عصر ایران؛ سروش بامداد- در این چند روز که به خاطر اعتراضات و التهابات پس از سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین ، اینترنت قطع یا به شدت محدود شده و دسترسی به آن تنها برای بخشی از شهروندان، میسّر است برای برخی جای تعجّب است که چرا شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را قطع نکردند و به بیان درستتر، پارازیت فرستاده نشد.
اگر امکان قطع و پارازیت فرستادن بوده و این کار انجام نشده باشد میتوان چند احتمال را مطرح کرد (با این توضیح که خوش بختانه روند دسترسی و اتصال به شبکۀ جهانی اینترنت، آغاز شده است):
1. در این چند روز شبکههای ماهوارهای بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا و "من و تو" فعال بودند اما چون ارتباطشان با داخل تقریباً قطع شده بود "ورودی" چندانی نداشتند. قطع اینترنت، مانع ارسال ویدیو در حجم زیاد به آنها شده بود. به عبارت دیگر، بیش از آن که تولید کننده باشند، بیشتر مصرف کننده و منتشر کنندۀ تولیدات اینترنتیند.
2. هر قدر هم بخشهایی از مردم انتقاد و تأثیرپذیری داشته باشند حساب رسانهای چون «صدای آمریکا» را جدا می دانند. واقعاً چگونه میتوان پذیرفت که از برجام خارج شوند و سنگینترین تحریمها را اِعمال کنند و آنگاه در تلویزیون صدای آمریکا به فاعلیت دولت متبوع، هیچ اشارهای نکنند؟ از این رو شاید این دیدگاه غالب شده که بهتر است پارازیتی فرستاده نشود تا مردم ببینند تحریم کنندگان، دقیقا چه می گویند و چه توجیهی دارند؟ البته ممکن است توجیه کنند مستقیما زیر نظر دولت آمریکا نیستند اما به هر حال صدای آمریکا هستند.
به عبارت دیگر، یکی از مهم ترین دلایل سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین، تحریم های آمریکا بر خلاف برجام است و این نگرانی که اگر دوباره واردکننده می شدیم، تحریم ها مجال نمی داد. خودشان هم تحریم کنند و هم دل بسوزانند و اعلام همراهی؟
3. تماشای شبکههای ماهوارهای بخشی از حس کنجکاوی در دستیابی به خبر را در مخاطب بیاعتماد به صدا و سیما فرو مینشاند. اگر نه به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دسترسی داشته باشد و نه هیچ شبکه ماهوارهای را بتواند ببیند، چه بسا بی آن که قصد حضور در تجمعی را داشته باشد ناگزیر از حضور در خیابان شود. حال آن که فرد بی اعتماد به صدا و سیما، پای این شبکه ها احساس میکند در جریان اخبار قرار دارد و همین اقناع، مانع از حضور احتمالی او در تجمعات شبانه شود.
4. وقتی از «خاندان پهلوی» به عنوان متهم نام برده شده تبلیغ «من وتو» برای آنان، تأیید ناخواستۀ مواضع رسمی در داخل در قبال آنان است و جای نگرانی باقی نمیگذارد. خاصه این که نمایندگانی از جریان سلطنتطلب «فرشگرد» مدعی هدایت برخی از اتفاقات اخیر است.
5. قطع ارتباط اینترنتی سبب شده امکان تشخیص اصالت ویدیوهای ارسالی مانند قبل برای این شبکهها فراهم نباشد. از این رو بی بی سی، کمتر بی محابا پخش میکند و دیگران که پخش میکنند اگر مربوط به گذشته باشد به اعتبار آنان لطمه میرساند.
6. تصور کنید تلویزیون ماهوارهای اوضاع محله سکونت بیننده را ناآرام نشان دهد ولی مشاهدات شخص از موضوع دیگری حکایت کند. همین تناقض یا تفاوتِ «دیده» در عالم واقع با «دیده» در صفحۀ تلویزون، سبب میشود در صحتِ گزارشهای بعدی هم شک کنند.
7. کانال تلگرامی مانند «آمد نیوز» دعوت به حضور در اجتماعی میکرد که هنوز تشکیل نشده بود. شبکه ماهوارهای اما از اجتماعی خبر میدهد که تشکیل شده یا شاید هرگز تشکیل نشود. بنا بر این تهدید به حساب نمیآید.
8. با گسترش ضریب نفوذ اینترنت، جنبۀ خبر رسانی شبکههای ماهوارهای کمرنگ شده است. استفادۀ غالب از شبکه های ماهوارهای فارسیزبان در جنبههای سرگرمی و تماشای سریال است. اگر به جای اینترنت، ماهواره قطع شده بود این همه نارضایتی درنمیگرفت.
9. بخش قابل توجهی از تصاویر اعتراضات اخیر مربوط به تخریبها و آتشسوزیهاست که حس تأیید در مخاطب برنمیانگیزاند و به عکس، واکنش منفی و همدلی با خسارتدیده ایجاد میکند. اینها تصاویری است که صدا و سیما و رسانههای داخلی هم منتشر میکنند. پس نهتنها جای نگرانی نیست که اتفاقا تأییدکنندۀ گفتار رسمی است چون جمعیت انبوه را نشان نمی دهند. درگیری های پراکنده را نشان می دهند. به عبارت دیگر هر قدر نسبت «جنبش» خواندن در قضایای قبلی حساسیت وجود داشت به نمایش «آشوب» آن حساسیت منفی وجود ندارد.
10. بستر اصلی اعتراضات اخیر جدای گروههای سازماندهی شده با اهداف سیاسی، حاشیۀ شهرها بوده حال آن که لحن و ادبیات این شبکهها و کارشناسان آنها برای طبقات دیگر طراحی شده است و از این نظر نیز احتمالاً نگرانی وجود نداشته است.