۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۹۹۵۹۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۰۲-۰۹-۱۳۹۸
کد ۶۹۹۵۹۴
انتشار: ۰۹:۵۹ - ۰۲-۰۹-۱۳۹۸

حسرت بزرگ

پژمان موسوی - روزنامه شرق

بعید است کسی در این گزاره تشکیکی وارد کند که ریشه‌ شایعه در بی‌خبری است؛ بی‌خبری است که شایعه را به وجود می‌آورد، تقویت می‌کند و مثل خوره به جان مردم می‌اندازد. سطحِ خُردِ این بی‌خبری به صحبت‌های «درگوشی» ختم می‌شود و سطح کلان آن به رجوع مردم به رسانه‌هایی که ملغمه‌ای هستند از راست و دروغ و عموما به دلیل عدم دسترسی به منابع اصلی خبر، به تمامی به حاکمیت فضای شایعه دامن می‌زنند.

وقایع چند روز گذشته که به دنبال افزایش قیمت سوخت صورت گرفت، مهر تأییدی است بر این مدعا. از شنبه عصر که اینترنت سراسری با محدودیت‌هایی روبه‌رو و سپس به طور کامل قطع شد، منابع داخلی رسانه‌ای با محدودیت‌های وسیعی برای انتشار اخبار و تحلیل‌ها درباره تبعات این اقدام روبه‌رو شدند.

جز قطع اینترنت، رسانه‌های مستقل به دلیل خط قرمزهای نوشته و نانوشته‌ای که در انتشار اخبار درباره این رویداد با آن روبه‌رو بودند، محدودتر شدند و به‌ناچار همه نگاه‌ها به خارج از کشور و رسانه‌های فعال در آن‌سوی مرزها رفت؛ آنها هم دقیقا به دلیل قطع ارتباط مطلقی که با داخل داشتند، راست و دروغ را یکجا به اسم «خبر» منتشر کردند و خودِ این عاملی شد بر افزایش بحران.

پرسش اصلی در این بین این است که چرا روزنامه‌نگاران و تحلیلگران داخل که هم ارتباط مستمری با مردم دارند و هم از نزدیک شاهد اتفاق‌ها و رویدادهای این چند روز بودند نباید بتوانند «منبع خبر» باشند و افکار عمومی را در جریان مسائل و جزئیات این رویدادها قرار دهند؟ چرا نباید به روزنامه‌نگاران حرفه‌ای این کشور که دغدغه‌ای جز منافع ملي ندارند، اجازه داد که هم بتوانند آزادانه به روایت آنچه به‌واقع در این چند روز رخ داد بپردازند و هم بتوانند مستقلا راوی دغدغه‌های کارشناسان مستقل شوند؟ اگر قرار نیست به اینها هم اعتماد کرد، به چه کسی قرار است اعتماد کرد؟

وقتی اینترنت قطع است، تصور می‌کنیم مردم چه می‌کنند؟ هرطور که هست تلاش می‌کنند از کم‌وکیف اوضاع سر دربیاورند و در این بین معلوم نیست چه «شایعاتی» به اسم «واقعیت» در فضای جامعه منتشر می‌شود و چه «فیک‌نیوز»هایی که به اسم «خبر» در سپهر اطلاع‌رسانی پخش می‌شود.

اما می‌دانید حسرت بزرگِ این ماجرا کجاست؟ آنجا که مردم به دلیل پیشینه ذهنی خود، اعتماد خود را به رسانه‌های رسمی و مستقل این کشور از دست بدهند و برای کسب خبر و تحلیل، دیگر به آنها مراجعه نکنند؛ این موضوع نه یک حسرت که یک خطر برای سپهر رسانه‌ای کشور است؛ خطری که می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری داشته باشد و بخش بزرگی از مردم را برای همیشه از رسانه‌های داخلی رویگردان کند.

راه‌حل اما چندان پیچیده نیست؛ در زمانه‌ای که به دلایل مختلف مردم کم‌وبیش اعتماد خود را به رسانه‌های دولتی از دست داده‌اند، نباید بستری را فراهم کرد که رسانه‌های مستقل و غیردولتی؛ از روزنامه و مجله گرفته تا وب‌سایت و رسانه‌های مجازی هم از دایره «اعتماد» مردم خارج شده و دیگر محل رجوع نباشند که در این صورت به‌هیچ‌روی نمی‌توان این فاصله را پر و این گسست را ترمیم کرد؛ رویدادی که زنگ خطر آن در این چند روز به صدا درآمد و می‌رود تا به یک رویه و عادت در رویدادهای مشابه بدل شود.

باید امیدوار بود تا با تدبیر، مرجعیت و اعتبار رسانه‌های داخلی بیش از این با بحران روبه‌رو نشده و نزد مردم بی‌اعتبار نشود که در این صورت، همه متضرر خواهند شد.

ارسال به دوستان