عصر ایران ؛ نهال موسوی - جمعه گذشته (28 دی ماه) در برنامه «میزانسن» شبکه تلویزیونی «شما» فیلم «مارموز» کمال تبریزی توسط 2 منتقد برنامه، نیما حسنینسب و مهرزاد دانش مورد نقد قرار گرفت و صبح شنبه کمال تبریزی در واکنش به جلسه نقد و بررسی یادداشتی را در صفحه اینستاگرامش منتشر نمود. تبریزی نوشت:
« دیشب به دعوت یک همکار قدیمی [...] در برنامه میزانسن شرکت کردم و در ادامه دو منتقد نام آشنا در نقدی کهنه و عقب افتاده بر مارموز، مدام مرا به تکرار لیلی و مارمولک تشویق می کردند، دو نفری که با همراهی مجری، بدون درک تفاوتها و ویژگی مارموز، شبیه دو کوه منجمد و متوقف شده بودند!
[...] در غیاب کارگردان، تیغ از نیام بر کشند و حرمله وار، مارموز بی پناه را ناجوانمردانه سر از تن جدا کنند! و سخن آخر … نسل های آتی ما را زیر نظر دارند نقد سفارشی و باسمهای و خوشایند سیمای میلی به همه جهان نمیارزد چه رسد به حق الزحمهای ناچیز از سوی سازمان! …..عزت زیاد.»
بعد از انتشار این مطلب نیما حسنی نسب و مهرزاد دانش هر کدام به این اظهارات تبریزی واکنش نشان داده و در جواب او متنهای بلند بالایی نوشتند، بخشی از جوابیه نیما حسنی نسب: « راستی اگر تلویزیون را "سیمای میلی" می دانید، چرا سیاههء سریال های شما اینقدر طولانی است و چرا همین الان فاز نمی دانم چندم سریال عظیم و بودجه خوار "سرزمین کهن" را هم ول کن نیستید؟
اگر ما را برای دریافت حق الزحمهء ناچیز برنامه متهم می کنید، خودتان چرا انبان تان از بودجه ها و ارقام برآورد تلویزیون پُر نمی شود و دودستی به این سفره چسبیدید و بودجه سیمای میلی را "میل" می کنید و سیری ندارید؟»
مهرزاد دانش هم نوشت: « (آقای تبریزی) به جای توسلهای رقتبار به تمهیدهای مظلومنمایانهای که دیگر برای نسل کنونی هم رنگی از حنا ندارند، چه رسد به نسلهای بعدی؛ قدری شکیبایی پیشه کنند و این نکته بدیهی را دریابند که حوزه نقد و تحلیل فیلم، وارسته از ابتذال سیاسی و توهم توطئهای است که ذهن ایشان را انباشته است.
نقد فیلم، دیوار سفارتخانه نیست که بتوان از آن بالا رفت و تسخیرش کرد و شعارهای مد روز علیهش سرداد. نقد فیلم، بسته به میزان آگاهی و بینش و دانش منتقد، ابراز میشود و همان طور که فیلمساز با فیلمش، خود و اثرش را در معرض قضاوت مخاطب میگذارد، منتقد هم با نقدش چنین میکند.»
بعد از رسانهای شدن این قضایا نحوه عکس العمل و موضعگیری کمال تبریزی در باره نقد فیلمش ناخوشایند و غیر قابل انتظار است علی الخصوص با بکارگیری واژههایی چون: کهنه، عقبافتاده، نقد سفارشی، باسمهای، دو کوه منجد و متوقف شده!
بهرحال تبریزی فیلمش راساخته و حرفش را زده است، حال باید این مجال را بدهد که مخاطبان و منتقدان درباره فیلمش نظر دهند، با یک نقد چنین اسپند روی آتش شدن از عجایب روزگار است آنهم برای کسی با سابقه سالیانِ سال فیلمسازی!
اما نکته پرسش برانگیز اصلی که همگان بر آن تاکید داشتند این بود که کمال تبریزی تلویزیون را «رسانه میلی» خطاب کرده است! تلویزیونی که تبریزی بسیاری از شهرت و معروفیتش را مرهون همکاری با آن است.
از همان لیلی با من است که سیما فیلم از تهیهکنندگان آن بود و بعدا به شکل مینی سریال هم از تلویزیون پخش شد تا همین امروز که مشغول ساخت سریال دیگری برای تلویزیون است.
بعد از بالا گرفتن این حرف و سخنها روز گذشته دوشنبه (1 بهمن) تبریزی با انتشار مطلبی در صفحه اینستاگرامش حرفش را پس گرفته و نوشت: « این روزها مشغول یک سریال تلویزیونی هستم [...] هنگام فیلمبردای به کشمکش این روزها با برنامه مخرب میزانسن فکر می کردم و اینکه برخی معتقد بودند کمال تبریزی که با تلویزیون کار می کند حق اعتراض ندارد !
واقعیت این است که آن ها حق دارند ، من مثل خیلی های دیگر در سینما، کارهای ابتدایی و سکوی پرشام از تلویزیون بوده است من متعلق به تلویزیون و تلویزیون متعلق به من است متعلق به همه مردم است حرف من در مورد باصطلاح حق التحریر آقای دانش که از تلویزیون می گیرند یا میلی بودن آن قضاوت درستی نبود ! تلویزیون رسانه ملی است و متعلق به همه ایرانیان شریف است... عزت زیاد »
تبریزی کمتر از 3 روز حرف خود راجع به تلویزیون را پس گرفت. تبریزی به سرعت آن حمله به تلویزیون و برنامه میزانسن و منتقدان را انجام میدهد و حال بعد از 3 روز به اشتباه خود پی برده و معذرت خواهی کرده است، ولی واقعا این نوشته اصلا شبیه عذر خواهی است؟
اگر در حال حاضر با تلویزیون کار نمیکرد و منافعش در آنجا نبود همین جملات را از او میدیدیم یا خیر؟ البته هنوز اعتقاد دارد برنامه مخرب میزانسن! واقعا چرا مخرب؟ چون فیلم او را نقد کردهاند؟ چرا تا این اندازه نگاه از سر تفرعن و از بالا به پایین دارند؟
چند روز پیش 24 دی ماه سالگرد تولد غلامحسین ساعدی بود نویسنده، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و ... به این مناسبت در روزنامه ایران بخشهایی از سخنان او راجع به «شبه هنرمند» منتشر شد.
این سخنرانی ساعدی در برنامهای بیان شده است که به «شبهای شعر گوته» معروف شد و با همکاری شاعران و نويسندگان انجمن فرهنگي ايران و آلمان در سال 1356 برگزار شده است. بخشی از سخنان ساعدی:
«(شبه هنرمند) دلال و معامله گر خوبي است. تنها منافع شخصي خودش مطرح است. مثل هر دلالي چانه مي زند. هميشه دست پيش مي گيرد كه پس نيفتد.
اصلا جشن ها را اين شبه هنرمندان ترتيب ميدهند و راه مياندازند. بيت المال را بر باد مي دهند. در هر مجلسي و هر محفلي حضور داشته باشند اگر كاري انجام مي دهند هزار بند و بست و هست مي زنند. جايزه بگير حرفهاي هستند. افتخارات تفويض شده را هميشه و همه جا يدك كش خود مي كنند.
[...] بدين ترتيب است كه هميشه با قيافه هاي مختلف، عكس مبارك شان، زينت بخش صفحات مطبوعات است و با حالت هاي بزرگوارانه در صفحات تلويزيون ظاهر مي شوند. صدايشان از برنامه هاي متعدد در راديو پخش مي شود. دست به مصاحبه شان بسيار عالي است. كاري بكنند كاري نكنند، دائم مصاحبه مي كنند.»
متاسفانه «شبه هنرمند» ها آفت این روزهای جامعه ماست، جایی که به جای هنر و خلاقیت، ارتباطات و منافع تعیینکننده است که چه کسی باید باشد و چه کسی نباید باشد.
بعد تحریر/ یک مطلب در سایت کافه سینما راجع به فعالیتهای کمال تبریزی از سال 1394 جالب توجه است:
آقای تبریزی سال 1394 سریال ابله را برای رسانه های تصویری می سازد که با شکست کامل رو به رو می شود و حتی سه قسمت آخر آن منتشر نمی شود .
بعد از آن فیلم امکان مینا را به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در مورد گروهک های مجاهدین در پیش از انقلاب می سازد که آن هم شکست سنگینی می خورد و در اکران حدود 600 میلیون تومان می فروشد و منتقدین در جشنواره برخورد سردی با آن می کنند اما فیلم به طرز عجیبی در 9 رشته نامزد سیمرغ بلورین می شود.
درست بعد از این فیلم کمال تبریزی دبیر جشن خانه سینمای ایران می شود و درست در روزهای که دبیر این جشن دصنفی بود پیش تولید فاز سوم سرزمین کهن را آغاز می کند که یک سال و نیم به طول می انجامد ؛ در میانه های تولید سرزمین کهن چند باری به خارج از کشور از جمله جشنواره پوسان سفر می کند که معلوم نیست چه کسی جای او کارگردانی می کرده؟! بعد از اتمام سرزمین کهن پیش تولید مارموز را آغاز می کند و درست دو هفته مانده به پایان فیلمبرداری مارموز خبر می رسد که جز هیت داوران جشنواره سال قبل است .
پس از اتمام داوری جشنواره سال قبل فیلمی مستند داستانی به سفارش شرکت ال جی می سازد که به ایران گردی می پردازد و درست روزهای که این فیلم مستند داستانی توسط سهراب خسروی داشت تدوین می شد پیش تولید فیلم پر بازیگر ما همه با هم هستیم با نام قبلی ول شدگان را به تهیه کنندگی رضا میرکریمی آغاز می کند.
از اواسط تابستان به جای محمد رضا هنرمند بر روی صندلی کارگردانی سریال ویژه ماه رمضان با نام الف ویژه نشسته است و همه این ها در حالی است که از دو سال قبل به عنوان یکی از اعضای شورای پروانه نمایش در جلسات هفتگی این شورا حضور دارد و چند جشنواره کوچک نیز به عنوان داور حضور داشته ، تبریزی همچنین امسال دو فیلم اول جاندار و زعفرانیه 14 تیر را به عنوان مشاور کارگردان قبول کرد و قصد دارد بعد از اتمام سریالش در اردیبهشت ماه یک فیلم سینمایی ترسناک جلوی دوربین ببرد.
نه نقد شخصیت و سوابق تبریزی.
خانم موسوی، شما هم اگه زندگی شخصیتون روی رایره ریخته بشه حتما چیزهایی دندون گیرتر از اینها از توش پیدا خواهد شد.
بدون هیچ شک و تردیدی از میان حسنی نسب و تبریزی، به تبریزی رای میدم و ابدا مهم نیست که ممکنه بخاطر نظر مخالف با شما، نظرم منتشر نشه.