عصر ایران؛ مهرداد خدیر- شامگاه پنجشنبه 25 بهمن 1397 به تماشای فیلم «آشغال های دوست داشتنی» نشستم. از پردیس باغ کتاب تهران اما که بیرون زدیم، دیگر آدینه بود.
لذت تماشا و مشاهدۀ استقبال مردم و اختصاص سآنسهای فوقالعاده به فیلمی که از چنبرۀ توقیف و بی ذوقی مخالفان نمایش آن رَسته، کم از لذت تماشای خود فیلم نبود.
تماشاگری که پیشینۀ مخالفت با اکران فیلم را میداند نمیتواند در فیلم غرق شود و از تماشای فیلمی که واقعا ایرانی است کاملا لذت ببرد چون در ذهن خود مدام باید بپرسد آخر چگونه کسانی به خود اجازه دادند حاصل تلاشی چنین در خور تحسین، 6 سال آزگار در محاق بماند و مگر اکران آن کدام یک از پایه های عرش را به لرزه انداخته که نمیگذاشتند و به تعبیر رضا کیانیان « با نمایش آن چه اتفاقی افتاده؟ به کدامیک از منافع ملی ضربه زده؟»
ماجرا از این قرار است که در مهر ماه 1393 کمیسیون فرهنگی مجلس قبلی در نامه ای به وزارت ارشاد خواستار آن شد که برای 8 فیلم مجوزدار، از جمله «آشغالهای دوست داشتنی» مجوز اکران صادر نشود!
این در حالی بود که مجوز تولید داشتند و مطابق فیلمنامۀ مصوب، پیش رفته بودند. احمد سالک، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس اما گفت: «برخی مجوز فیلم نامه و تولید دریافت کردهاند اما چون هنگام ساخته شدن به حاشیه رفتهاند نمایش آنها به مصلحت نظام نیست.»
منظور آقای سالک از «حاشیه» هم اشارات فیلم به اعتراضات پس از انتخابات سال 88 بود. حال آن که همین تصاویر اعتراضی را خود سیمای جمهوری اسلامی بارها نشان داده و مگر میتوان آن هشت ماه پر التهاب، را از تاریخ معاصر حذف کرد؟
سینمای ایران در طول این 50 سال در متن و حاشیه، نوع زیست و باورها و وقایع تاریخی را نیز روایت کرده و حتی غیر اجتماعی ترین آنها اشاراتی به متن حوادث اجتماعی داشتهاند و دارند و این همان نکتهای بود که رییس کمیسیون فرهنگی مجلس قبل نمیدانست یا نمیخواست بداند.
شگفت آورتر این که در مقابل مصلحت ندانستن آقای سالک و همکاران او در کمیسیون فرهنگی مجلس، علی جنتی وزیر وقت ارشاد هم زیر بار رفت و گفت: «این فیلم تا کنون مجوز نگرفته و مجوز هم نمی گیرد.»
خوشبختانه پیش بینی اولین وزیر ارشاد دولت اعتدالی نادرست بود و حالا فیلم در حالی به نمایش گذاشته شده که بیش از دو سال است که او از ساختمان بهارستان رفته و در ریاست جمهوری سرگرم است هر چند که مسؤول جلوگیری از نمایش فیلم نبود و بیشتر نگران آن بود که یک فیلم بهانه برخورد شود.
اولین وزیر ارشاد دولت اعتدالی شاید چون نمیخواست به سرنوشت اولین وزیر ارشاد دولت اصلاحات دچار شود یا اولویت دولت نه فرهنگ که برجام و تعامل بود، پاسخ صریح و قاطعی به کمیسیون فرهنگی نداد. هر چند که موافقت نکردن با نمایش این فیلم و تن دادن های دیگرنیز عمر وزارت او را از دوره مهاجرانی بیشتر نکرد وحالا تصویر علی جنتی هم روی همان دیواری در راهروی وزارت ارشاد نصب شده که قاب عکس مهاجرانی با سه فاصله هست!
از این روست که می توان گفت بهتر آن بود که به صراحت می گفت فیلم مجوزهای لازم را پیشاپیش گرفته و مشکلی برای نمایش ندارد ولی من ملاحظه می کنم، یا زور ندارم یا شاید وقتی دیگر. جالب این که مجوز ساخت نیز در دوره جواد شمقدری در دولت دوم احمدی نژاد (سال 1391) صادر شده بود.
«آشغال های دوست داشتنی» یک فیلم تمام ایرانی و واقعا دوست داشتنی با بازی های تحسین برانگیز است. بار اصلی فیلم را البته «شیرین یزدانبخش» بر دوش می کشد و در حالی در نقش مادر ظاهر شده که خود هیچ گاه مادری را تجربه نکرده است. هر چند که پیش از این نیز توانایی خود را در ایفای این نقش نشان داده و تحسین رسانه های اصول گرا را به خاطر فیلم قبلی برانگیخت.
اکبر عبدی نیز جلوه دیگری از هنر خود را به نمایش گذاشته و انتخاب و بازی او مانع تلخ شدن فیلم شده و البته نمی توان از نقش شهاب حسینی گذشت.
حبیب رضایی را باور نکردم ودر دل گفتم کاش این نقش به امین حیایی سپرده شده بود و نام های دیگر هم ولو کوتاه حضور دارند اما در ذهن می مانند: صابر ابر و نگار جواهریان و البته هدیه تهرانی.
هوشمندی کارگردان (محسن امیر یوسفی) است که بار سیاسی را بر دوش محبوب ترین و مشهورترین بازیگران گذاشته است و بیشتر توضیح نمی دهم تا مبادا دوباره سر و کلۀ اندیشه امثال آقای سالک پیدا شود!
دیدار دوباره با شهاب حسینی هم فرصت مغتنمی است چون میان او وسینمای ایران فاصله افتاده و او را باید ستود. هم به خاطر نقشی که 6 سال قبل بازی کرده (دایی منصور) و هم به خاطر کاری که 3 سال پیش کرد.
به یاد آوریم وقتی محمد حیدری دبیر جشنواره سی و چهارم فیلم فجر درباره دلیل نپذیرفتن « آشغال ها...» از آن به عنوان یک «معضل» نام برد، شهاب حسینی عطای سمت خود به عنوان مشاور جشنواره را به لقای آن بخشید و گفت: « نمی توانم مشاور جشنواره ای باشم که فیلمی با مجوز قانونی را معضل می داند.»
بازیگر دیگر فیلم (صابر ابر) هم امسال در نشست «مسخره باز» به این فیلم اشاره کرد.
امسال البته برای توجیه نپذیرفتن فیلم، تدبیری اندیشیدند و گفتند: «آشغال های دوست داشتنی» نه به دلایل سیاسی که به خاطر آیین نامه هیأت انتخاب جشنواره پذیرفته نشده چون مجوز آن قبل از سال 96 بوده و انگار که آقای سیمون سیمونیان مدیر دبیر خانه نمی دانست داستان چیست!
با این حال محسن امیر یوسفی اعتراض خود را با حضور در نشست خبری معرفی فیلم های پذیرفته شده ابراز کرد و صبر 6 ساله او به بار نشست و حالا فیلم، روی پرده است؛ کارگردان آبادانی که ناصر تقوایی را الگوی خود قرار داده و پیش تر با «خواب تلخ» و «آتشکار» نشان داده بود سینماگر متفاوتی است و هم ذائقه مخاطب را می شناسد و هم می خواهد آن را ارتقا دهد.
تردید نباید کرد که اگر این فیلم در هر یک از جشنواره های قبلی به نمایش درآمده بود یک، دو و حتی سه سیمرغ بلورین را از آن خود می کرد و این حق نیز از کارگردان آن دریغ شد.
کوتاه این که: فیلم «آشغال های دوست داشتنی» را ببینید. هم به خاطر این که زیبا و روان و نوستالژیک است و یکی دیگر از مادرهای همیشه نگران سینمای ایران را به تصویر کشیده، هم به خاطر نوستالژی های دهۀ 60 و هم اشارتی ولو گذرا به اتفاقات 88.
بیشتر اما به این دلیل که استقبال مردم رکوردی از فروش ثبت کند تا سنت زشت جلوگیری از نمایش فیلمی که مراحل قانونی قبلی را طی کرده تکرار نشود و به درک و شعور اهل هنر و مخاطبان توهین نکنند و بدانند به تعبیر مشهور «هیچ فیلمی در کشو نمی ماند.»
مگر می شود یک پروژه قانونی و سرمایه گذاری و صرف وقت شده را به خاطر نظر چند نفر به محاق برد. آقای سالک و امثال او چگونه به خود حق دادند ما را محروم کنند؟ در حالی که قانونا نیز چنین اختیاری نداشتند و ندارند.
خوش بختانه رفع توقیف تنها شامل این فیلم نشده و نوبت به دیگران نیز رسیده و می رسد و دولت اعتدالی ولو با تأخیر این وعده را محقق کرده چون اگر مشکلات اقتصادی و معیشتی را به خاطر خروج ترامپ از برجام بدانیم تنگناهای اجتماعی و فرهنگی ربطی به ترامپ و آمریکا ندارد.
یادتان باشد فیلم را تا پایانِ پایان ببینید. یعنی حتی تیتراژ پایانی را. چون شاهکار فیلم در دو دقیقۀ پایانی است...
آیا الان مشکل مردم کشور، "موضوع خبر یا مقاله" است؟
چه حقوق زنان باشه چه ازدواج کودکان و یا حتی یک مقاله علمی
ولی حق ندارید ما و سایت محبوبمان را از پرداختن به مسایل دیگر محروم کنید