یداله کابلی، هنرمند پیشکسوت خوشنویسی اظهار کرد: خوشحالم امروز خط شکسته که روزگاری به اشکال سطحی به رویت میرسید، به یک هنر بالنده با هنرمندان نامی در سراسر کشور تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران، آیین نکوداشت یدالله کابلیخوانساری احیاگر خط شکسته ایرانی در قالب دومین برنامه تماشای خورشید، شنبه شب (۲۹ تیر ماه) در سالن اصلی همایشهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
در این مراسم حجت الله ایوبی (دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران)، اشرف بروجردی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران)، احمد جلالی (نماینده ایران در یونسکو)، علی ربیعی (سخنگوی دولت)، رضا فرجی دانا (مشاور رئیس جمهور در امور علمی و آموزشی و مشاور عالی رئیس دانشگاه تهران)، سید جلال الدین کزازی (استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم، شاهنامه پژوه و پژوهشگر در زبان و ادب فارسی)، جواد صباغ (معاون اجرایی کمیسیون ملی یونسکو _ایران)، هادی سیف (پژوهشگر هنرهای سنتی و نگارنده کتاب نقاشی قهوه خانه)، شهرام ناظری (خواننده، موسیقیدان و آهنگساز) و ... حضور داشتند.
در این مراسم حجتالله ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران در سخنانی اظهار کرد: امروز روز تماشای خورشید است و این محفل تماشا و بیشک تماشایی است. اگر هنری داشته باشیم این است که این پرده را اندکی کنار بزنیم و از این مردم سرزمین بخواهیم سر بلند کنند و این آسمان پر ستاره ادب و هنر ایرانی را ببینند.
او ادامه داد: امروز در روزگاری هستیم که بیش از گذشته باید نگاهمان را به این آسمان پرستاره بیاندازیم؛ ستارههای علم و هنر و فرهنگ در این سرزمین حاصلخیز فراوانند، اما حقیقتا خوشنویسان این سرزمین حال و هوای دیگری دارند.
ایوبی با بیان اینکه جوانان خوش ذوق، گرد اساتید خود در خوشنویسی میچرخند، عنوان کرد: رابطه استاد و شاگردی که در خوشنویسی است حلقه گمشده رابطه بین استاد و دانشجو است و اساتید این عرصه با تمام وجود، آنچه در توان دارند را بدون هیچ چشم داشتی ارائه میکنند.
او با اشاره به شناخت نزدیک خود از اهالی خوشنویسی در سه دهه اخیر، یادآور شد: خوشنویسان با کلمه و حرف که آسمانی است سر و کار دارند و عنصر هنر خوشنویسی حرف و سخن و کلمه است. استاد کابلی پنج دهه از عمر خود را در باغ و بوستان و گلستان شعر و ادبیات فارسی و حکیمان فارسی قدم زده است؛ خوشنویسان ما مانند گل فروشانند و در این باغ و بوستان میخرامند و از این باغ و بوستان، این گلهای زیبا را برای ما میچینند و به خانههای ما میآورند.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران اظهار کرد: خوشنویسان ما شعر و ادبیات فارسی را زنده نگه داشته و دیدنیتر کردهاند، همانگونه که خنیاگران و اساتید موسیقی، شعر و ادبیات را شنیدنیتر کردهاند. شعر و ادبیات در زندگی ما جاری است و خوشنویسان به گردن ایران و ایرانیان حق فراوان دارند؛ در جهان امروز فراوان هستند افرادی که در غرب به دلیل عشق به حافظ و سعدی و مولانا روی به زبان فارسی آوردهاند و در کنار این مهم کم نیستند افرادی که به دلیل عشق به خوشنویسی قدم به زبان فارسی گذاشتهاند.
ایوبی گفت: امروز خوشنویسان ما پرچمداران این فرهنگ اصیل مردمی و جهانی هستند و اساتیدی همچون حیدری، امیرخانی و کابلی حلقه وصل این جهان به یکدیگرند. در دنیایی که تلاش شد این خانواده بزرگ از هم جدا بمانند، اساتید حلقه وصل بودند. به یاد دارم در کابل از همه افغانستان، عاشقانه برای دیدن اساتید ایرانی آمده بودند و از شادی استفاده از دانش بزرگان خوشنویسی ایران در پوست خود نمیگنجیدند.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران ادامه داد: برپایی این نکوداشت اقدام کوچکی برای تجلیل از مردی است که بیش از دو دهه است او را میشناسم. ابتدای دهه ۸۰ در غرب مردم از نمایشگاه استاد کابلی استقبال قابل توجهی داشتند و او با انرژی و اشتیاق، هنر ایرانی را به این علاقهمندان معرفی میکرد.
او افزود: خوشحالیم امروز این بزرگی را ارج مینهیم و همه با پای عشق اینجا آمدهاند. مردم ایران قدرشناس هستند و قدر شما اساتید را میدانند.
در این مراسم همچنین اشرف بروجردی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران عنوان کرد: استاد کابلی توانست دانش و هنر را بیاموزد و تصویرگر نگاشتههایی باشد که میتواند دانش را در ذهن مخاطبان و بینندگان نگاشتهها، ماندگار کند. استاد کابلی از چهرههای برجسته خوشنویسی است که در طی ۵۰ سال با نگاشته های گرانسنگ خود آثاری را آفرید که می تواند به عنوان مستند این خطه، پیش روی ما قرار گیرد.
بروجردی عنوان کرد: سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان همراه کمیسیون ملی یونسکو _ ایران وارد این عرصه شده و تاکید میکند از آنچه برای هنرمندان و اهل علم و دانش زیبا باشد نگهبانی میکند. سازمان اسناد تلاش میکند همه آنچه در گذشته نگاشته شده و روی صفحات کاغذ نقش بسته و در قالب فضای الکترونیکی امروز منتشر میشود را حفظ و حراست و برای آیندگان به ودیعه بگذارد.
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اشاره به وجود ۴۰ هزار نسخه خطی یادآور شد: عزیزان تلاشگر در عرصه خوشنویسی در گذشته همین مکتوبات را آفریدهاند تا امروز در خدمت اصحاب دانش و هنر قرار گیرد.
بروجردی گفت: شخصیت استاد کابلی و هنر ارزشمند این استاد خوشنویسی را گرامی داشته و حس میکنیم با چه همت و ظرافتی این نوشتار به رشته تحریر درآمده و هر بیننده وقتی با این آثار روبهرو میشود این دانش در نگاشتهها را در مییابد. خوشنویسی این فرصت را ایجاد میکند که مخاطبان از محتوای نوشتار لذت ببرند و این نگاشتهها چشمان آنان را بنوازد.
رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران عنوان کرد: در برهه کنونی کشورهایی که از ادبیات و الفبای مشترک بهره میبرند همواره این زمینه را دارند که بتوانند درک مناسبی از مجموعه نوشتهها به دست آورند. از این رو نمایشگاههای استاد کابلی در بخشهای مختلف به نمایش در میآید و خریدار دارد و عده بسیاری که واژهها و کلمات را به صورت کامل نمیفهمند مایل هستند آنها را با خود داشته باشند.
بروجردی تاکید کرد: باید از کسانی که این هنر را به نسل بعد منتقل میکنند و جوانان را در این رشته تربیت میکنند، تقدیر کرد؛ این اقدام، فرصت ارزشمندی برای رسیدن به تعالی و معنویت است و معتقدم آنچه نوشته میشود از جان و دل و برگرفته از روح است. بنابراین اگر یک نگاشته را رو به روی خود قرار دهید به زوایای معنوی و روحی و ویژگی های خصلتی خالق آن میتوانید پی ببرید و این امر به درک صحیح از یکدیگر و شناخت شان و منزلت افراد کمک میکند.
او اظهار کرد: این گردهمایی برگ سبز کوچکی است که به استاد کابلی تقدیم میشود تا حافظ و نگهدار چیزی باشیم که استاد با زحمت نگاشته و در اختیار ما قرار داده و امیدوارم بتوانیم این ذخیره ارزشمند را حرمت گذاریم و در اختیار آیندگان قرار دهیم.
در ادامه این مراسم سید جلال الدین کزازی، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم، شاهنامهپژوه و پژوهشگر در زبان و ادب فارسی نیز در سخنانی عنوان کرد: من نمیدانم درباره این استاد گرامی چه میتوانم بگویم که شما نمیدانید؛ بیهیچ گمان و گزافه، استاد کابلی بزرگترین هنرمند شکستهنویس ایران و جهان هستند. شاگردانی هم که پروردهاند هم اکنون در شمار استادان اینگونه هنر نغز و ناب ایرانی هستند.
او ادامه داد: این اساتید در هنر خوشنویسی در این سرزمین سپند اهورایی که همواره در درازنای تاریخ سرزمین فر و فروغ و فرزانگی و هنر بوده است، سر برآوردند. هنر خوشنویسی در ایران پیشینهای دیرینه دارد. این هنر در ایران زمین پدید آمده است؛ برهانی بُرا و گواهی گویا و نشانی ناب دارم در استوار داشت این دیدگاه که آن سنگ نوشته داریوش بزرگ است؛ بر سینه سخت ستبر و ستوار بیستون کوه بلند شکوه ورجاوند که در باورهای ایرانیان جایگاه مغان و ایزدان شمرده میشده است.
کزازی خاطرنشان کرد: اگر به این سنگ نوشته نگاهی افکنده باشید با من هم داستانید که خوش نوشته شده است. در نوشتن بر سنگ سنگ سخت، شما با خامه و قلم نرم به فرمان رام، روبهرو نیستید؛ با قلم سخت آهنین میباید بر سنگ خوش بنویسید که کار بارها دشوارتر است، اما آن میخها که بن و بیخ تاریخ ایران را استوار و پایدار گردانیدهاند آنچنان به سامان در رده زیبا چشمنواز در کنار یگدیگر جای گرفتهاند که آفریدهای هنری را پدید میآورند.
او افزود: اگر اندکی پیشتر بیایید به مانی و مانویان میرسید که دفترهای خود را خوش مینوشتند و با نگارههای بسیار میآراستند؛ مانی تنها دینآوری است در جهان که کار شگرفت ورجاوند او نگارگری و خوشنویسی بوده است. شاپورگان، کفلایا، انگلیون یا انجیل زنده، آنچه از پیروان مانی، پراکنده بر جای مانده نشانههای درخشان از این هنرهای باستانی ایرانی است.
این استاد ادبیات فارسی گفت: در ایران نو، در ایران پس از اسلام این هنرها جان و جنب و جوش و شور و شرار و شکوه و شگرفی دیگر مییابند و از ایران به سرزمینها برده میشوند. هنر خوشنویسی هنری است که تن باز است و دمساز، شیوا و شورانگیز و شرر خیز پارسی؛ به همان پایه که سرودههای پارسی دلاویز هستند.
کزازی ادامه داد: به برهان میگویم ایران سرزمین کهن خنیا نیز بوده و نمیخواهم به این زمینه بپردازم. خوشنویس آهنگ شنیداری سخن پارسی را به نمود میآورد و خنیاگر آن را به جهان فراسوی آواها میبرد و با جادوی زیر و بم در میآویزد و هنگامی که این سه با هم پیوند میگیرند، هنگامه هنری و شور پدید میآورند و جامی نو در کالبدش در میدمند. این سه هنر دوشادوش یکدیگرند و حتی هم آغوش یکدیگر هستند.
او بیان کرد: استاد کابلی یکی از این جانآفرینان است. او دست در دامان جانان زده است؛ هنرمند و درویش بر آنم که از یک تیره و تبارند زیرا از خود پرداخته و پیراختهاند. هنرمند در هنر خود مانند درویش دلریش از بن جان از ژرفای دل می آفریند به ویژه خوشنویس و سخنور و خنیاگر. اگر از جان برنخیزد این هنرها جان بر نمیانگیزد و جان نمیآفریند؛ این پیوند را آشکارا در خوی استاد کابلی هم دیدهام. او هنرمند است اما نمود و نشان هنر او را تنها در آفریدههایش نمیبینیم، بلکه در رفتار و کردار او نیز هویداست. بیش از هنر نغز و ناب، او ارزنده و برازنده است و این خوی خجسته است. او مردی مهر افروز، مهرآویز، مهرآگین، فروتن، خودشکن، خونگرم، بزم آرا و همیشه خندان است.
کزازی با بیان اینکه هرگز استاد را به چهرهای دژم ندیدهام، اظهار کرد: اگر بخواهم صفتی را برای استاد کابلی برگزینم آن واژه «نازنین» است. «نازنین» تنها ویژگی ماه روی نازک تن نیست، آنان نازنین هستند اما از گونهای دیگر، ویژگی نازک اندیشان نازک دل، نازک دل نازنین است؛ کسانی که در خوی و خیم نازکاند.
این استاد ادبیات تاکید کرد: استاد کابلی را بسیار نمیشناسم و آشنایی من با او از راه دور به پاس هنر وی بوده و هرگز بر خان او ننشستم؛ نیازی نیست، پیوند هنرمند و هنردوست پیوند دلهاست نه پیوند تنها، اما گویی دوستی است که سالها است او را میشناسم.
همچنین احمد فلسفی، از شاگردان یدالله کابلی نیز در این مراسم اظهار کرد: ۴۰ سال است در محضر استاد میآموزم و درکنارشان بودم. استاد کابلی را از سال ۵۸ می شناسم و با اطلاعاتی که از ایشان گرفتم از نوجوانی کار خوشنویسی را آغاز کردند و با اخوی خود این کار را از ۱۳ تا ۱۴ سالگی انجام دادند و از آن زمان کار طراحی هم می کردند. تا سالها در کار طراحی بودند. وقتی برای آموختن خوشنویسی و نستعلیق خدمت استاد میرخانی رسیدند و به شکسته متمایل شدند الگویی نداشتند. این جست و جو دشوار بود و منابع خوشنویسی در اختیار علاقهمندان نبود.
این استاد خوشنوسی تاکید کرد: منابعی اگر بود نستعلیق بود و منابع خط شکسته در اختیار خوشنویسان نبود؛ عشق و علاقه و جست وجو گری این استاد، وی را به مسیری رساند که منابع را بیابند و یاد بگیرند و یاد بدهند. در سالیان درازی که استاد هنرآفرینی میکردند به دنبال تلمس در آثار گذشتگان و آثار شکسته بودند و استاد کابلی و همراهانشان در دهه ۴۰ و ۵۰ زحمات زیادی برای به دست آوردن منابع شکسته کشیدند و از این منابع آموزش شکسته که به کلی فراموش شده بود حاصل این تلاش بود.
او ادامه داد: استاد کابلی را باید احیاگر خط شکسته بدانیم زیرا تا قبل از ایشان تا گلستانه شکسته نویسی برای اثرآقرینی و آموزش وجود نداشته است. استاد کابلی همزمان با آموختن آموزش نیز میدادند و علاقه است او به آثار قدما موجب شد وی مجموعهدار شود و در زمینه به دست آوردن آثار گذشتگان در زمینه خط جست وجو گر باشند و این مهم به عمیق شدن نگاه استاد به خطوط اسلامی شد.
فلسفی یادآور شد: در ۵۵ سال روح جست و جو گر همراه ایشان بوده و با استفاده از آثار قدیمیها و خلاقیت، وی آثاری را به وجود آورده که به جز قطعهنویسیهای کلاسیک شکسته، هویت شخصی استاد کابلی را دارد.
هادی سیف، پژوهشگر هنرهای سنتی و نگارنده کتاب نقاشی قهوهخانه نیز در سخنانی اظهار کرد: این سنتهای مبارک باید در همین ایامی که هنرمندان زندهاند برگزار شوند، نه در زمانی که نیستند؛ چراکه در آن زمان با دلشکستگی و آمیخته با شرمی آشکار و پنهان شروع به تعریف و تمجید از آنان میکنیم. من به جرأت و با مدد از فصاحت کلام و دانش ناچیزم میگویم خط شکسته ایران مدیون این استاد است. خوشنویسان و شکسته نویسان همه حرمت هایشان بر دل و جان ما است اما شکسته نستعلیق به وارثی نیاز داشت. سخن از خوشنویسی است. هنری که وظیفه آشکار پیام رسانی دارد. او به شکسته نستعلیق سرزمین من جان جانان بخشید. به نظر من استاد کابلی برای امانت داری آمد و امانتداری سنگینترین وظیفه در عرصه تداوم هنر است. بی پرده بگویم در خط استاد کابلی نوعی سماع آشکار میبینم که به جای پاها چشمها به رقص (حرکت) در بیاید.
سیف یادآور شد: استاد کابلی بر این عاشقی پای میفشارد و از دلتنگیها دم نمیزنند. بزرگترین نشانه عزت هنر در سرزمین من، مراتب خون دل خوردنها، تنهاییها و عرفانهایی است که هنرمندان در طول زندگیشان، در مهرورزیشان، در قدر دانستنها و ندانستنها با آن روبهرو بودند.
این پژوهشگر گفت: من احساسات عجیبی دارم و امروز مقابل وارث شکستهنستعلیق نشستهام و به استاد خطاب میکنم: حضرت استاد! بایسنقر را کتیبه مسجد گوهرشاد جاودان کرد نه پادشاهی بیدوام خودش. نشستهای بر اریکه شکسته نستعلیق. نمیگویم بیرقیب، ولی میگویم با تو شکسته آبرو گرفت و با تو شکسته نشان داد که یکی از فاخرترین قلمهای خوشنویسی سرزمین من است. با نوشتنهایت شعر را به رخ دیگران میکشی. چون صدای خوشی داری. چون شعر را درک میکنی و عاشق حافظ هستی.
او خاطرنشان کرد: بالاترین نشان این عاشقی از صدای خودت بود که وقتی با هم پای تابلویی ایستادیم، آنچه را که به رشته تحریر در آورده بودی، به قدری خوش خواندی که دل من را به کلام و صدای خودت جذب کردی. امروز نه روز تجلیل بلکه روز آشنایی است.
احمد جلالی، نماینده ایران در یونسکو نیز خاطرنشان کرد: کاری شایسته اتفاق افتاده است؛ حافظ نگرانیهایی داشته که یکی از آنها در این گفتار است که چرا به یک نی قندش نمیخرند آن کس که کرد صد شکرافشانی از نی قلمی. حافظ نگران بود که شِکَرافشانی از نی قلم قدردانی نشود، اما پس از ۷۰۰ سال این پیام را میدهیم، به دلیل همین هشدارها است که ملت قدرشناسی کردند و ما این شکرافشانی از نی قلم یک استاد را تقدیر می کنیم.
نماینده ایران در یونسکو بیان کرد: رابطه ابتکارها و مکتبهای خط و ارتباط با ادبیات و عرفان ما سابقهای دیرینه دارد و وقتی یک قله سر برافراشته حتما سلسله جبالی داشته و دارد. امروز استاد کابلی پس از پنج دهه فعالیت به قله رسیده و در پهنه این سرزمین قافلهای وجود دارد و استاد امروز بر قله نشستهاند.
جلالی افزود: در یونسکو کنوانسیون ۱۹۷۲ داشتیم که میراث فرهنگی و طبیعی را بر اساس آن به ثبت میرساندند و اخیرا جنگلهای هیرکانی به ثبت رسید؛ بعدها این پرسش مطرح شد که ثبت میراث فرهنگی و نمودهای معنوی و ناملموس و سنتهایی که در بستر ملی رویده و غلطیده چی؟ به همین دلیل کنوانسیون میراث ناملموس در سال ۲۰۰۳ تشکیل شد و مکاتب خط ایرانی و آنچه استاد کابلی نمادش است، یکی از مواردی است که امیدواریم در قالب این کنوانسیون به ثبت برسد.
او گفت: ۱۳ اثر را بر این اساس از جمله ردیف های آوازی و نوروز ثبت کردیم؛ درباره مکاتب خط و خطاطی ایران امیدواریم یکی از سرفصل های ثبت باشد و استاد کابلی ما را در تشکیل این پرونده یاری کند.
همچنین یدالله کابلی در بخش پایانی مراسم در سخنانی خاطرنشان کرد: هنر خوشنویسی به عنوان هنر مفهومی و ملی با تاریخی بیش از هزار سال، نقشی گسترده از منظر نظریهپردازان در کلام منظوم و شعر و ادب و حکمت و فضیلت دارد.
وی با بیان اینکه از خوشنویسی به عنوان هنر قدسی نام برده میشود، عنوان کرد: در هر گوشه از دنیا که رفتم تنها هنری که از سرزمین ایران درخشان و در جریان است هنر خوشنویسی است.
این استاد خوشنویسی با تقدیر از همه اساتیدی که در گذشته چراغ راه وی برای گسترش خط شکسته و احیای این خط بودند، گفت: خوشحالم بیش از ۵۰ سال از عمرم را در آینهداری و تحقق آرزوهای ملی گذاشتم؛ همیشه گفتم به حکم و نظم به این هنر نیامدم و این میراث را نگاهداری کردم و به نوبه خود در کنار کسانی که در احیای شرف و فرهنگ گام برداشتند، ایستادم.
استاد کابلی تصریح کرد: بعد از شادروان سید گلستانه در خط شکسته که آخرین بازمانده این هنر بود تلاش کردم با تمام بیبضاعتی و ناتوانیها، به عشق و ایمان این مقصد را ادامه دهم و این یک موهبت الهی بود. در عرصه آموزش نیز تلاش کردم و خوشحالم امروز خط شکسته که روزگاری به اشکال سطحی به رویت میرسید به عنوان یک هنر بالنده با هنرمندان نامی در سراسر کشور تبدیل شده است.
این استاد خط شکسته ایران تاکید کرد: باید از از استاد سید حسن میرخانی تقدیر کنم. سرمشقی که در خوشنویسی از حافظ به من دادند برای من که خردسال بودم عجیب به نظر میرسد؛ گویند سنگ لعل شود در مقام صبر، آری شود و لیک به خون جگر شود. سپاسگزاری میکنم از مردمی که خوشنویسی را حمایت کردند؛ کسانی که از روزگار کودکی نقشی اثرگذار در هدایت زندگی من داشتند و امیدوارم در این سالهای پیش رو به عنایت شما بتوانم با نگاههای سرشار از عشق، این مسیر را طی کنم؛ ای خدا این وصل را هجران مکن.