۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۸۶۸۴۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۰۹-۰۶-۱۳۹۸
کد ۶۸۶۸۴۶
انتشار: ۱۳:۲۴ - ۰۹-۰۶-۱۳۹۸

عصر جدید، اینجاست!

محمدجواد روح - کانال راهبرد

  کتاب محمد سرافراز را هنوز نخوانده‌ام؛ اما از اخباری که درباره آن منتشر شده و مجموعه حواشی که در ماه‌های اخیر حول رییس سابق سازمان صداوسیما شکل گرفته، انتظار می‌رود کتابی جنجالی و افشاگرانه باشد.

  اما درباره این کتاب، فراتر از محتوای آن‌هم می‌توان سخن گفت و از منظری کلان‌تر به آن نگریست؛ از منظر سازوکار و چگونگی انتشار آن.

 کتاب "روایت یک استعفا" نه در قالب چاپی که به‌شکل آپلود در حساب توییتری نویسنده منتشر شده است. نویسنده‌ای که تا همین چندسال پیش، رییس بزرگترین سازمان رسانه‌ای، فرهنگی و تبلیغاتی کشور بوده؛ امروز، کتاب خود را از یک حساب توییتری منتشر می‌کند.

  این اقدام محمد سرافراز، به اندازه محتوای خود کتاب و حتی بیش از آن، ساختارشکنانه است. "ساختارشکنی" در اینجا، نه به‌معنای "براندازی" که به‌مفهوم شکستن ساختارهای ذهنی، رفتاری و حتی سیاسی است که کارکرد خود را از دست داده‌اند؛ اما سنت و دولت همچنان به آن چسبیده‌اند و سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را هزینه آنها می‌کنند.

  این‌مفهوم از "ساختارشکنی" (که در ادبیات سیاسی حاکم، اغلب با "براندازی" یکسان شمرده می‌شود)، اتفاقا نیاز امروز کشور و حتی نظام سیاسی و به‌یک معنا، "بدیل و مانع براندازی" است. "ساختارشکنی" از این منظر، یعنی کنار گذاشتن و حذف ساختارهایی که چه از منظر مادی و چه معنوی (سیاسی)، پرهزینه و کم‌فایده (و در بسیاری مواقع ضررده و آسیب‌رسان) هستند.

  رسانه‌های بزرگ سنتی و حکومتی (و در راس آنها؛ صداوسیما) یکی از این ساختارهاست که هر روز زودتر شکستن آن، از ضرر بیشتر جلوگیری می‌کند و بستر فعالیت رسانه‌های کوچک و خصوصی را به‌جای آن، باید فراهم آورد؛ سرافراز با گذار از صداوسیما به توییتر، رسما این ساختارشکنی را صورت داده است‌.

  محمد سرافراز اما در ساختارشکنی خود، گامی فراتر از نفی عملی صداوسیما و رسانه‌های بزرگ برداشته و ساختار سیاسی-اداری حاکم بر فرهنگ را نیز درهم شکسته است.

  رییس سابق سازمان صداوسیما با انتشار این کتاب، آشکارا از پذیرش سانسور و ممیزی حاکم عبور کرده و تحت این عنوان که "پروسه اخذ مجوز چاپ این کتاب طولانی و نتیجه آن نامشخص بود"، از ارسال کتاب برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خودداری کرده است؛ اتفاقی که با کاهش تاثیرگذاری کتب چاپی در فضای عمومی، به‌تدریج می‌تواند در میان نویسندگان و حتی ناشران، جا باز کند و ساختار پرهزینه و کم‌فایده "ممیزی" را بشکند.

 سرافراز با انتشار الکترونیک کتاب خود، درعین‌حال هزینه مادی چاپ و کاغذ را نیز با توجه به درآمد نه‌چندان قابل‌توجه ناشی از تیراژهای اندک این‌روزها صفر کرده است. کاری که چندان از منطق اقتصاد هم به‌دور نیست و البته برای منطقی‌تر شدن آن، باید در کنار شکستن ساختار پرهزینه و کم‌فایده کتب چاپی، ساختار معنی‌داری برای حمایت از حق مولف و ناشر در فضای مجازی شکل داد.

  اگر مجموعه این ساختارشکنی‌های رسانه‌ای را مدنظر قرار دهیم؛ می‌توان گفت محمد سرافراز خارج از چارچوب تنگ و رسمی و ایدئولوژیک-رانتیر صداوسیما، یک "عصر جدید" را به نمایش گذاشته است.

  "عصر جدیدی" که در آن، می‌توان بدون صداوسیما و حتی رسانه بزرگ (روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها) و صرفا با تکیه بر یک اکانت مجازی به "خبر اول" تبدیل شد.

  "عصر جدیدی" که در آن، می‌توان بدون پذیرش سانسور و ممیزی، کتاب نوشت و معطل ممیزان و کارمندان و کارچاق‌کن‌ها و کارراه‌اندازهای سیستم سیاسی- اداری حاکم بر فرهنگ نشد و آیین‌نامه‌ها و قوانین مربوط به جهانی که دوران آن گذشته، نادیده گرفت.

  "عصر جدیدی" که در آن، می‌توان برای نشر کتاب منتظر ناشر و چاپخانه و دلال و مافیای کاغذ و فیلم و زینک نشد و کتاب را بلافاصله پس از حروفچینی و ویراستاری منتشر کرد.

  البته، ناگفته پیداست که ورود به این "عصر جدید" برای نویسندگان، مترجمان و حتی ناشران با هزینه‌های قابل‌توجه مادی و امنیتی همراه خواهد بود. اما پرسش اینجاست که مگر در طول تاریخ، بدون هزینه و صبر و تحمل ساختاری شکسته و بشر قالب‌های کهنه را گسسته که این‌بار، چنین توقعی داشته باشیم؟

  تجربه پیام‌رسان‌های مجازی (بویژه توییتر و تلگرام) نشان داده که اگر امری "عمومی" و تبدیل به عرف شود، مقاومت‌های سنتی چندان کارساز نخواهد بود. آنچه درباره خبر و تحلیل و فیلم و عکس و مقاله ممکن شد، برای کتاب هم شدنی است.

 "روایت استعفا"ی محمد سرافراز (فارغ از گرایش سیاسی و فکری او) از این منظر، می‌تواند گامی مهم باشد به‌سوی "عصر جدید" در حوزه نشر و شکستن ساختارهای کهنه رسانه، ممیزی و چاپ...

برچسب ها: سرافراز ، عصر جدید
ارسال به دوستان