عصر ایران؛ مصطفی داننده- پیمان طالبی مجری برنامه «طبیب» با ادبیاتی تند، برخی مسؤولین کشور را مورد نوازش قرار داد و گفت:« لعنت به مسئولی که کمک نکرد و لعنت به مسئولی که در این شرایط کار را رها کرد و رفت!»
اینکه برخی مسؤولان با توجه به عملکردشان باید نقد و حتی لعن شوند شکی نیست .اما آیا میشود تلویزیون را در جایگاه منتقد پذیرفت؟
این روزها به شدت تلویزیون در جایگاه مدعی العموم قرار گرفته است و با هر ادبیاتی که دلش میخواهد حرف میزند. انتقاد بسیار خوب است. انتقاد با کلماتی که مانند دشنه به دل برخی مسؤولین میشنید هم بهتر از سکوت و انفعال است.
آیا تلویزیون جدا از مسؤولان کشور است؟ نه، تلویزیون بخشی از همین مسؤولانی است که مجری جوان شبکه سه به آنها لعن فرستاد.
جوالدوز تلویزیون برای انتقاد از مسؤولان بزرگ است اما سوزنی برای به خود زدن درکار نیست. کاش یکی از مدیران تلویزیون میپرسید، با این همه پولی که در هرسال از جیب ملت، خرج صداوسیما میشود، چرا بخش اعظمی از مردم بازهم برای سرگرم شدن شب و روز خود را پای شبکههای ماهوارهای سپری میکنند؟
یکی از مسؤولان تلویزیون بپرسد با این همه هزینهای که برای سریالها شده است، آنها چه تاثیری روی جامعه داشتهاند؟ چرا سریالهای ایرانی با این هزینههای گزاف، در کره، ژاپن، ترکیه و ... پخش نمیشود؟ چرا مردم آن کشورها مثل مردم ما که کشته و مرده جومونگ و یانگوم هستند، برای دیدن فیلمهای ایرانی، سر و دست نمیشکنند؟
چرا هنوز که هنوز است وقتی محرم از راه میرسد مردم باید مختارنامه و روز واقعه را ببینند؟
تلویزیون دم از تولید و حمایت از ایدههای جذاب میزند اما خودش برای برنامه سازی، به سراغ شبکههای خارجی میرود و هرکاری آنها میکنند، را تکرار میکند. حتی کار به جایی رسیده است که مانند شبکههای فارسی زبان لس آنجلسی، تبلیغات افزایش ریش و مو هم از تلویزیون ایران پخش میشود.
کسی نیست بپرسد چرا کنکور و تست زنی این همه در تلویزیون طرفدار دارد؟ چرا تلویزیون بچهها را به سمت حفظ کردن سوق میدهد؟
یکی بپرسد چگونه شد رسانهای که خود را ملی مینامد، میلی شده است. چرا تلویزیون تنها حرفهای بخشی از جامعه را نشان میدهد؟
در همین سیل اخیر همه مردم به صحنه آمده بودند از جمله بسیجیها، روحانیون، سپاهیها، القصه همه و همه. اما تلویزیون تنها به سراغ برخی اقشار رفت و آنها را نشان داد. گویی دیگران تنها دست روی دست گذاشته بودند تا لرستان، گلستان و خوزستان را آب ببرد.
چگونه میشود از آنها پرسید چرا در ایام انتخابات و 22 بهمن، به سراغ دختران و پسرانی میروند که در ایام سال آنها را سانسور میکنند و یا به سبک زندگی آنها میتازند؟
کجا میشود یقه مدیران تلویزیون را گرفت و از آنها پرسید چرا پربیننده ترین برنامه تلویزیون را تعطیل کردند؟ برنامهای که بسیاری از مردم حتی خارج نشینها را هم دوشنبههای پای تلویزیون ایران مینشاند. آنهم در حالی که خود تلویزیون به عادل فردوسیپور و برنامه نود، را به عنوان بهترین برنامه صداوسیما انتخاب میکند.
بله، انتقاد کردن خوب است اما تلویزیون تریبون خوبی برای این کار نیست چون خودش متهم کمکاری و بیکفایتی است و بدون شک عامل اصلی بخشی از مشکلات کشور.
ای کاش یاد می گرفتیم کی انتقاد کنیم .......
متآسفانه نصیحت ناصحان نیز تا به حال کوچکترین تآثیری در جهت اصلاح این رفتار ناصواب و غیر حرفه ای ندلاشته است!!!