عصر ایران - حضور حجه الاسلام سید ابراهیم رئیسی بر مسند ریاست قوه قضائیه، در مجموع واکنش های مثبتی را در بین فعالان سیاسی داشته است؛ حتی بسیاری از اصلاح طلبان نیز که از نظر مشی سیاسی با رئیسی همسو نیستند و در انتخابات گذشته ریاست جمهوری از رقیب او حمایت کردند، از این که فردی از درون قوه قضائیه ریاست آن را عهده دار شده و بیش از سایر مقامات قضایی اهل گفت و گو و تعامل است، ابراز خرسندی کرده اند.
این که جریان های سیاسی غیر همسو با کنار گذاشتن اختلافات سیاسی به رئیس جدید قوه قضائیه خوش آمد گفته و ابزار امیدواری می کنند که در دوره او دستگاه قضایی رو به اصلاح و ارتقا باشد، نشانه بلوغ سیاسی است که جامعه ایران به سمت آن می رود، هر چند برخی تمامیت خواهان، نگران آنند که مبادا رئیسی از دایره محدود آنها خارج شود و فراجناحی عمل کند. این نکته استراتژیکی است که اگر رئیس جدید قوه قضائیه از آن غفلت کند، زمانی به خود خواهد آمد که در محاصره یک جناح خاص قرار گرفته، مجری منویات آنها در محاکم شده و آخرت خود را فدای دنیای دیگرانی کرده است که در قبر و قیامت، دیگر دور و برش نیستند.
از رئیس جدید قوه قضائیه انتظار می رود بین «منصب سیاسی - اجرایی ریاست جمهوری» که در سال 1392 کاندیدایش بود و «جایگاه عدالت محور قوه قضائیه» تمایزی پررنگ و اساسی قائل باشد و اجازه ندهد دستگاه قضا، تیول گروهی خاص باشد.
اداره جناحی قوه قضائیه، فقط عدالت را به قربانگاه نمی برد بلکه مردم را از نظام دلسرد و بدان بدبین می کند؛ به عبارت بهتر، هیچ نهادی قابلیت آن را ندارد مانند قوه قضائیه، ضد عدالت شود و نظام را تضعیف کند. این که قوه قضائیه کدام مسیر را برود، تصمیم و البته مسؤولیت اش با رئیس جدید است.
نکته دیگری که بسیاری از رسانه ها به جدّ و تأکید از رئیس جدید قوه قضائیه انتظار دارند این است که باب نقد دستگاه قضا را بگشاید و این قوه را از مواهب نقد بهره مند سازد.
این که هیچ رسانه ای نقدی بر قوه قضائیه منتشر نکند، نشانه آن نیست که دستگاه قضا و آرای محاکم و رویکردها مبرای از خطا هستند بلکه اتفاقاً بیانگر ضعف مفرطی حتی در حد ناتوانی شنیدن نقد است. امید که رئیس جدید "افزایش سعه صدر در قوه قضائیه" را به عنوان زیرساخت تعامل با افکار عمومی و اعتمادزایی در دستور کار قرار دهد و به طور جدی بدان اهتمام ورزد.