم» «چرا فکر میکنین حرفهای شما آقای فراستی کمک میکنه به سینما؟» «مسعود فراستی اینقدر هم که فکر میکنه آدم تاثیرگذاری نیست»
«[مسعود فراستی] هی میگه من، من، من خیلی هم خودشیفته حرف میزنه» « در برنامه هفت خانم میلانی گفت شما هیچی از زنها نمی فهمین، آقای جیرانی به شوخی گفت مسعود 2 تا زن گرفته مگه میشه هیچی از زنها نفهمه؟»
و در مقابل فراستی خطاب به ظلیپور : «خیلی هم، خیلی هم خوشتیپم» / «پس همه سوالای تو باد هوا» / «سِر بشو، خوبه برات» / « نمی خواد به من بگی بنظرت چیه، مطلقا نه سلیقه داری، نه سوادشو داری تو همین چند دقیقه نشون دادی» / «من به بیشتر از 6 میلیون (بینندگان فیلم هزارپا) هم توهین خواهم کرد همین الان»
«من اصلا آرش ظلیپور نمی شناسم، مطرح هم برام نیست که بخوام گوشه رینگش بذارم» / «این ابتذاله» / «کاش حرفها رو میفهمیدی» / «خاله زنکیهاشو شنیدی اصل رو نشنیدی» / «حرفتو تموم کن چون ادب نداری که بذاری طرف مقابل ...»
و ترک برنامه از طرف فراستی.
تمام مباحث این 30 دقیقه با استناد به حرفهای هر 2 نفر در همین برنامه نشان دهنده این است که این دو با هم گذشتهای دارند و فقط بحث الان یا چند ساعت و چند روز اخیر نیست، قضیه برمیگردد به شروع برنامه هفت همانطور که ظلی پور اشاره می کند: «من قبل از اینکه شما به برنامه هفت بیاین در اون برنامه بودم » و بعد تعریف می کند که چگونه فراستی را به برنامه هفت وارد کردهاند و .... بازخوانی رفتار و گفتار هر 2 بیانگر این است که این رشته سر دراز دارد.
این پرسش از مسعود فراستی بحق است که چگونه در برنامهای حاضر شده اید که مجری آن را نمی شناسید و اصلا هم برایتان مطرح نیست؟ کمی این اظهارات به شوخی میماند و به همین دلیل هم مجری سعی میکند در تمام برنامه دلایلی ارائه دهد که ما با هم گذشتهای داریم و به این شکل نیست که میگویی و ...
و از جهت دیگر باید از ظلیپور پرسید آیا مهمانی را به برنامه دعوت کردهاید که جدای از زاویه داشتن با عقایدش، به طور شخصی چنان در تقابل پیش میروید و سعی در قرار دادن مهمان در مقابل مخاطبان میکنید که در لحظاتی برنامه به صحنه بازجویی شبیه میشود مانند: «نظرتون راجع به فیلم تنگه ابوقریب چیه؟» و ...
در واقع اتفاق رخ داده این است که فراستی در دامی افتاد که ظلیپور برایش گسترده بود بازی که در انتها به ترک صحنه و برنتابیدن نقد بیانجامد و سندی شود بر اینکه منتقد همیشه ناراضی تحمل نقد ندارد! (البته اگر بشود این مدل برخورد را نقد نامید)
از طرف دیگر فراستی هم با برخورد از بالا به پائین و تحقیر ظلیپور کاری کرد که مجری هم در بازی دیگری بیافتد (از دست دادن شان حرفهای و عصبانیت و شخصی کردن ماجرا) جهت دفاع از خود!
پشت این بازی در بازی (نمی دانم باید گفت بچه گانه یا دسیسه وار یا ...) یک واقعیت بزرگ خود را نشان داد و آنهم این است که : همه این بازیها بسیار نازل، بی ارزش و مبتذل یا به قولی «چیپ» بود. یک موقعیت نازل و مبتذل یکسان بود برای هر دو طرف.
در یک بازی چیپ دیگر ارزشگذاری وجود ندارد و نمی توان گفت حق با این است یا آن؟ کل ماجرا بی ارزشتر از آن است که به کسی حق داد یا گفت او پیش کسوت است و فلانی جوانکی بیش نیست و ...
بازنده اصلی این ماجرا تلویزیون است که دو چهره معروف گشته از طریق این رسانه چنین نمایش تاسف باری از خود به اجرا میگذارند که آستانه تحمل هر دو نفر آنقدر پائین است که نمی توانند مقابل تماشاگران، بحران بوجود آمده را مدیریت کنند.
بهر حال اگر قصد رویارویی و جواب به همدیگر را هم داشتند، آن هم هنری است که آداب آن فرق دارد نه به این شکل دم دستی و احساساتی از سوی هردو طرف ماجرا.
باید مد نظر داشت که هر برنامه HARD TALK هم که تولید می شود هدف مشخصی دارد و قرار است برای مخاطب دستاوردی به همراه داشته باشد، واقعا نتیجه این بخش از برنامه "من و شما" برای مخاطب چه بود؟ جز نمایش یک ابتذال تاسف آور و تسویه حسابهای شخصی در رسانه ملی.
منطقیه؟
در هر حال از نظر من آقای فراستی سه راه داشت:
1 - بمونه و ساکت باشه.
2 - بمونه و سعی بکنه که منطقی بحث کنه (که بسیار بسیار سخته در اون فضای مسموم منطقی بحث کردن)
3 - صحنه رو ترک کنه تا یک فضای مسخره (که شما هم تایید میکنید) و توهین آمیز بیش از این ادامه پیدا نکنه.
ایشون سومی رو انتخاب کرد.
در ضمن بعضی از چیزایی که مجری مطرح کرد خیلی پیش پا افتاده بود و احتمالا فقط از سر عصبانیت مطرح کرد. اینکه شما 10 ساله همین ساعت رو داری! مگه مردم مثلا سالی یه ساعت عوض میکنند. یا گفت شما همین دو سه تا کت رو داری. خوب مگه مردم 20 تا کت دارن.
من شخصا کاری ندارم فراستی کیه و چه نظراتی داره ولی بعنوان یک انسان میدونم و یاد گرفتم که احترام به بزرگتر واجبه ... و تحقیر آدمها ولو اینکه اشتباه فکر میکنند واقعا دور از انسانیت و نهایت پستی هستش...
متاسفم برای تلویزیون ملی کشورم که از اشخاصی بعنوان مجری استفاده میکنه که اکثرا هیچ بهره ای از سواد ادبی و حتی اطلاعات عمومی نبرده اند
بعنوان یک شهروند سالهاست که با صداوسیما تماس میگیرم و نسبت به بی سوادی و لمپن بودن مجریان بی کلاسی که نوع ادبیات و کلامشون بی شباهت به اراذل چاله میدونی نیست، انتقاد میکنم ... ولی کو گوش شنوا....
ماهیت این برنامه معلوم، نوع سوال ها مشخص و غالبا هماهنگ شده است، آنچه به نظر می رسد و استاد نیز در برنامه عنوان کردند این است که ایشان قصد داشته حرفی را از رسانه پر مخاطب بزند و در عین حال هیچ تعهدی نیز به رعایت الزامات برنامه نداشته باشد.
واقعا بنده شناختی از مجری نداشتم و به لطف این برنامه بنده و مخاطبین بسیاری نام ایشان را برای اولین بار شنیدیم. که به نوبه خود موفقیت چشم گیری است. بدون این ماجرا ممکن بود تا ابد نام و چهره ایشان در خاطر و نگاه بنده و بسیاری دیگر ثبت نمی شد.
فارغ از مطالب بالا از نظر من مجری بسیار ناتوان بود و بی تجربه و زننده برخورد کرد، اگر مجری توانمندی بود با شجاعت و خونسردی، و بهره گیری ظرایف و لطایف کلام می توانست پیروز این بازی باشد.
از طرفی با بخش زیادی از دغدغه های استاد در زمینه فیلمهای کمدی ای که تنها از نظر مستهجل تر بودن نسبت به فیلمهای قبلی برتری و فروش دارند، و تاثیر منفی این گونه فیلم ها بر ذائقه، شخصیت و زندگی مخاطبین، همراهی میکنم.
ولی همیشه سوال هست که ایا این فیلم ها ورژن های بعدی اخراجی ها نیستند؟
چرابرخی از فیلم های ضعیف و نه چندان خوب کارگردان مطرح کشور، ابراهیم حاتمی کیا، از تیغ نقد استاد محروم است؟
حرمت موی سفید نگه داشته نشده شما داری از زاویه ای دیگه میگی ؟!
فراستی کار درستی کرد که صحبه رو ترک کرد
تحلیل نگارش شده هم ضعیف و کاملا مغرضانه. احتمالا نویسنده از دار و دسته این مجری لمپن است.
عصبیت و ضعف در رفتار ایشان قبل و حین و بعد از نقطه بحرانی کاملا مشخص است. البته من چند جلسه ای شاگردی جناب فراستی را داشته ام و با زاویه دید ایشان فاصله دارم. ایشان هم در کلاس جمله ای تند را به من گفتند ولی مسعود فراستی در حتی تند بودن خود هم به تشخص رسیده است. این ها مراتبی دارد.
منتقدان شیوه انتقادی اقای فراستی هم باید مشی خود را بیابند. ضمنا جناب فراستی گاهی چنان صریح و بی پروا سخن می راند و گاه مدعی تحمل منتقد می شود. چه نیازی است به این گونه عمل کردن. هر زاویه دیدی که دارید صرفا بیان کنید جناب فراستی
اگر بررسی و نقد فیلم و سینما در برنامه های اینترنتی به صورت جدی تر و پشت سر هم دنبال شود بدون سیاست گذاری های خاص صدا سیما ، پاسخگوی مخاطبان ویژه خواهد بود(البته به صدا و سیما برای ورود به برنامه های موفق اینترنتی هم مجوزداده شده است تا با حسادت و انحصار طلبی جلوی موفقیت این برنامه ها بگیرد اما باز هم برنامه های اینترنتی موفق ترند و اگر جدی تر دنبال شوند مخاطبان خود را کاملا دائمی خواهند داشت حتی صدا و سیما مثل انواع شبکه های اجتماعی به آن سمت رو خواهد آورد.) و همینطور انواع سایتهای خبری و برنامه های اینترنتی نشان داده اند که در این زمینه موفق تر از صدا سیما با بودجه ی کلانش ظاهر می شوند. لذا گمان نمیکنم به جز چند خبرنگار یا افراد خاص برای نقد یا مسائل کاری ، کسی حاضر به دیدن این برنامه ها باشد.
اگر بررسی و نقد فیلم و سینما در برنامه های اینترنتی به صورت جدی تر و پشت سر هم دنبال شود بدون سیاست گذاری های خاص صدا سیما ، پاسخگوی مخاطبان ویژه خواهد بود(البته به صدا و سیما برای ورود به برنامه های موفق اینترنتی هم مجوزداده شده است تا با حسادت و انحصار طلبی جلوی موفقیت این برنامه ها بگیرد اما باز هم برنامه های اینترنتی موفق ترند و اگر جدی تر دنبال شوند مخاطبان خود را کاملا دائمی خواهند داشت حتی صدا و سیما مثل انواع شبکه های اجتماعی به آن سمت رو خواهد آورد.) و همینطور انواع سایتهای خبری و برنامه های اینترنتی نشان داده اند که در این زمینه موفق تر از صدا سیما با بودجه ی کلانش ظاهر می شوند. لذا گمان نمیکنم به جز چند خبرنگار یا افراد خاص برای نقد یا مسائل کاری ، کسی حاضر به دیدن این برنامه ها باشد.
شخصیت ایدئولوژیک مسعوذ فراستی و اینکه اون تو برنامه های تلویزیونی همواره کارشناس و متکلم وحده بوده قطعا ظرفیت چنین چالشهای شخصی رو نداره.
اقای فراستی همسن پدر ایشان حداقل چرا این مجری ادب و نزاکت نداشت؟
شاید تقصیر ما معلم هاست که نتوانسایم این ها را درست تربیت کنیم
اصلا لحن و نگاه مجری بسیار چندش اور بود و به قول انگلیسی ها بسیار rude بود
توهین کردن مجری به هیچ وجه قابل توجیه نمی باشد.
صدا و سیما مقصر اصلی است.
بهتر حامیان محفل نشینش بدانند با این حمایتها اندک محبوبیت خودشون رو هم در بین مردم از دست میدهند. آقای ظلی پور من از طرف همه ی ملتی که دستشون به فراستی نمیرسه از شما عذرخواهی می کنم .
بنظر خیلی غیر حرفه ای
قیمت خود نیفزاید و زر کم نشود
این آقای ظلی پور بخاطر اینکه فیلمی که برادرش سرمایه گذاری کرده بوده و فروش نرفته ، به شدت از فراستی کینه داشت و کاملا هم معلوم بود.
آخه چه اشکالی داره که آدم چندین سال یه ساعت داشته باشه ؟ که ایشون میان مسخره میکنن ؟
مسعود دوست داریم
کدوم شادی؟؟؟
خندیدن به هر ابتذالی که اسمش شادی نیست...
در
ضمناً فکر نمی کنم لباس پوشیدن یه منتقد رو بشه به نقد گذاشت چون اساساً کارکرد اون لباس چیز دیگریه
ضمنا انسانهای مهم و بزرگ بسیاری رو در دنیا دیدم که لباسهای قدیمی میپوشند و اهمیتی به لباس و ظاهر شیک پیک نمیدن. چون بزرگی اونها دلیل دیگری داره و نیازی به خودنمایی ندارن. افرادی مثل این مجری پیش پا افتاده برای پوشاندن نواقص و کاستی های خود نیاز به هر روز یک مدل موی سر و لباس جدید دارند.
:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
به جان آدمیت
اصلا نوع برخورد توهین آمیز این برنامه نه شرعی هست و نه اخلاقی و نه با تاریخ فرهنگی این کشور همخوانی دارد بلکه یک کپی از فرهنگ دیگری است که ما بسیاری از معیارهای آن را قبول ندارید و بالعکس
توهین با نقد واقعا فرق دارد و کار مجری برنامه توهین بود نه نقد
دقیقا همینطوره منم میخواستم همینو بگم
این بازیه ۲ سر باخت بود
اما ظلی پور میتونست با سیاست بیشتر برخورد کنه که گرچه خیلی از انتقادهای درست رو به فراستیه منتقد همه، بیان میکرد، اما اونقدری عریان نباشه که بخواد عذرخواهی کنه
و فراستی هم میتونست با موندن تو برنامه از حقانیت خودش دفاع کنه نه اینکه بعدش بگن منتقد بی پروا که مشابه همین برخوردها رو خودش با خیلی از بازیگران و فیلمسازان کرده پس نمیتونه خودش از این نقد بدش بیاد اما کاری کیمنه که نشون بده تحمل نقد بی پروا رو در مورد شخص خودش نداره
.
اما نه برخورد ظلی پور با فراستی
نه برخورد فراستی با بقیه
که هر ۲ دقیقا از یه جنس بود، چیزی به سینما اضافه نمیکنه
چون تنها گلایه از زمین و زمانه و راهکاری وجود نداره
فقط این بده
اون بده
اون یکی بدتره
تنها حسنش برای خودشونه که ایجاد حاشیه ای هست که هر دو شناخته تر بشن همین
اما اینها هیچچچچچچ کدوم اسمش نقد نیست
نه ظلی پور نه فراستی
هر دو هم مثل هم
کارگردان این برنامه زنده هم باید جلو مجری رو میگرفت
با بی ادبی کردن در تلویزیون به جایی نمیرسد.
بد نیست که این مجری به سطوح بسیار پایینتر شوت بشه.
به نظر من نویسنده هم یا به همون بلاهت مجریه یا آدم مغرض و مریضیه!
این متن، به اصل و آغاز ماجرا بی توجه بوده و برای همین نتیجه گیری درستی هم نداشته.
وقتی مجری ای رو به روی شما نشسته که از همان آغاز نشان می دهد قصدش انتقام گرفتن، تحقیر، و اصرار بر موضعی است که در آن تخصص ندارد، میهمان چرا و درباره چه چیزی باید بنشیند و حرف بزند؟
ناشناس ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۱
اونچه از قول آقای فراستی نوشتید رو در هر نقدی میشه شنید و خوند. نقد جای مجیزگویی و چاپلوسی نیست. کدوم یک از عباراتی که نوشتید توهین آمیزه؟
حدس میزنم نویسنده این مقاله رفاقتی با مجری از خود متشکر مورد بحث داره که سعی میکنه یه جوری او و جناب فراستی رو هم وزن معرفی کنه :"با استناد به حرفهای هر 2 نفر در همین برنامه نشان دهنده این است که این دو با هم گذشتهای دارند و فقط بحث الان یا چند ساعت و چند روز اخیر نیست، قضیه برمیگردد به شروع برنامه هفت همانطور که ظلی پور اشاره می کند: «من قبل از اینکه شما به برنامه هفت بیاین در اون برنامه بودم...".
این جوانک از ابتدا برای آقای فراستی برنامه داشت (عکسی که شب قبل از برنامه از خود در درمانگاه و زیر سرم منتشر کرده و چند جمله ای هم کنارش نوشته) ، که آقای فراستی با فراست و با ترک به موقع برنامه دستش رو خالی گذاشت.
در کل آدم هایی در صدا و سیما رخنه کرده و دارند سطح سلیقه مردم رو به شدت تنزل میدن. حتی شومن های قبل از انقلاب هم راجع به لباس و پوشش و ساعت و سر و شکل مهمون برنامه چیزی نمیگفتند. دارن جامعه رو به کجا میبرن؟؟؟
احترام به بزرگتر و احترام به مخاطب برنامه و استفاده از الفاظ توهین آمیز و ... هیچ ربطی به گذشته رابطه بین دو فرد نداره.
من یه خواهش از آقای کاوه معین فر ( نویسنده محترم این نوشته) دارم. اگه میشه لطفاً به این مجری بگید که این برنامه من و شما، برنامه شخصی ایشون نیست که هرکاری دوست داره توش انجام بده... این رو از عبارت " برنامه من" میشه فهمید که ایشون فکر کرده این برنامه مال خودشه. این برنامه مال شبکه ست. بهتره از عبارت "برنامه ما" استفاده بشه
اینو گفتم چون فکر کردم نویسنده، دوست اون مجری معلوم الحاله و داره در واقع یه خورده " ماله کشی" می کنه. ببخشید که رک گفتم. عبارت دیگه ای براش پیدا نکردم.
هرچی که قبلا بوده وشده نباید مجری ناشی اینجوری میکرد.
علی برکته الله...