عصرایران؛ احسانمحمدی- رشت، شهر دلانگیزی است حتی وقتی محبوبترین تیم فوتبالشان در آنجا پنج گُل بخورد باز هم باران میبارد، در سبزهمیداناش میشود قدم زد و لذت برد و در بازار محلیاش بوی ماهیسفید و چوچاق عطر هوا میشود و دست فروشها به فردا امیدوارند.
علی کریمی زمانی به طعنه گفت:«خدا علی دایی را بغل کردهاست». منظورش این بود که بخشی از موفقیتهای علی دایی، فرازمینی است و انگار یک نفر آن بالا به صورت ویژهای هوایش را دارد. حالا لابد آدمهایی پیدا میشوند که بگویند «رشت» را خدا بغل کردهاست. مگر میشود یک شهر این همه دوستداشتنی باشد، ریشه و اصالت و فرهنگ و زیبایی و دلربایی را یک جا داشتهباشد؟
اما همین شهر زیبا، دیروز بعد از شکست 5 گُله مقابل استقلال در خودش فرو رفت. سپیدرود رشت، در یک بازی آشفته مقابل استقلالی تسلیم شده که تا آخرین ثانیه بازی با ولع حمله میکرد و گلهای بیشتری میخواست و این میان، بخت با هر کس که یار بود با «مرتضی تبریزی» سرسختی میکرد.
گزارشگر بازی چندبار به بضاعت دو تیم اشاره کرد و اینکه نیمکتهای استقلال و سپیدرود با هم قابل قیاس نیستند و سپیدرود به خط دفاعی نامنظم و خطاهای بازیکنانش باخت اما در آن سوی میدان باید پذیرفت که استقلال با جاهطلبی بازی کرد. نه از زمین لغزنده و باران ترسید و نه از زدن گلهای مکرر سیراب شد. حفظ اشتهای یک تیم و میل به برندهشدن آن هم در خانه حریف با بیرحمی کامل چیزی است که به نظر میرسد آنها به آن نیاز داشتند.
استقلالیها بعد از حذف از جام باشگاههای آسیا و جداشدن تیام، امید ابراهیمی و جپاروف انگار بخش بزرگی از اعتماد به نفسشان را از دست دادند و حالا از خواب بیدار شدهاند. گرچه سه پیروزی مقابل تیم های سیزده، پانزده و شانزدهم جدل نمیتواند نشاندهنده عیار کامل آنها باشد و بسیاری منتظر هستند تا بازی شان را مقابل پدیده ببینند. تیمی که «نمی ترسد» و در بازی با سپاهان اصفهان علیرغم شکست با یک گل تا آخرین دقیقه ترسناک بود.
بیشترین تحسینها در این مسابقه اما نثار فرشید باقری شد که دوبار گلزنی کرد. بازیکنی که چهارسال پیش وقتی در صبای قم شاگرد علی دایی بود مثل همیشه شهریار گوهرش را شناخت و در موردش گفت: باقری اگر الان بهترین هافبک ایران نباشد در سالهای آینده بهترین هافبک دفاعی ایران میشود.
او به استقلال پیوست ولی آغاز درخشانی نداشت به طوریکه برخی گفتند حتی علیرضا منصوریان او را در لیست مازاد باشگاه قرار داده است اما او ماند و خودش را به شفر تحمیل کرد تا بعد از آرش برهانی به دومین کرمانی آبی ها تبدیل شود که برایش خیال های آبی می بافند. او را برخی جانشین امید ابراهیمی میدانند که هنوز جای خالیاش مثل یک حفره در خط میانی استقلال پیداست.
باقری گل زد، گل ساخت، تکل زد، به موقع ریتم حریف را کند کرد و توانست استقلال را در کورس قهرمانی نگهدارد. اتفاقی که تا یک ماه پیش به نظر دور از دسترس میآمد. در آن سوی میدان اما علی کریمی با این مهره ها زورش نمی رسید و اگر بازی ادامه داشت هیچ بعید نبود که باز هم آبی ها گل می زدند.
حالا خیلیها میپرسند آیا گزاره «بازیکن خوب لزوماً مربی خوبی نمیشود» درست از کار در میآید یا علی کریمی در نیم فصل دوم با دست پر و تیمی تقویت شده برمیگردد و سپیدرود که جانِ رشت است را از اعماق بالا میکشد؟