بلندیهای جولان مساحتی حدود ۱۸۰۰ کیلومتر دارد. ۱۲۰۰ کیلومتر آن توسط اسرائیل اشغال شده. مساحتی کمتر از دو برابر شهر تهران. اما با این حال دههها تلاش بینالمللی موجب نشده تا اسرائیل از این تکه خاک متعلق به سوریه دست بکشد؛ اصراری مهم که ریشه در موقعیت استراتژیک این محل دارد.
به گزارش بی بی سی، اسرائیل از زمان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ میلادی (۵۲ سال پیش) این بخش از خاک سوریه را در اشغال خود دارد.
اخیرا موضعگیری غیرمستقیم دولت آمریکا در برابر موقعیت حقوقی این منطقه موجب شد تا بار دیگر، وضعیت بلندیهای جولان و سرنوشت نهایی این منطقه به مساله رسانهها تبدیل شود.
روز چهارشنبه هفته گذشته، وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود از وضعیت حقوق بشر در جهان، این منطقه را برخلاف ادبیات رایج دولت آمریکا "منطقه تحت کنترل اسرائیل" توصیف کرد. تا این زمان، وزارت خارجه آمریکا از بلندیهای جولان همواره به عنوان "منطقه تحت اشغال اسرائیل" نام میبرد.
آمریکا میگوید که موضعش در برابر این منطقه تغییری نکرده است. اما همزمان در اسرائیل این گمانه مطرح است که بنیامین نتانیاهو در آستانه انتخابات دشواری که در ماه آینده در پیش رو دارد، در تلاش است تا با جلب نظر دونالد ترامپ بر سر بلندیهای جولان، در افکار عمومی اسرائیل برای خود محبوبیت دست و پا کند.
نیم قرن اشغال
از زمان پایان جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷، در فاصله بین منطقه تحت کنترل اسرائیل و بخشی که مرزهای اصلی بلندیهای جولان تلقی میشود، یک مرز فرضی جدید با هدف ترک مخاصمه میان اسرائیل و سوریه تعیین شد که تا امروز پابرجا مانده است.
تقریبا از فردای اشغال بلندیهای جولان توسط اسرائیل، سکنی گزیدن برخی از اسرائیلیها در این منطقه کوچک آغاز شد.
شش سال بعد از شکست سهمگین جنگ شش روزه، سوریه تلاش کرد تا در جنگ سال ۱۹۷۳ (جنگ یوم کیپور)، کنترل بلندیهای جولان را از اسرائیل پس بگیرد. اما نیروهای اسرائیلی به سختی از این منطقه حفاظت کردند و به رغم تلفات سنگین کنترل آن را حفظ کردند. ناگهانی بودن حمله نیروهای سوری در زمان تعطیلی مذهبی یهودیان نیز موجب نشد تا اسرائیلیها شکست بخورند.
مجادله دو کشور اسرائیل و سوریه بر سر بلندیهای جولان بعد از جنگ ۱۹۷۳ نیز ادامه یافت و در آن زمان، دیپلماتهای سازمان ملل تلاش کردند تا برای این منطقه راهحلی بیابند. پیمان ترک مخاصمه دو کشور که در سال ۱۹۷۴ به امضا رسید، نتیجه آن تلاشها بود. ضمن اینکه قرار شد نیروهایی از سوی سازمان ملل در محل مستقر شوند و بر آتش بس میان دو کشور نظارت کنند.
هفت سال بعد، در سال ۱۹۸۱ میلادی، اسرائیل با یک تصمیم یکجانبه هم دمشق را آچمز کرد و هم جامعه جهانی را. در این سال تلآویو اعلام کرد که به شکل رسمی، بلندیهای جولان را به خاک خود ضمیمه میکند. این تصمیم، از سوی مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته نشد و از نظر سازمان ملل، این منطقه همچنان بخشی از خاک سوریه باقی ماند که در اشغال ارتش اسرائیل است و باید روزی به سوریه بازگردانده شود.
از آن زمان اسرائیل با بلندیهای جولان همچون بخشی از خاک خودش برخورد کرده و ساکنان آن میتوانند شهروندی اسرائیل را بگیرند و اسرائیلی شوند. ضمن اینکه ساخت و ساز شهرکهای یهودی نشین هم در این مدت ادامه داشته است.
در حال حاضر بیش از ۳۰ شهرک یهودینشین در این منطقه وجود دارند. تخمین زده میشود که ۲۰ هزار نفر در این شهرکها ساکن باشند. در عین حال هنوز ۲۰ هزار تن از ساکنین سوری بلندیهای جولان نیز هنوز در این منطقه زندگی میکنند. این گروه عموما از شهروندان دروزی سوریه هستند.
موقعیت استراتژیک
موقعیت بلندیهای جولان در جنوب سوریه و در هممرزی با اسرائیل یک موقعیت استثنایی است. از بالای این منطقه، بخش بزرگی از جنوب سوریه و حتی شهر دمشق در ۶۰ کیلومتری شمال جولان قابل رویت است.
همزمان بخش جنوبی این بلندیها به خاک اسرائیل مشرف است و این موضوع موجب میشود تا این بلندیها، به هر کس که آن را کنترل کند، یک امتیاز استراتژیک ویژه ببخشد. سوریه در فاصله سال ۱۹۴۸ که اسرائیل تشکیل شد تا سال ۱۹۶۷ که کنترل این بخش را از دست داد، از این امتیاز استراتژیک حداکثر بهره را برد و به طور مرتب، از بالای بلندیهای جولان، خاک اسرائیل را هدف خمپارههای خود قرار داد.
از زمانی که این بلندیها به دست اسرائیل افتاد ورق برگشت و نه تنها مساله حملات ارتش سوریه به شمال اسرائیل رفع شد، بلکه ارتش اسرائیل به بخش مهمی از خاک سوریه اشراف پیدا کرد. اسرائیلیها از این بلندیها میتوانند به دقت فعالیتهای مهم سوریها را جنوب کشورشان زیر نظر بگیرند.
همزمان این منطقه به شکل طبیعی به یک فضای حائل نیز بین سوریه و اسرائیل تبدیل شده است. به بیان دیگر سوریها برای شلیک خمپاره به سوی اسرائیل، از زمان اشغال این منطقه در سال ۶۷ ناچار بودند که ابتدا به خاک خودشان در جولان خمپاره شلیک کنند.
علاوه بر این امتیاز نظامی، بلندیهای جولان، یک منبع بسیار مهم آب برای منطقهای است که به عنوان یک منطقه کمآب شناخته میشود. آب باران از جولان یکی از منابع رود اردن است و کل این منطقه یک سوم آب مورد نیاز اسرائیل را تامین میکند.
بماند که خاک حاصلخیز جولان نیز ظرفیت مناسبی برای تبدیل شدن به تاکستان و باغهای میوه دارد و ارتفاعات این منطقه در زمستان، به تنها پیست اسکی اسرائیل نیز تبدیل شده است.
تلاشهای سوریه
به رغم پافشاری اسرائیل و ضمیمه کردن جولان به خاک خود، سوریه هرگز از ادعای ارضی خود دست نکشیده. برعکس، دولت این کشور هرازگاهی فعالیتهای دیپلماتیک قابل توجهی را برای بازپس گرفتن جولان کلید میزند.
موضع سوریه این است که در چارچوب هرگونه پیمان صلح با اسرائیل باید مساله بازگرداندن جولان به سوریه نیز گنجانده شود. در سال ۲۰۰۳ میلادی و زمانی که هنوز ماه عسل بشار اسد در قدرت به پایان نرسیده بود و بوی تغییرات در سوریه به مشام میرسید، رئیس جمهور جوان سوریه اعلام کرد که آماده است گفتوگوهای صلح با اسرائیل را دوباره زنده کند.
از آن سو، پیشنهاد بازگرداندن جولان در ازای یک صلح پایدار، پیشنهادی است که اسرائیل را نیز راضی میکند و به طور کلی در معامله جولان در برابر صلح، مخالفتی اصولی در تل آویو وجود ندارد. در گفتوگوهای سال ۱۹۹۹ -۲۰۰۰ نیز ایهود باراک، نخستوزیر وقت اسرائیل به شکل رسمی اعلام کرد که کشورش با چنین معاملهای مشکلی ندارد.
اما مشکلی که در همان زمان مذاکرات را به بنبست رساند، همچنان یک معمای جدی برای سرنوشت جولان محسوب میشود. سوریه میگوید که اسرائیل باید سراسر جولان را به دمشق پس بدهد و به پشت مرزهای سال ۱۹۶۷ بازگردد. چنین کاری دست اسرائیل را از سراسر سواحل شرقی دریاچه استراتژیک طبریه کوتاه میکند.
دریاچه طبریه در واقع بخشی از مرز اسرائیل و سوریه محسوب میشود، اما اشغال جولان موجب شده تا اسرائیل در حال حاضر کنترل همه اطراف این دریاچه مهم را در دست داشته باشد. این دریاچه هماکنون منبع اصلی اسرائیل برای آب آشامیدنی است.
راه حل چیست؟اسرائیل امیدوار است که در جریان مذاکرات صلح، بخشهای اصلی جولان را بازگرداند اما به پشت مرزهای ۱۹۶۷ برنگردد تا بتواند این دریاچه را تام و تمام در اختیار داشته باشد. ایده اسرائیلیها این است که مرز به چند صدمتری سواحل شرقی (جایی که در حال حاضر خط ترک مخاصمه قرار گرفته) تغییر کند.
هرگونه توافق احتمالی اسرائیل و سوریه در نهایت موجب خواهد شد تا شهرکهای یهودینشین جولان به کلی تخلیه شوند. این موضوع موجب شده تا افکار عمومی اسرائیل به طور کلی با هرگونه توافقی که به از دست رفتن جولان منجر شود، همراهی نکند. بسیاری در این کشور معتقدند که اهمیت استراتژیک بلندیهای جولان آنقدر زیاد است که دولت نباید هرگز این منطقه را از دست بدهد.
در سال ۲۰۰۸ میلادی و زمانی که هنوز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل به قدرت نرسیده بود، با میانجیگری ترکیه مذاکراتی غیرمستقیم بین تل آویو و دمشق آغاز شد. اما استعفای ناگهانی ایهود اولمرت، نخستوزیر وقت به دلیل پرونده فساد مالی موجب شد تا آن مذاکرات نیمهکاره رها شود.
از سال ۲۰۰۹ میلادی که نتانیاهو در انتخابات پیروز شد و به قدرت رسید، سیاست تلآویو به سوی یک راستگرایی سختگیرانه تمایل پیدا کرد. اندکی بعد از به قدرت رسیدن نتانیاهو، سوریه اعلام کرد که دیگر در تلآویو شریکی برای یک گفتوگوی سازنده وجود ندارد و عملا مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه ناکام رها شد.
در عین حال باراک اوباما از همان ابتدای کارش در کاخ سفید اصرار داشت که مذاکرات این دو کشور از سرگرفته شود و این مذاکرات را به عنوان یکی از اهداف سیاست خارجی خود تعیین کرد. اما در سال ۲۰۱۱ و در فاصله کوتاهی بعد از آغاز اعتراضهای بهار عربی، سوریه درگیر یک جنگ داخلی شد و عملا امکان هرگونه مذاکره بار دیگر از بین رفت.
در سال ۲۰۱۳، درگیریهای جنگ داخلی سوریه به مرزهای بلندیهای جولان نیز رسید. در سال ۲۰۱۸ و بعد از اینکه حکومت مرکزی سوریه بخش بزرگی از مناطق اطراف مرز را به تحت کنترل خود آورد، بار دیگر مرز را تحت نظارت سازمان ملل، همانند دوران پیش از جنگ بازگشایی کرد.