بیستویکمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده بانک سرمايه در حالي برگزار شد كه يكي ديگر از متهمان نيز فارغ از سه متهمي كه پيشتر به گفته قاضي مسعوديمقام ادعاي سكته كرده بودند، از بيماري صعبالعلاج خود گفت.
به گزارش شرق، قاضي مسعوديمقام بار ديگر با كنايه دراينباره گفت: «نميدانم چرا در اين پرونده متهمان يا بيمار ميشوند يا سكته ميكنند!».
نماينده دادستان نيز اينبار از مهره ديگری در پشت صحنه تخلفات در اين بانك پردهبرداري و از آن بهعنوان «مهره اساسی در شبکه فساد اختاپوسی» ياد كرد. در اينجا به مهمترين مواردي كه در جلسه آخر اين دادگاه مطرح شد، اشاره ميشود.
متهم عليرضا کلهر به اذن قاضی مسعودیمقام در جايگاه حضور يافت و گفت: بنده از تاریخ ۳۱ فروردین تا اول مهر ۹۴ مشاور مدیرعامل و دبیر جلسات هیئتمدیره بانک سرمایه بودم؛ به دلیل بیماری صعبالعلاجی که مدارک آن موجود است، به صورت مستمر و پیوسته در بانک حضور نداشتم. در آن بازه زمانی محدود که بهعنوان عضو کمیته اعتباری حضور داشتم، صورتجلسات هیئتمدیره را تنظیم کرده و از اعضا برای حضور در جلسهها دعوت میکردم و در جلسات معدودی بهعنوان عضو کمیته اعتباری حضور داشتم.
قاضي: نميدانم چرا در اين پرونده متهمان يا بيمارند يا سكته ميكنند!
قاضی مسعودیمقام خطاب به کلهر، از متهمان این پرونده گفت: گویا شما در همهجا و در همه مناصب بودهاید و عکسهایی دراینباره موجود است و باید برای بیماری خود از پزشکی قانونی تأییدیه بگیرد؛ زیرا از شما عکسهایی موجود است که در آنها صحیح و سلامت بودهاید. نمیدانم چه حکمتی است که در برخی جلسات، متهمان یا بیمار میشوند یا سکته میکنند.
رونمايي از مهره اساسی در شبکه فساد اختاپوسی
قهرمانی، نماینده دادستان، اظهار كرد: امروز پرونده فردی مطرح میشود که مهرهای اساسی در شبکه فساد اختاپوسی است. کلهر از طرفی به پرویز کاظمی وصل بوده و از طرفی با وزارت رفاه همکاری میکرده است.
آنها میان شرکتهای حاجی محمدجواد و حاجی میری واسطهگری میکنند و وقتی میبینند فضا مساعد است، به طرف آقای امامی متمایل میشوند و ضمانتهای شرکتهای کارتنخوابها را امضا میکنند. کلهر مدتی هم در شرکت سایهگستر بوده است که در آن میلیاردها سهام منتقل شده و پولش برنگشته است.
نماینده دادستان افزود: یکی از شرکتهای کارتنخواب، شرکت کژال است که ۱۱۰ میلیارد تومان به ذینفعی قیر پاسارگاد، ضمانتنامه گرفته است. سندی نیز هست که آقای کلهر بهعنوان دبیر هیئتمدیره امضا نمیکند و در آن قید میکند آقای بخشایش این سند را امضا نمیکند؛ با این جمله میخواهد به هیئتمدیره القا کند پشت شرکت، صندوق آتیه صبا قرار دارد و شرکت مورد وثوق ماست و نیاز به کار کارشناسی هم ندارد.
او با بیان اینکه بعد از صدور ضمانتنامه و پرداخت، آقای کلهر صورتجلسه را برداشته و بالای آن مینویسد «مخالف هستم»، درصورتیکه مخالف اصلا امضا نمیکند، گفت: این سند اسکن شده و رنگ و بویش با دیگر نامهها فرق دارد؛ یعنی ضمانتنامه صادر شده و فساد شکل گرفته است؛ اما کارها را طوری طراحی میکردند که خودشان بیرون بروند و بقیه را درگیر کنند.
نماینده دادستان با اشاره به اینکه متأسفانه تعدادی سکه اخذ شده است که امکان ردیابی ندارند، گفت: کلهر درباره شرکت جهانگستر پژواک ۱۱۰ میلیارد ضمانتنامه امضا میکند و بعد میگوید موافقت ندارم و پای خود را بیرون میکشد. درخصوص شرکت پایدار تجارت پاسارگاد نیز اینگونه است که آنجا هم اصلا امضایی ندارد. از دادگاه درخواست اشد مجازات را برای کلهر دارم.
پيامكهاي رمزي
او با اشاره به بازخوانی اطلاعات گوشی تلفن همراه متهمان توضیح داد: آقای امامی به خانم شاهانی پیام داده است که مجید (زاهدی) دستتنها بوده و تنها محرم او کلهر است و در پیام دیگری آمده که کلی (کلهر) امضای لر (بیرانوند) را گرفته است. نماینده دادستان خطاب به حاضران در جلسه تأکید کرد: اینها اسم رمز است و خندهدار نیست. در این پیامکها، اطلاعات بسیار زیادی از زدوبندهای بانک سرمایه وجود داشته است.
قهرمانی افزود: آقای کلهر مدیرعامل شرکت سایهگستر نیز بوده است که آقای ضیایی تماس میگیرد و میگوید بخشی از سهام را به ارزش ۲۲ میلیارد واگذار کنید، ولی هیچگاه وجوه واریز نشده است.
متهم کلهر دراینباره پاسخ داد: این موضوع بحث دیگری دارد؛ در ۲۰ مهر ۹۴ آقای ضیایی تماس گرفت که خریدوفروش سهام بانک سرمایه انجام شود و با توجه به اینکه هنوز شرکت در روزنامه رسمی منتشر نشده بود، نامهای به آقای ضیایی زدیم و در مصوبه هیئتمدیره قید کردیم خریدوفروش حاصل از بورس و سهام را به حساب بانک واریز کنید.
واریز با تعلل انجام شد و آقای ضیایی نامهای نوشت و گفت مسئولیت این پول با من است، بنابراین بنده از آن به بعد دیگر مسئولیتی نداشتم که در این مورد پیگیری کنم. شرکت سایهگستر دادخواست مطالبه وجه داده است.
این شرکت برای شخصی به نام خانمی بوده که آن را به سازمان نظامپزشکی منتقل کرده است.نماینده دادستان خطاب به متهم کلهر گفت: در ازای این ضمانتنامهها هیچ وثیقهای نگرفتهاید؟ تا امروز هم هیچ چیزی برنگشته است، این خانم که شرکتها را منتقل میکند و پول آن هم از جیب معلمان بوده و ریالی از آن هم تاکنون عودت داده نشده است؛ شما در ازای آن چه وثیقهای دریافت کردید؟
در این هنگام قاضی مسعودیمقام از متهم کلهر پرسید: سمت شما در شرکت چه بوده است و متهم پاسخ داد: من مدیرعامل شرکتی هستم که هنوز در روزنامه رسمی منتشر نشده است.
نماینده دادستان گفت: حتما با خود گفتهاید رسید گرفتهاید و مشکل حل شد، درحاليكه باید اعلام جرم میکردید که متهم کلهر در پاسخ به این سؤال گفت: آیا باید از سهامدار عمده شکایت میکردم؟
متهم كلهر: در كما بودم، نميتوانستم شكايت كنم
نماینده دادستان گفت: ما در کشوری هستیم که علیه عالیترین مقامات کشور هم میتوان اعلام جرم کرد که کلهر پاسخ داد: من در کما بودم، چطور میتوانستم شکایت کنم؟
نماینده دادستان عنوان کرد: شما در کما نبودهاید، در دادسرا به شما گفتم واقعیت را بگویید، اما شما چیزی نگفتید.
متهم کلهر گفت: من از بانک خارج شدم و مسئولیتی ندارم. درخصوص پول نیز هیچ اختیاری نداشتم و با آقای ضیایی مکاتبات بسیاری داشتم.
در این لحظه ضیایی به اظهارات متهم کلهر واکنش نشان داد و اظهار کرد: شما بدهکار و متعهد به بازگرداندن پولها هستید که در این زمان متهم کلهر بار دیگر متن نامه ضیایی برای قبول تعهد پولها و مسئولیت بازگشت آنها به بانک را خواند.
سهو قلم داشتم!
قهرمانی خطاب به متهم کلهر از او خواست تا درباره ارتباطش با امامی و فرزان توضیحاتی را به دادگاه ارائه کند که این متهم عنوان کرد: بنده هیچ ارتباطی با آنها ندارم.
درباره امضاها نیز باز میگویم در کمیته اعتباری مخالفت کردم و نتیجه مخالفتهایم این بود که مرا از بانک خارج کردند؛ سهو قلم داشتم و اشتباه خود را اصلاح کردم.
قاضی مسعودیمقام خطاب به متهم گفت: شما چندبار سهو قلم داشتید؟ او پاسخ داد: فقط یکبار.قاضی عنوان کرد: شما اغلب ارتباطهایی را که داشتید کتمان میکنید، ما مستندهایی از تماسهای تلفنی، پیامک و تصاویری در دست داریم که زیبنده شما نیست. با وجود این موارد همه ارتباطات خود را انکار کنید.
متهم بيرانوند: متهم كلهر با تردستي از اعضای هیئتمدیره امضا میگرفت
در ادامه جلسه، بیرانوند با کسب اجازه از رئیس دادگاه در جایگاه حاضر شد و بیان کرد: آقای کلهر عضو اصلی و دبیر جلسات هیئتمدیره بود که اطلاعات کاملی هم از پشتپرده قضایا داشت و با تردستی از اعضای هیئتمدیره امضا میگرفت، علاوهبر مدارک و مستندات کاغذی اطلاعات در اتوماسیون بانک هم موجود است که کارشناسان و بازرسان میتوانند به آنها نیز مراجعه کنند.
در ادامه این جلسه قاضی از متهم پیمان پویانمهر، فرزند محمود خواست تا برای دفاع در جایگاه حاضر شود. او گفت: من مسئول شعبه اسکان در بانک سرمایه بودم، در کیفرخواست صادره، ضمانتنامه جزء تسهیلات لحاظ شده، درحالیکه ضمانتنامه، تسهیلات نیست.
متهم پویانمهر گفت: در گزارش سازمان بازرسی آمده است بنده به دو شرکت آیندهسازان نوین و رهجویان کوثر که متعلق به آقای رضوی است، تسهیلات دادهام، اما باید بگویم این دو شرکت در سالهای ۹۱ و ۹۲ تسهیلات گرفتند، درحالیکه من در سال ۹۴ به استخدام بانک سرمایه درآمدم.
نماینده دادستان گفت: زمان تصدی شما، چون بانک در وضعیت قرمز قرار داشت و نمیتوانست تسهیلات بدهد ذینفعان اصلی و غارتگران بانک برای دورزدن قوانین موضوع ضمانتنامه را عنوان کردند، چراکه ضمانتنامه چند مزیت برای مدیران بانک داشت.
اول اینکه قابل ردیابی نبود و دوم اینکه، چون باید 10 درصد از مبلغ درخواستی به بانک مرکزی واریز میشد، بانک مرکزی از این موضوع استقبال میکرد، درحالیکه ضمانتنامهها مسکن قلابی برای بانک بودند.نماینده دادستان با بیان اینکه متهم پویانمهر در دفاعیات خود به برخی از مواد قانونی اشاره کرد، گفت: اما برای ضمانتنامهها، وثایق درجه اول؛ یعنی پول نقد یا اسناد سهلالبیع مرغوب گذاشته میشد، اما هیچ ضمانتی در کار نبوده است.
اینکه میگویید صرفا پیشنهاددهنده بودید پس چطور شرکتی را که ۱۱ چک برگشتی داشته و تنها یک هفته از تأسیس آن گذشته را پیشنهاد کردید. همچنین باید اضافه کنم برای یک ضمانتنامه ۱۱۰ میلیاردی در بهشت زهرا از شما امضا گرفتهاند.
قهرمانی گفت: فردی را از بابل میآورند و در خیابان از او امضا میگیرند و به نامش ۴۰، ۵۰ میلیارد تومان ضمانت صادر میشود و وقتی که این فرد مطلع میشود و به پویانمهر مراجعه میکند، متهم اقدامی نمیکند.
چرا برای این موارد پس از اطلاع، اعلام جرم نکردید، پس برای چه حقوق میگرفتید. مگر روبات بودید؛ چرا مانع فساد نشدید؟
نماینده دادستان بعد از دفاعیات وکیل گفت: ضمانتنامه برای شرکت پاسارگاد تا حد ۱۱۰ میلیارد بوده که 40 میلیارد آن به نام میرسعید حسینی گرفته شده است که این فرد وقتی از این مبلغ اطلاع مییابد، نزد پویانمهر میآید که وقتی مقامات ارشد این بانک از این موضوع اطلاع مییابند، میرسعید حسینی را به دفترخانه برده و اسمش را از شرکت خارج میکنند و نام فرد بیبضاعت دیگری را اضافه میکنند.