روزنامه آفتاب یزد نوشت:
کلیپ که زیر نظر مجمع فعالان محیطزیست منتشر شده گفته میشود که حیوانات در باغوحشها با بیماریهای روحی و روانی دست و پنجه نرم میکنند، علاوه بر این استرس، خودزنی حیوانات، نا امیدی، تنهایی و دیوانگی از جمله مواردی هستند که درباره حیواناتی که در باغوحش زندگی میکنند ذکر شده است.
چند وقتی است که در فضای مجازی کلیپی تحت عنوان «باغوحشها را تحریم کنیم» منتشر شده است، در این میمونی که جلوی دوربین خودش را میزند یا میمون دیگری که با صدای بلند میخندد، خرسی که میلههای آهنی را گاز میگیرد، شتری که دور خودش میچرخد و کفتاری که سرش را به دوران درآورده است از جمله تصاویر مربوط به حیوانات واقع در باغوحش هستند که در کلیپ مذکور به تصویر کشیده شده است! این در حالی است که باغوحشها اغلب مورد انتقاد فعالان حقوق حیوانات بودهاند. اسارت، جایگاههای غیراستاندارد، رفتار آزارنده و کشتار حیوانات در باغوحشها سرفصل اغلب انتقادات فعالان حقوق حیوانات به باغوحشها را تشکیل میدهند.
وجود باغوحشها برای هر کشوری لازم است
علیرضا شهردرای کارشناس حوزه حیات وحش معتقد است: «بحث باغوحش خیلی گسترده است اما اگر بخواهیم کلیات آن را مورد بررسی قرار دهیم باید به این موضوع تاکید کنیم که وجود باغوحشها برای هر کشوری به شدت لازم است، آن هم به این دلیل است که تعداد خیلی زیادی حیوان در طول سال به دلایل متعدد از طبیعت جدا میشوند! از جمله دلایل جدایی حیوانات از طبیعت میتوان به گرفتن آنها از قاچاقچی اشاره کرد که این اتفاق خیلی هم رخ میدهد؛ اما موضوع مورد اهمیت این است که باید بررسی شود که حیوانی که از طبیعت جدا شده است آیا قابلیت رهاسازی دوباره در طبیعت را دارد یا خیر که در بسیاری از موارد این حیوانات قابلیت رهاسازی در زیستگاه خودشان را دارند. البته رهاسازی حیوانات در طبیعت دارای قوائد و قوانین خاصی است که باید طبق قوانین رهاسازی صورت بگیرد، شاید در حد یک جمله خیلی زیبا به نظر برسد که بگوییم یک حیوان را رهاسازی کردیم اما واقعیت امر این است که باید بررسی شود که سرنوشت آن حیوان بعد از رهاسازی چه خواهد شد؟ خیلی مهم است که ببینیم یک حیوان چقدر در بند اسارت بوده و به چه نحوی از طبیعت جدا شده است، زیرا همه این موارد در سرنوشت آن حیوان در زمان رهاسازی تاثیرگذار است! زیرا مشخص میکند که آیا حیوان شانس بیشتری برای بازگشت به طبیعت دارد یا خیر! بنابر این قواعد و قوانین خاصی برای رهاسازی حیوانات وجود دارد که باید رعایت شود.»
خیلی از حیوانات قابلیت رهاسازی در طبیعت را ندارند
علیرضا شهردرای در ادامه افزود:« در خیلی از موارد با حیواناتی رو به رو میشویم که قابلیت رهاسازی ندارند برای مثال ممکن است با پرندهای رو به رو شویم که بال او تیر خورده است و مسلما این پرنده حتی بعد از رهاسازی شانس برگشت به طبیعت و پرواز قوی و حتی شکار را نخواهد داشت، این حیوانات نمیتوانند در مرکز نگهداری وابسته به سازمان محیطزیست باقی بمانند چون این مرکز توانایی نگهداری همه این حیوانات را ندارد حتی اگر ظرفیت این مرکز را هم چندین برابر افزایش دهیم بالاخره این ظرفیت اشباع میشود؛ بنابراین حیواناتی که به هر دلیل از طبیعت جداسازی شدهاند اگر قابلیت برگشت به طبیعت را ندارند باید یک مرکز از آنها نگهداری کند که در این بین نقش باغوحشها در این بین پررنگ میشود. از این دست حیوانات خیلی زیاد هستند مثل توله یوز پلنگی که از کودکی توسط قاچاقچیها در بند بوده و در حال حاضر چون توانایی شکار را ندارد، نمیتواند در طبیعت رها شود و یا حیواناتی که توسط قاچاقچیها عضوی از اعضای بدنشان را از دست میدهند و غیره؛ بهترین حالت این است که این حیوانات در باغوحش نگهداری شوند.»
هیچ باغوحشی اجازه ندارد یک حیوان را با نیت نگهداری در باغوحش از طبیعت جدا کند
این کارشناس حیات وحش تاکید کرد: «خیلی از دوستداران حیوانات فکر میکنند که حیوانات با نیت نگهداری در باغوحشها از طبیعت جدا میشوند در صورتی که این کار بسیار غلطی است و نباید این اتفاق بیفتد، در ثانی هیچ باغوحشی اجازه ندارد یک حیوان را با نیت نگهداری در باغوحش از طبیعت جدا کند. اگر بخواهیم در رابطه با قوانین درست باغوحش داری و یک باغوحش درست و اصولی صحبت کنیم باید به یک سری نکات توجه لازم را داشته باشیم برای مثال باید جایگاههای مناسب برای حیوانات در نظر گرفته شود، تغذیه حیوانات باید کاملا بهاندازه، اصولی و با کیفیت باشد و به هیچ عنوان هیچ باغوحشی اجازه ندارد حیوان قاچاق را خودش بیاورد و نگهداری کند! این عمل باید تحت نظارت سازمان محیطزیست اتفاق بیفتد.
خیلی وقتها حیواناتی قاچاق میشوند که مربوط به طبیعت ما نیستند بنابر این قابلیت رهاسازی در طبیعت ما را ندارند، این حیوانات نیز در باغوحشها باید مورد نگهداری قرار بگیرند. البته در تمام کشورها حیواناتی که قاچاق شدهاند و قابلیت بازگردانی به طبیعت را ندارند در باغوحشها نگهداری میشوند و این یک امر طبیعی است، اگر در یک کشور توانایی نگهداری حیوانی در یک باغوحش وجود نداشته باشد، آن حیوان را به یک باغوحش در کشور دیگری که زیر نظر سازمانهایی که نظارت کامل روی باغوحشها دارند، سپرده میشود. یک باغوحش وقتی تحت نظارت سازمانهای بین المللی است هیچ تخلفی نمیتواند انجام دهد بنابر این در تمام کشورها حیوانات را به باغوحشهای مورد تائید در کشورهای دیگر اهدا میکنند.»
باغوحشها مکانی هستند برای حفظ گونههای در معرض انقراض
او تصریح کرد:« ما خیلی مشکلات در باغوحشهای کشور و یا حتی کشورهای دیگر داریم که دوستداران حیوانات و محیطزیست را بر این باور رسانده است که باغوحشها بد هستند؛ در کشور ما باغوحشهایی وجود دارند که هیچ یک از اصول را رعایت نمیکنند، جایگاهها مناسب نیست و همین طور تغذیه حیوانات به شدت بد است، این موردی است که خود ما هم با آن مخالف هستیم. باغوحشی مورد تائید است که همه اصول و قواعد نگهداری حیوانات را رعایت کند. باغوحشهایی که حیوانات را درست و اصولی نگهداری میکنند مکانی هستند برای حفظ گونههای در معرض انقراض، البته هر زاد و ولدی مورد تائید نیست اما باغوحشها موظف هستند که در حفظ گونههای در حال انقراض کمک کنند.
مورد دیگر هم بحث شناخت و فرهنگسازی است به طوری که کودکان و علاقمندانی که نمیتوانند در طبیعت حیوانات را ببینند، میتوانند با مراجعه به باغوحشها حیوانات حیات وحش را از نزدیک ببینند. البته خیلیها میگویند چرا یک کودک باید حیوانات را ببیند؟! اینها فراموش کردهاند که ما بارها گفته ایم یک سری از حیوانات توانایی بازگشت به طبیعت را ندارند و ما مجبوریم که در باغوحش از آنها محافظت کنیم و چه بهتر که همراه با این نگهداری فضایی برای آشنایی بیشتر کودکان با حیوانات نیز فراهم باشد، البته این موضوع در کشور ما خیلی پر رنگ نیست واندک باغوحشی در کشور وجود دارد که به صورت اصولی از حیوانات نگهداری کند.»
باورهای نادرست در رابطه با باغوحش
شهرداری افزود:« خیلی از حامیان حیوانات بر این باورند که در باغوحشها حیوانات همیشه افسرده هستند و خوابیدهاند! این باور از آنجایی شکل گرفته است که در مستندها همیشه حیواناتی را میبینیم که در حال فعالیت و شکار هستند؛ قطعا ما هیچ وقت پای یک برنامه تلویزیونی نمینشینیم که در آن شیر لااقل 20 ساعت در حال استراحت است، این برنامه مسلما جذابیتی ندارد بنابر این فعالیت حیوانات را به تصویر میکشند تا جذابیت ایجاد کنند، ما فقط فعالیت آنها را میبینیم و فکر میکنیم که مثلا شیرها چقدر فعال هستند در حالی که در واقعیت این طور نیست و در حالت طبیعی شیر حد اقل 20 ساعت استراحت میکند، آن تصویری که از شیر در باغوحش میبینیم در اصل تصویر واقعی زندگی یک شیر است. یک باور دیگری هم وجود دارد که فکر میکنند حیوانات در باغوحش افسرده هستند، اما این هم یک نکته دیگر است که متاسفانه اشتباه برداشت میشود البته من به طرفداران حیوانات حق میدهم چون ما در کشورمان باغوحش اصولی نداریم و این موضوع درد آور است و طرفداران حقوق حیوانات حق دارند که اعتراض کنند اما این که باغوحش را به طور کلی بد بدانیم درست نیست؛ داشتن باغوحش درست و اصولی نیاز هم کشوری است ولی همه ما مخالف باغوحشهای غیر اصولی در کشور هستیم.»