اسکله مواد معدنی جزیره نگین در استان بوشهر به یک دغدغه بزرگ برای شهروندان این استان و دوستداران محیطزیست تبدیل شده است. زیرا با توجه به شرایط آب و هوایی بوشهر همه روز ریزگردهای ناشی از مواد معدنی صادراتی از این محل هر روز به حلق مردم میرود. اما مسولانی مانند دبیر کل انجمن کشتیرانی با تاکید بر توسعه جزیره نگین بوشهر برای همکاری با قطر از لزوم توسعه ان برای امکان صادرات مواد معدنی خبر میدهند. در حالی که سئوالات مهمی است را باید پاسخ بدهند. آنها باید بگویند براساس اصل اقتصادی هزینه – فایده، چه لزومی در توسعه این بندر برای صادرات مواد معدنی است ؟
به گزارش جهان اقتصاد، آیا این جزیره جذاب نمی توند به جای این نوع فعالیت های الوده ساز شهر بوشهر متمرکز بر صادرات غیر الوده ساز محیط زیست متمرکز تر شود و از امکانات دیگر اسکه ها برای صادرات مواد معدنی استفاده شود؟
سود حاصل از این اقدام کمتر از ضربات و خساراتی است که به محیطزیست و اکوسیستم منطقه وارد میشود و آلایندههایی را هم به حلق ساکنان بوشهر هدیه میدهد؟
چرا با وجود قوانین موجود،سازمان محیط زیست همچنان چشم به موضوع بسته است ؟
بد نیست پیش از ورود به بحث یاداوری شود که به استناد قوانین و بررسیهای زیستمحیطی هرگونه احداث و بهرهبرداری از تأسیسات بارگیری مواد معدنی در این کانال را ممنوع ارزیابی می کند با این تفاسیر سازمان بنادر و دریانوردی چرا به یک شرکت تعاونی اجازه استفاده از تأسیسات بندری موجود در جزیره نگین را داده است. اجازهای که به قیمت کمک به افزایش رسوبات کانال و آلودهسازی محیطزیست از طریق بلند شدن ریزگردهای ناشی از دپوی شن و ماسه و سنگ گچ وکلینکر سیمان در هوای همیشه بادی بندربوشهر تمام میشود.
داستان چیست ؟
هنوز چند روزی از شروع سالجاری نگذشته بود که مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی با تأکید بر اینکه ایجاد تأسیسات زیر بنایی مجتمع بندری نگین بوشهر و لایهروبی آن در اولویت برنامه امسال قرار دارد، گفت: “توسعه اسکله این بندر در دستور کار است.” محمد راستاد با بیان اینکه پایانه کانتینری مجتمع بندری نگین بوشهر امسال افتتاح میشود، تأکید کرد: “با اتمام لایهروبی این اسکله، پایانه این مجتمع بندری نیز به بهرهبرداری میرسد.” با اینکه مسئولان امر هم به خوبی واقفند که لایروبی این مناطق تا چه حد هزینه بر است و در حالی که اسکله خاص بارگیری مواد معدنی در بندر دیر توسط بخش خصوصی ساخته و آماده بهرهبرداری است؛ و از همه مهمتر اینکه علاوه بر افزایش ترافیک حمل و نقل به تنها مسیر دسترسی به بندر و ایجاد مشکلات زیستمحیطی که میتواند در آینده گریبان این نقطه را بگیرد و اثرات منفی آن بر مشکلات مردم اضافه شود، معلوم نیست چرا سازمان بنادر و دریانوردی که همیشه از مسئولیتهای اجتماعی و پیشرفت و توسعه دم می زند، اجازه داده تا چند شرکت و تعاونی به محیطزیست و آرامش زندگی مردم تعرض کنند و پای در مسیری بگذارند که از هم اکنون عوارض و خساراتش مشخص است.
البته باید توجه داشت که کسی مخالف صادرات مواد معدنی و ارز اوری در چنین شرایطی نیست اما همان طور که در دل شهر تهران نمی توان پالایشگاه ساخت، نگین بوشهر را نیز نباید به ریزگرد پاش و الوده کننده بستر دریای شهر بوشهر بدل کرد و باعث وبانی ان بود که خدای ناکرده هر آنچه از سود حاصل از صادرات مواد معدنی حاصل می شودو بلکه بیشتر، از جیب مردم بوشهر برای درمان مشکلات تنفسی و قلبی -عروقی آنها هزینه شود.
چشم بستن بر روی کانون مهم و مضر ریزگردهای حاصل از کوهی از کلینکر و سنگ گچ و شن و ماسه حتماً غیر قابل توجیه است. و باید از طریق نهادهای قضایی به استناد “دستورالعمل نظارت و پیگیری حقوق عامّه” تضییع کنندگان حقوق مردم پیگیری شود.به خصوص آن که معلوم نیست چرا اداره کل حفاظت از محیطزیست استان بوشهر هنوز به اقدامات صورت گرفته در اسکله مواد معدنی جزیره نگین هیچ واکنشی نشان نداده و حداقل با شکایت یا واکنشی مانع از عملیات تخلیه و بارگیری مواد خام معدنی در اسکلههای این جزیره نشده است.
البته اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر در توضیحات خود چندی پیش مدعی به جذب مشاور برای تهیه ی ارزیابی زیست محیطی شده است اما با وجود ده ها و صدها برگ سند و نامه، درباره حق مردم برای داشتن سلامتی و حق محیط زیست برای بقا. آیا این اقدام اداره کل بنادر و دریانوردی استان بوشهر بیشتر شبیه توجیه برای ادامه فعالیت چند شرکت خصوصی در نگین بوشهر نیست ؟
به نظر می رسد پیش از ان که دیر شود،نهاد های نظارتی و قوه قضاییه در بررسی پرونده این اسکله که فاقد مجوز و ارزیابی زیست محیطی است باید جدی تر ورود کنند!