عصرایران؛ مصطفی داننده- کریمی قدوسی را بسیاری به خاطر اتهامهای ریز و درشتش به مقامات دولتی و اصلاحطلبان میشناسند. ادعاهایی که هیچگاه ثابت نشد و فقط در مقام حرف باقی ماند.
آنقدر این نمایند مردم مشهد به ریز و درشت مملکت برچسب زد که کمتر کسی حرفها و اسناد او را جدی میگیرد. با این حال یکی از نمایندگان مجلس علیه کریمی قدوسی در صحن پارلمان نطقی کرد، که یک گاف بزرگ تاریخی بود.
جلیل رحیمی جهان آبادی در صحن پارلمان گفت:« شما به شهر تربت جام آمدید و به مردم گفته اید نماینده شما انقلابی نیست و نامه جمع کنید تا رد صلاحیت شود. آقای کریمی قدوسی آن زمانی که اجداد شما بستگان شما از افغانستان به ایران حمله می کردند ما ایرانی بودیم و از ایران دفاع می کردیم. چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است؟»
کریمی قدوسی باز به فردی برچسب زد اما ای کاش آقای رحیمی یک بار نقشه ایران در زمان صفویه را مرور میکرد و میدید که ایران در زمان شاه سلطان حسین صفوی چه وسعتی داشت. گیلوم دلیسله جغرافیدان و کارتوگراف فرانسه در اواخر دوران صفوی نقشهای از ایران ترسیم کرده است که در آن ایران از دریای آزوف و کریمه از غرب آغاز شده و تا کشمیر و کابل در شرق امتداد دارد.
این نقشه شامل کشورهای امروزی عراق، افغانستان، ایران، کویت، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان است.
این نقشه نشان میدهد محمود افغان یک ایرانی بوده است. او برای سرنگونی سلسله صفوی به پایتخت آن زمان ایران یعنی اصفهان، حمله کرده بود.
اصلا سلسلهها در ایران اینگونه به حکومت میرسیدند. تقریبا به جز خاندان پهلوی تمام سلسلههای ایران به واسطه حمله یک ایل و یک قوم به قدرت رسیدهاند.
استدلال آقای نماینده نشان میدهد که او تاریخ را نخوانده است و سوار بر اسب احساسات و بر اساس شنیدههای فضای مجازی در مورد حمله محمود افغان به ایران، چنین نطقی کرده است.
البته آقای نماینده در یک برنامه تلویزیونی در شبکه سه در صبح دوشنبه ( که بیشتر برای دفاع از کریمی قدوسی نه اصلاح یک اشتباه بود) در توضیح حرفهای خود گفت که منظور من حمله طالبان بوده است نه محمود افغان که البته این استدلال هم درست نیست چون طالبها ربطی به مردم افغانستان ندارد. بعد اینکه اگر یک افغانستانی، شناسنامه ایرانی بگیرد، دیگر حق حرف زدن ندارد؟
دقیقا چرا به اینجا رسیدهایم که در مجلسمان که به گفته امام خمینی « عصاره فضائل ملت هستند» این چنین بدون سند و پشتوانه حرف زده میشود. شاید شنیدن چنین استدلالی از یک آدم عادی عجیب نباشد که البته آن هم پذیرفتنی نیست اما وقتی یک نماینده مجلس این حرف را میزند باید دلمان برای نهاد آموزش این کشور بسوزد.
همه در مدارس و دانشگاه تاریخ میخوانند و باز هم فکر میکنند افغانستانیها به ایران حمله کردهاند! یا تاریخ را خوب نمیخوانیم یا برایمان اشتباه بیان میکنند.
البته شاید انتظار ما از نمایندگان مجلس زیاد است. وقتی نمایندهای نمیتواند موزه معروف لوور را تلفظ کند و آن را لوبر یا لووُر یا لووِر یا لور تلفظ میکند، دیگر چه انتظاری میشود داشت.
کافی است در روزهایی که مجلس جلسه علنی دارد، رادیو فرهنگ را بگیرید و حرفهایی را که زده میشود بشنوید و ببیند که چه بلایی سر پارلمان ایران آمده است.
شاید وقت آن رسیده تا به واکاوی این مسئله بپردازیم که چرا مجلسی که در راس امور بود به اینجا رسیده که در مواجهه با مسائل مهم کشور تنها یک تماشاگر است و در آن چنین حرفهایی را میشنویم.