شیخ دیاباته را میتوان تا حدی در استقلال استراماچونی موفق نامید اما استقلال در سالهای اخیر به واقع در فقر مهاجم گلزن وطنی به سر برده و به دلیل نداشتن یا نساختن بازیکنانی در این سطح هزینههای بسیاری را برای جذب بازیکنان خارجی متحمل شده است.
به گزارش آی اسپورت، این وضعیت در حالی آبیها را به چالشهای مالی کشیده که پیشتر مهاجمان اثرگذاری در استقلال ظهور کردند. بازیکنانی که یا از تیمهای پایه رشد کردند یا از تیمهای دیگر به استقلال ملحق شدند و در خط آتش آقایی کردند. نامهای بسیاری در طول تاریخ باشگاه استقلال به چشم میخورد.
گلزنانی یکی از دیگری مهارناشدنیتر که خاطرات بسیاری را برای هواداران این باشگاه ساختند؛ از برادران مظلومی، حسن روشن و بهتاش فریبا گرفته تا عبدالعلی چنگیز و صمد مرفاوی.
نسل جدید هم همواره با گلزنی بازیکنانی همچون سامره، موسوی، عنایتی، اکبرپور(سیاوش و علیرضا)، برهانی، مجیدی و حتی میداودی احساس خوشبختی میکرد و این قبیل بازیکنان که به لحاظ مالی نیز بار آنچنانی روی دوش باشگاه نمیگذاشتند، انتظارات را برآورده میساختند.
مردانی که کمتر بیم جداییشان ذهنها را میآزد در حالی که در سالهای اخیر به دلیل حضور بازیکنان خارجی هم ثروتهای بسیاری از باشگاه به باد رفته و هم این بازیکنان از کمترین عرق و علاقه به تیمشان بیبهره بودند و حتی در میانههای فصل تیم را به حال خود رها کردهاند.
فصل پیش استقلال به دلیل از دست دادن تیام که توانسته بود به عنصری کلیدی در خط آتش بدل شود، به شدت لطمه خورد. تیام در اوج بیرحمی و با کمترین عرق و علاقه به باشگاه استقلال به سوی تیمهای اماراتی رفت و چنانچه او در این تیم میماند شاید شرایط استقلال در فصل جاری به گونه دیگری رقم میخورد و اوضاع امیدوارانهتر پیش میرفت. اکنون نیز در مواجهه با دیاباته همین استدلالها و نگرانیها وجود دارد.
گرچه شیخ آرام و بیحاشیه به تمرین میپردازد اما هیچ بعید نیست که با ادامه درخشش در ترکیب استقلال او را هم در میانههای راه از دست رفته ببینیم!
حال و هوای امروز استقلال محصول سرمایهگذاری و انتخابهای نادرست روی مهاجمان وطنی است. همین فرزاد حاتمی که در ترکیب نفت مسجد سلیمان مقابل پرسپولیس قرار گرفت؛ هیچ گاه نتوانست در استقلال به مهرهای بزرگ و ماندگار بدل شود.
بعد از او هم بازیکنانی همچون آرش افشین، حسن بیت سعید و حتی بختیار رحمانی یکی بعد از دیگری در استقلال محو شدند. استقلال خود نیز در ردههای پایه هیچ گاه بازیکنی را نساخت که در حد و اندازه نام بزرگش باشند.
اکنون در جدول گلزنان لیگ برتر نام شیخ دیاباته و قائدی در میان مهاجمانی که ۳ گل به ثمر رساندهاند، دیده میشود و شاید یکی از این دو بازیکن بتوانند برخلاف سالهای اخیر تا حدی برای رسیدن به عنوان آقای گلی لیگ برتر خیز بردارند؛ شاید شیخ دیاباته.
درخشش دیاباته اما برای استقلال چالشآفرین است به این دلیل که قرارداد او نیز با استقلال نیمبند است و چنانچه حضور در این باشگاه منجر به گلزنیهای متعدد و رسیدن پیشنهادهای تازه شود شیخ نیز به مانند تیام میتواند استقلال را در هر زمان ترک کند.
شاید اگر روند یارگیری یا نحوه به کارگیری مهاجمان وطنی در استقلال سالهای اخیر ایزولهتر بود و انتخابهای مناسبتری انجام میشد استقلال اکنون مردانی را در خط آتش خود میدید که علاوه بر گرفتن دستمزدهای کمتر، بیم جداییشان نیز هرگز ذهنها را آزار نمیداد و از سویی بودجههای باشگاه نیز کمتر به پای بازیکنان خارجی بیکیفیت و فاقد عرق کافی ریخته میشد.
استقلال امروز البته در خط حملهاش وضعیت مناسبی دارد. مهدی قائدی برخلاف فصول اولیه به بازیکنی تاثیرگذارتر بدل شده و زوج نسبتاً موفقی را درکنار شیخ دیاباته ساخته است. پاس گلها و گلزنیهای قائدی امیدوارمان میکند که مهاجمی با طراز فنی بالا در استقلال ظهور یابد هرچند که بعید است مهدی با این شکنندگی فیزیکی بتواند یک فصل کامل به همین منوال ادامه دهد. به هر حال چنانچه بخواهیم برای استقلال مأموریتی بزرگ را تصویرسازی کنیم باید دست بگذاریم روی همین فقدان و کاستی.
استقلال به داشتن مهاجمی از جنس خودش عمیقاً نیاز دارد. بازیکنی که سالها اینجا باشد، گل بزند و بار سنگین آن پست مهم را به دوش بکشد. چیزی شبیه آرش برهانی و آرمانیتر به مانند عنایتی و مجیدی. استقلال از این جنس بازیکنان میخواهد.