عصر ایران؛ فاطمه صابری - «اگر سد لاسَک ساخته شود مرگ تالاب بینالمللی انزلی حتمی میشود، 6 روستا زیر آب میرود و 95 هکتار از جنگلهای هیرکانی 40 میلیون ساله گیلان نابود میشود، 70 گونه جانوری مهم که در منطقه وجود دارد محل زندگی خود را از دست میدهد،110 هکتار شالیزار و باغ به داخل حوضچه سد لاسک میروند، بیش از 130 هکتار شالیزار و باغ منطقه با کمبود آب مواجه میشوند، بیش از 3 کیلومتر جاده به زیر مخزن سد میرود.» این جملات ترجیعبند فعالان محیطزیست و کارشناسانی است که از یک سال قبل مخالفتهایشان برای ساخت یک سازه بتونی غولپیکر دیگر در دل منطقهای بکر رسانهای شده است.
این بار انجمن علمی برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران در سالن مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه میزبان نشستی تخصصی درباره محیطزیست و علوم اجتماعی با عنوان «سد لاسَک» بود. طبق اعلام قبلی قرار بود در این نشست حسین ایمانی استاد دانشگاه تهران، احسان هادی پور رئیس اداره محیطزیست بندرانزلی و پونه نیکویی فعال محیط زیست، نظرات موافق و مخالفشان را با حاضران در میان بگذارند.
اما به گفته آرمین ایلبیگی از فعالان محیطزیست و از بانیان برگزاری مراسم، رئیس اداره محیطزیست بندرانزلی به دلیل مخالفت سازمان محیطزیست گیلان اجازه شرکت در سالن مطهری دانشکده علوم اجتماعی تهران را پیدا نکرد.
مستندی از دل تالاب انزلی
این نشست با نمایش«مستند تالابهای خزری» به کارگردانی سعید نبی آغاز شد. مستندی که علاوه بر تصویر موقعیت جغرافیایی تالاب و آبریزهای آن، نماهای مختلفی از پرندگان تالابی و قایقها و صیادان را به تصویر کشیده بود. قایقهایی که سالهای قبل در تالابی با عمق 10 متر بدون دغدغه حرکت میکردند اما اکنون عمق تالاب به وضعیت فاجعهبار حدود یک متر رسیده است و در بعضی از قسمتهای تالاب انزلی به دلیل خشکی و کمآبی امکان آمدوشد وجود ندارد.
در چنین وضعیتی فعالان محیطزیست گیلان از ساخت سدی با عنوان لاسک مطلع شدهاند. سازه غول پیکری که با شرایط موجود میتواند مرگ حتمی تالاب انزلی را رقم بزند.
مافیای سدسازی در ایران چه کرده؟
در این نشست دانشگاهی از«مافیای سدسازی» در ایران سخن گفته شد و اینکه در بسیاری از مناطق ایران بدون منطق و توجه به وضعیت اکولوژیکی و پیوستهای زیستمحیطی صدهها سد ساختهشده که در نهایت زیانهای جبرانناپذیر فعلی را برای طبیعت و زندگی هزاران ایرانی به وجود آورده است. بهگونهای که به خاطر بیآبی و وجود ریز گردها هزاران تَن از ساکنان مناطق جنوبی و غربی ایران محل آباء و اجدادی خود را ترک کرده و در مناطق دیگر و عموما حاشیه شهرها ساکن شدهاند.
هویت مردم انزلی؛دریا، صیادی و ملوان
آروین ایلبیگی دانشآموخته عمران و فعال محیطزیست هم در صحبتهایش بارها نسبت به نامساعدتر شدن وضعیت تالاب انزلی در این نشست هشدار داد. او با ذکر این نکته که از 300 سال پیش ماهی گیری شغل اصلی انزلیچیها بوده توضیح داد که دریا و صیادی و تیم فوتبال ملوان با هویت ساکنان این شهر بندری گرهخورده است.
ساکنانی که تالاب پرخیر و برکت را نه مرداب و تالاب که «کوجی دریا» یعنی دریای کوچک و دریای کاسپین را «پیله دریا» یعنی دریای بزرگ میخواندند.
ایلبیگی یکی از دلایل اهمیت تالاب انزلی را تخمریزی ماهیان اصلی دریای کاسپین در این تالاب عنوان کرد و گفت؛ اما به دلیل طوفان آلودگیها طی سالهای اخیر همهچیز رو به افول گذشته است. این فعال محیطزیست با استناد به آمارهای رسمی گفت: طبق این آمارها در سال 80 میزان استحصال خاویار در این دریا 1600 کیلوگرم با درآمد 360 میلیارد تومان برای کشور بود. اما این عدد در سال 95 به 181 کیلو یعنی به ارزش تنها 4 میلیارد تومان رسیده است.
او میزان صید ماهیان خزری را در سال 80 ، 36 هزار تن اعلام کرد که در سال 95 به 13 هزار تن کاهش رسیده است.
ایلبیگی با ذکر این نکته که مدیران و کارشناسان شرکت آب منطقهای گیلان هم مانند همتایانشان در سراسر ایران شیفته سدسازی هستند گفت؛ رئیس آب منطقهای گیلان بارها اعلام کرده است که ساخت 19 سد برای گیلان را در دستور کار دارند.
یکی از 19 سد مدنظر هم سد لاسک است که قرار است روی رودخانه امامزاده ابراهیم شهرستان شفت در غرب استان گیلان ساخته شود. همان رودخانهای که با فاصله 40 کیلومتری سالهاست به تالاب انزلی میریزد و یکی از اصلیترین منابع تامین کننده آب تالاب انزلی است.
ایلبیگی توضیح داد؛«مدافعان ساخت سد لاسک میگویند میزان آبی که از ورود به تالاب انزلی بعد از ساختن سد کم میشود بین 7 تا 12 درصد است و دائما تکرار میکنند که دبی آب عددی نیست. اما مشکل این است که تلاش همهجانبهای وجود دارد که روی تمام رودخانهها یک سد احداث کنند و اگر حتی این 7 یا 12 درصد را کنار هم بگذاریم درنهایت آبی برای ریختن به تالاب باقی نمیماند.»
وضعیت بحرانی تالاب انزلی
فعالان محیطزیست در گیلان و کشور سالهاست که از وضعیت بحرانی تالاب انزلی میگویند. تالابی بینالمللی که عمقش به دلیل خشکی و کمآبی و انباشت رسوب از 10 متر به کمتر از یک متر رسیده است.
آنها مدتهاست با ساخت سد لاسک مخالفت میکند. همان سدی که مطالعات اولیه برای ساختش به دولت سازندگی اکبرهاشمی رفسنجانی برمیگردد و از 20 سال قبل تصمیم گرفته شد این سد احداث شود. اما بهطور مداوم با مخالفت فعالان محیطزیست و اساتید دانشگاه روبهرو شده است.
به گفته ایلبیگی در میان این مخالفتها و هشدارها، شهریورماه گذشته رضا اردکانیان وزیر نیرو برای کلنگ زنی سد به شهرستان شفت سفر کرد که با مخالفتهای فعالان محیطزیست کلنگ افتتاح سد به زمین زده نشد. اما افتخاری نماینده فومن و شفت بارها اعلام کرده است که ساخت سد متوقف نشده بلکه به تعویق افتاده و تحت هر شرایطی سد لاسک ساخته میشود.
این فعال محیطزیست اضافه کرد؛«در 30 دی 97 از اخذ مجوزهای نهایی برای ساخت سد خبر دادند؛ سدی که ابتدا قرار بود لاستیکی باشد اما اکنون حرف از سد خاکی و مخزنی بزرگ است. در واقعیت امر هم تفاوت این سدها در عدد بودجه است و میزان سودی که پیمانکاران از ساخت آن بهرهمند میشوند.»
زیر آب رفتن 6 روستا و تخریب جنگلهای هیرکانی 40 میلیون ساله
ایلبیگی اضافه کرد که بر اساس اطلاعات منتشرشده، با ساخت این سد 6 روستا بهطور کامل به زیر آب میرود. سدی که یکی از اهداف ساختش تامین آب شرب و بهداشتی شهرستان شفت است که پیشبینیشده جمعیتش در سال 1405 به 76 هزار نفر میرسد.
دومین هدف «بهبود» و نه تامین آبیاری دشت فومن است. اهدافی که به گفته این فعال محیطزیست باعث تخریب کامل دستکم 95 هکتار از جنگلهای هیرکانی 40 میلیون ساله منطقه میشود.
ایلبیگی با طرح این پرسش که مشکل ما با ساخت سد چیست؟ اضافه کرد؛ مهمترین دلیل مخالفت فعالان محیطزیست تصمیمات بخشی نگرانه ی مدیران است. مثلا اعلامشده است برای ساخت سد 1000میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفتهشده است.
در حالی که هزینه ساخت تصفیهخانه رشت- انزلی که سالهاست منتظر تامین وام بانک جهانی است 150 میلیارد تومان برآورد شده است. تصفیهخانهای که در صورت ساخت میتواند بخش بزرگی از مشکلات تالاب بینالمللی انزلی را حل کند و دیگر شاهد ریزش فاضلابهای بیمارستانی و شیرابههای شهرهای اطراف در آن نخواهیم بود.
او اضافه کرد؛ مدافعان ساخت سد میگویند که ساخت آن میتواند باعث صرفهجویی شود و از هدر رفت چند میلیون مترمکعب آب جلوگیری کند. در حالی که تاکنون تلاش هدفمندی برای فرهنگسازی در زمینه مصرف آب شرب و کشاورزی صورت نگرفته است.
ایلبیگی با انتقاد از وضعیت حاکم بر کشور در زمینه فرهنگسازی گفت:در سال 94 در گیلان 382 هکتار جنگلکاری شده است. اما آمارهای رسمی نشان میدهد که 316 هکتار از جنگلهای منطقه هم توسط مسافران و اشتباهات انسانی در آتش سوخته است و غمانگیز آنکه فقط در نوروز 97 ، 150 هکتار از جنگلهای منطقه در آتش زغال شدند.
«مافیای سدسازی» در ایران حل تمام مشکلات را با ساخت سد پیوند زده است
ایلبیگی با ذکر این نکته که «وقتی استراتژی غلط است از کدام فرهنگسازی صحبت میشود گفت؛«وقتی 30 درصد آب شرب در خطوط آبرسانی کشور هدر میرود. چرا مانع از هدر رفت آن نمیشوند؟ چون «مافیای سدسازی» در ایران حل تمام مشکلات را با ساخت سد پیوند زده است. کسانی که هرگز دلشان برای منابع طبیعی نمیسوزد. نمونه بارز آن دریاچه ارومیه است که باهمین توجیهات دمدستی و بدون ارزیابیهای همهجانبه 120 سد در حوزه بالادست ارومیه احداث شد. وقتی هم که دریاچه بهطور کامل خشک شد و منطقه در آستانه فاجعهای عظیم قرار گرفت؛عزا گرفتند و برای نجات آن بودجه میلیاردی درخواست کردند.»
این فعال محیطزیست ادامه داد؛«قابل پیشبینی است که برای تالاب انزلی هم همین سناریو را نوشتهاند. چون تاکنون دو سد بزرگ در حوزه آبریز آن احداثشده و لاسک سومین سد بزرگ مدنظر است و در کنار آن در حال برنامهریزی برای ساخت 19 سد دیگر هم هستند.»
ایلبیگی با انتقاد از سازمان محیطزیست گفت؛ آقای کلانتری رئیس سازمان محیطزیست کشور به تمام مجموعه زیردستیاش قبولانده که تالاب انزلی خشکشده است و حاضر به گفتوگوهای علمی درباره موضوع نیستند و شاهد هستیم که برای شرکت در یک نشست دانشگاهی هم از سازمان محیطزیست گیلان مانع حضور رئیس اداره محیطزیست انزلی در نشست شدهاند.
او با دفاع از جمعیت دانشگاهی گیلان هم گفت: در کمیته ارزیابی سد لاسک دو تن از اساتید دانشگاهی هم حضور داشتند که هر دو به خاطر مخالفت با پروژه خط خوردند و در حال حاضر هم از حضورشان در جلسات بررسی دانشگاهی یا ان جی اوها جلوگیری میشود.
ایلبیگی در پایان اظهاراتش تاکید کرد؛ برخلاف تبلیغات صورت گرفته، فعالان محیطزیست به فکر اشتغال مردم هستند اما نمیپذیرند که اشتغالزایی با از بین بردن میراث طبیعی کشور همراه باشد .
وقتی قوی سفید با انزلی قهر میکند
پونه نیکویی دانشآموخته علوم سیاسی و فعال در حوزه ادبیات و محیطزیست دیگر سخنران گردهمایی سد لاسک در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود. او صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد؛ ایران سیاهچاله پرندگان(زیستگاه امن) است که پرندگان بعد از سفر همینجا میمیرند و دفن میشوند. اما امسال حتی یک قو هم به انزلی سفر نکرد که نشاندهنده ناامن شدن این زیستگاه برای پرندگان است.
او هم وجه مشترک صحبتهای مردم انزلی را تیم فوتبال ملوان و تالاب عنوان کرد و گفت سدسازیها میتواند نابودی تالاب انزلی و زندگی مردم منطقه را رقم بزند.
نیکویی با ذکر این نکته که مخالفان سد لاسک مدتهاست از موافقین سدسازی ناسزا میشنوند از چندین بار تجربه بدرفتاری بعضی از ساکنان منطقهی ساخت سد با مخالفان ساخت سد سخن گفت و مسبب آن را نه مردم بومی که ارائه اطلاعات غلط از سوی مقامات دولتی به آنها دانست.
وقتی منافع مردم را به ساخت سد گره زدهاند
نیکویی توضیح داد که مدتهاست،ادارات و نهادهای دولتی منطقه، منافع مردم را به سد گره زدهاند. مثلا اگر کسی پیگیر کمبودهایی مانند برق، آب، آسفالت و حتی تعمیر ساختمان شود به او میگویند: موارد گفتهشده وقتی درست میشود که سد لاسک ساخته شود.
این فعال محیطزیست اضافه کرد؛ ما در برخی موارد به اصلاح قانون نیاز داریم. چون سازمان محیطزیست فاقد سمت قانونی در خصوص رسیدگی به تصرفات در تالابها است. و فقط وظیفه تشخیص تخریب پایدار محیط یست را دارد.
او با ذکر نکتهای که در بخشنامه اول این سازمان دراینباره آمده گفت: عجیب است که در بخشنامه اول گفتهشده است «مفهوم تخریب پایدار» در بخشنامههای بعدی شرح داده میشود اما بخشنامه دومی صادر نشده تا مفهوم تخریب توضیح داده شود.
نیکویی تاکید کرد که چشمان سودجوی زیادی منتظر خشک شدن تالاب انزلی است و مدام گفته میشود که رسوبات عامل اصلی خشک شدن تالاب است در حالی که هیچ دلیل علمی وجود ندارد که گفته شود مشکل اصلی تالاب رسوبات است. بلکه مشکل اصلی تالاب انزلی کمآبی است.
نیکویی با ذکر این نکته که بهجز کم آب و خشک شدن رودخانههایی که به تالاب میریختند، اسکله شماره 10 و موجشکنهایی ساختهشده در جوار تالاب هم اجازه تبادل آب دریا و تالاب را نمیدهند.
او با یادآوری معضل ورود پسماند و فاضلابهای خام به تالاب گفت؛فاضلاب رودخانههای گوهرود و زرجوب رشت فاجعه میسازد اما همان محتویات بدون هیچ فیلتری وارد تالاب انزلی میشود.
نیکویی با ابراز نگرانی شدید از ساخت سد لاسک تاکید کرد؛ ساخت این سد ورودی اندک آب به تالاب را هم میبندد و تبادل آب با دریا هم که امکانپذیر نیست. در این صورت در آیندهای نهچندان دور تالاب خشک میشود که با منطقهای باتلاقی و گندابی مواجه میشویم. که به گفتهی او میتواند فاجعهای محیطزیستی و به خطر افتادن بهداشت عمومی را به دنبال داشته باشد.
فاجعهی ریزگرد؛ نتیجهی خشک شدن تالاب انزلی
این فعال محیطزیست با اشاره به اظهارات کلانتری رئیس سازمان محیطزیست کشور و خسته بند نماینده انزلی در مجلس گفت؛«این افراد اعلام کردهاند که بیش از 90 درصد تالاب انزلی خشکشده است و در جلسهای دیگر اعلام شد که از فرودین 97 وجود ریز گرد در گیلان گزارششده است که بلایی خانمانسوز است و میتواند انزلی و مناطق اطراف را غیرقابلسکونت کند.»
نیکویی توضیح داد؛«مدیران در حالی شهریورماه برای کلنگ زنی سد لاسک در منطقه حاضرشده بودند که هنوز مجوزهای لازم برای آن اخذ نشده بود و مجوزی که بعدها منتشر شد نشان میدهد که با ساخت سد در آبان ماه موافقت شده است آنهم با استناد به سند ارزیابی که خط به خطش اشتباه است.»
وقتی پیمانکار سند ارزیابی مینویسد
او افزود؛ کسی که سند ارزیابی سد لاسک را تنظیم کرده خود پیمانکار است. پیمانکاری که در هیچ بخشی از سند ارزیابی به مشکلات تالاب انزلی اشارهای نکرده است.
در همین سند ارزیابی آمده است که سد سفیدرود بهزودی از حیز انتفاع خارج میشود و باید سد لاسک ساخته شود. اما وقتی به طرح وزارت نیرو، معاونت طرح و توسعه مراجعه شود در آن آمده است؛ حوزه اصلی سد لاسک، دریای خزر است، فرعی تالش و مرداب انزلی. یعنی هیچ نامی از رودخانه سفیدرود در آن نیامده است.
نیکویی اضافه کرد؛ منطقه مدنظر برای ساخت سد جزء مناطق با فرسایش کم است. در حالی که در سند ارزیابی آمده است که برای جلوگیری از افزایش رسوبات ساخت سد لازم است.
او بار دیگر گفت؛هیچ توجیه علمی اثباتشدهای مشکل اصلی تالاب انزلی را رسوب نمیداند و کارشناسان ژاپنی مشغول به کار در جایکا(آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن) که چند سال است در انزلی حضور دارند هم گفتهاند که مشکل اصلی تالاب انزلی رسوبات نیست. حتی اگر رسوب هم دغدغه این افراد باشد باید با پوشش گیاهی مشکل را حل کرد و نه آنکه ورودی آب را کاهش داد و بر مشکلات افزود.
از حجم بالای خاکبرداری و رسوب تا تبخیر بالای آب
حجم خاکبرداری سد مورد دیگر انتقادی مدنظر این فعال اجتماعی بود؛حجم خاکبرداری برای ساخت سد 3میلیون 200هزار مترمکعب است.حامیان طرح اعلام نکردهاند چه تمهیدی برای جلوگیری از ورود این حجم عظیم رسوب از خاکبرداری برای تالاب انزلی در دستور کار دارند.
به گفته او نکته دیگری که توسط کارشناسان مستقل بعد از مطالعه بروی سند ارزیابی اعلامشده این است که تبخیر آب در منطقه لاسک بیش از بارش باران است. یعنی متوسط بارندگی در محل طرح حدود 979 میلیمتر و میانگین تبخیر 1080 میلیمتر برآورد شده است.
نیکویی توضیح داد؛ مجوز ساخت سد لاسک علیرغم مخالفت صریح مدیر دفتر اکوسیستمهای تالابی سازمان محیطزیست صادرشده است. او اعلام کرده که اساسا در جریان تصمیمات ساخت سد نیست.
این فعال محیطزیست بلاتکلیفی 15 ساله روستاهای همجوار را از جمله دلایل موافقت اهالی بومی منطقه با ساخت سد اعلام کرد و گفت؛ برای ساخت مدرسه، مسکن و... بنیاد مسکن به متقاضیان پروانه ساخت نمیدهد و همهچیز را به ساخت سد گره زدهاند.
نیکویی با طرح این پرسش که ساکنان روستاهایی که برای ساخت سد از محل تخلیه میشوند چه سرانجامی پیدا میکنند گفت؛ فردی که در روستای محل زندگیاش مایحتاج روزمرهاش را از آبوخاک و طبیعت و ساختار یک زندگی روستایی تامین میکرد با پول فروش قطعه زمینش به سازندگان سد، در کدام منطقه شهر میتواند صاحبخانه شود؟ برای پس از آنهم اندیشه شده است؟
نیکویی اظهار داشت؛ساخت سد لاسک دستکم 10 سال طول میکشد که در این مدت انواع کامیون و ماشینهای مکانیکی از دل مناطق جنگلی عبور میکند و باعث تخریب محیطزیست بکر منطقه میشوند.
این فعال محیطزیست با ذکر این موضوع که مسئله سد لاسک فقط سند ارزیابی غلط نیست، گفت: مثلا ساخت سد بروی رودخانه لاسک که روی یکی از رگهای حیاتی تالاب انزلی احداث میشود منشا اتفاقات نامناسب فرهنگی و میراثی میشود. بهطور مثال آیا کسی حاضر است برای مروارید کاری روی قلب اش سند ارزیابی نوشته شود؟ این سند ارزیابی از پایه غلط است. چون منجر به نابودی فرد میشود.
نابودی خرده فرهنگها و تنوع زیستی
او در پایان گفت؛ «آنچه با ساخت سد لاسک زیر آب میرود و غرق میشود فقط 6 روستا نیست.آنچه به ورطه نابودی کشیده میشود فقط تالاب انزلی نیست بلکه تنوع زیستی، خردهفرهنگها و میراث ملی ماست که نابود میشود؛خردهفرهنگهایی که اصول بنیادین فرهنگ مادر را حفظ میکنند.
نقش مردم و تجربه سدسازی از ژاپن تا ایران
آخرین سخنران نشست حسین ایمانی عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، گروه مطالعات و توسعه بود.
ایمانی با یادآوری جلسهای در همین سالن با محوریت آب گفت؛ گروهی از سدسازان ایران برای بازدید از سدسازی راهی ژاپن شده بودند. هنگام بازدید، سدی بهطرف ایرانی نشان داده شده بود و گفته بودند این سد طی 20 سال به بهرهبرداری رسیده است. طرف ایرانی باافتخار گفته بود ما در ایران 5 ساله سد میسازیم و ژاپنیها با احترام گفته بودند البته ما سد را 3 ساله ساختیم 17 سال کار راضی کردن مردم برای آغاز کار طول کشید.
این استاد توسعه توضیح داد؛ قانون سیاستهای محیطزیستی آمریکا در 1969 تصویب شد. که برای اولین بار ارزیابی تاثیرات زیستمحیطی موردمطالعه قرار گرفت.او سپس توضیح داد کتابی هم که در دانشگاههای آمریکا در این زمینه تدریس میشود در کمتر نقطهای دیگری از جهان قابل رویت است. چون پر از مطالعاتی است که راجع به تاثیرات اجتماعی مداخلات انسانی نوشتهشده؛از سدسازی گرفته تا نیروگاه اتمی.
او نتیجه گرفت؛ یعنی دانشی هم که به ما میرسد دانش گزینشی شده و دسته چندم است.
داستان تغییر 15هکتار فضای سبز برای ساخت«مگامال»
ایمانی با ذکر این نکته که سند ارزیابی سندی حقوقی است و به تقاضای اجتماع محلی تهیه میشود گفت؛ این سند در تمام دنیا به رسمیت شناختهشده است اما در ایران موضوعیت چندانی ندارد.
او از تجربه مواجهشدن با چنین موضوعی در شهرک اکباتان تهران برای حاضران سخن گفت و توضیح داد؛ برای ساخت مجتمع «مگامال» 15 هکتار از فضای سبز منطقه اکباتان را تغییر کاربری دادند که مداخلهای بزرگ بهحساب میآید.
این استاد توسعه افزود؛ در ایامی که برخی ساکنان منطقه پیگیر موضوع و مخالفت بودند روشن شد که حق مخالفت نداریم و تنها حق موافقت داریم.در حالی که هر اقدام مداخله یک برنده دارد و یک بازنده. اما صدای بازندگان در ایران شنیده نمیشود.
نمایشی به نام سند ارزیابی
به گفته ایمانی، ارزیابی محیطزیست برای هر پروژهای باید بهصورت عمومی منتشر شود و همه به آن دسترسی داشته باشند.
او عموم ارزیابیهای فعلی محیطزیستی را هم فقط برای قرائت در جلسات اداری معرفی کرد و گفت؛ این قبیل ارزیابیها تاثیری در تصمیم اخذشده ندارد و برخی از محققان و دانشگاهیان هم بهعنوان ارزیاب و محقق بخشی از این «نمایش» هستند.
ایمانی پروژههایی مانند سد لاسک را مانند بر شاخه نشستن و بن بریدن خواند و گفت؛این روال را نمیتوان صنعت توسعه خواند بلکه بهنوعی «کاسبی توسعه» است.
این استاد دانشگاه در ادامه اظهاراتش گفت؛ باهمین تفکر در جایجای ایران صنایع و سازههایی ایجادشده که محیطزیست منطقه را نابود کرده است.
سازههایی که به گفته او با اطلاعات نادرست و امیدبخشی زیادی که در زمینه ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی برای ساکنان کماطلاع منطقه ایجاد میکنند همه ابتدا موافق ساخت هستند اما بعد از چند سال اثرات این قبیل تصمیمات غیرعلمی خود را نشان میدهد و در زمینه شغل هم تنها مشاغل رده پایین خدماتی به افراد بومی میرسد.
وقتی نیوزلندیها یک جزیره را به خاطر حفظ «کیوی» خالی کردند
او از تجربه حضور در نیوزلند و حساسیتهای ویژه آنها از بدو ورود هر مسافر تا حضور در کشور هم با حاضران سخن گفت. «مثلا قبل از ورود به کشور به مسافران اعلام میکنند اگر با کفشی که در سفر به نیوزلند به پا دارند چند روز قبل در منطقهای جنگلی حضورداشتهاید باید به آنها اعلام کنید تا اثرات احتمالی نامربوط به خاک خود را از بین ببرند.
ایمانی از وجود جادههای خاکی متعدد در این کشور کوچک و ثروتمند خبر داد و گفت: با تعجب در سفر به این موضوع میگفتیم که چرا جادههای خاکی آسفالت نمیشود اما آنها توضیح دادند؛ دلیلی وجود ندارد که امکان دسترسی آسان برای تمام مردم در مناطق بکر و طبیعی ایجاد شود.
این استاد دانشگاه همچنین افزود؛همچنین جزیرهای در این کشور وجود دارد که پرندهی بی پرواز و بومی نیوزلند یعنی «کیوی» در آن زندگی میکند و تا 40 سال قبل مسکونی بود. اما وقتی احساس خطر کردند که نسل این حیوان در حال انقراض است کل جزیره را خاکی از سکنی کردند و حالا سالهاست که توریستها صبح با کشتیهای مخصوص به آنجا میروند و عصر هم خارج میشوند.چون کیویها حیواناتی خجالتی هستند و شبها از لانه خود بیرون میآیند.حالا اگر کسی به هر دلیلی شب در جزیره بماند هیچ امکاناتی مانند برق، آب و لوازم گرمایشی وجود ندارد و ارسال کمک برای خارج کردن افراد هم نیست چون از همان ابتدا اعلام میکنند که کسی نباید در جزیره باقی بماند .
بیماری که ممکن است باعث نابودی تمدن ایرانی شود
او با ذکر مثالی از وضعیت گیلان و مازندران گفت؛ در تصاویر ماهوارهای روشن است که طبیعت بکر و بیمثال این دو استان به دلیل افزایش جمعیت و میلیونها مسافر نابودشده است.
ایمانی سپس به انتقاد از بحث انتقال آب از منطقهای به نقطه دیگر پرداخت و گفت؛ کسی نباید به خود حق دهد که مثلا به قیمت نابودی شمال ایران، سمنان صاحب آب شود. یا به خاطر بیتوجهیها نوار جنوبی ایران خالی از جمعیت شده اما تهران حدود 15 میلیون نفر جمعیت دارد.
ایمانی با ابراز نگرانی از وضعیت ایران گفت؛ ایران بیمار است. بیماری که ممکن است باعث نابودی تمدن ایرانی شود. در حالی که خود را مرکز دنیا هم میدانیم اما اگر باهمین شرایط پیش برویم در آیندهای نهچندان دور بخش زیادی از کشورمان قابلیت زیست خود را از دست میدهد؛ بلاهایی که خودمان سرمان آوردهایم و ارتباطی با استکبار جهانی ندارد.
از پُکهای عمیق دانشجویان به سیگار تا دغدغههای زیستمحیطی
اینکه برگزاری این نشست اندکی قبل از«روز جهانی حفاظت از رودخانهها در مقابل سدسازی»ها میتواند منجر به تغییر تصمیم مدیران امر شود یا شهروندان بیشتری را نسبت به تخریب محیط زندگیشان حساس کند خوشبینانه است.
شاید وقتی برگزارکنندگان این نشست مشاهده کردند تعداد دانشجویان دختر و پسری که بیهدف در محوطه وسیع دانشکدهای با عنوان علوم اجتماعی تهران به سیگارهایشان پکهای عمیق میزدند چند برابر حاضران در سالن نشست است حق داشتند خوشبینی اندکشان را هم از دست بدهند. البته اینکه تعدادی از این دانشجویان حتی اسم و مکان سالن اصلی برگزاری نشستها و اجلاسهای دانشکدهشان که قرار است تاثیر نسبی بروی علوم اجتماعی ایران بگذارد را هم نمیدانستند میتوانست بر نگرانیهایشان اضافه کند. اما فعالان محیطزیستی که در مراسم حاضر بودند تاکید داشتند؛زانوهایشان در برابر پروژههای غیرعلمی و این قبیل مشاهدات سست نمیشود؛ چون برای حفظ محیطزیستی تلاش میکنند که اگر بیش از این نابود شود، طوفانش مدافعان، مخربان و افراد بیتفاوت را باهم نابود میکند.