اخیراً کلیپی کوتاه و تحریف شده از سخنان دوسال قبل رحیم پور در خصوص ۳۰۰ هزارشهیدانقلاب اسلامی منتشر شده است که با کلاهبرداری از طریق بخیه زدن تصاویر و کلمات نامربوط تغییر معنا یافته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، دفتر حسن رحیم پور ازغدی بیانیهای صادر کرد که به شرح زیر است:
۱. حسن رحیم پور (ازغدی)، هیچ صفحهای در اینستاگرام، توئیتر و فیس بوک نداشته و همه ی این صفحات، غیر قانونی یا بی ارتباط با این دفتر میباشند. امّا شایعات، افترائات و جعلیاتی که بنام ایشان و یا در رابطه با ایشان هر از چندی در فضای مجازی یا رسانههای بیگانه ودشمن منتشر میشوند غالباً" از داخل کشور به آنان پاسکاری شده است.
۲. اخیراً کلیپی کوتاه و تحریف شده ازسخنان ایشان در دوسال قبل در خصوص ۳۰۰ هزارشهیدانقلاب و همه ی کشتههای دشمن از سوی رسانهها یی منتشر شده که در خلاء میان "رسانه" و "واقعیت"، با کلاه برداری از طریق بخیه زدن "تصاویر و کلمات" نا مربوط و تغییر معنای جملات، در ردیف اول " وقاحت"، قرار گرفته اند، با بالاترین سطوح حاکمیت، ارتباط صمیمی سیاسی و مالی دارند و همزمان با سیاستهای خبری دشمنان انقلاب، همراهند.
۳. ماجراچیست؟ مشاوران رسانهای ریاست جمهوری دراین میان چه نقشی دارند؟ در ماجرای بنزین نیز، آقای روحانی، هم در اصل ماجرا و هم در مدیریت آن و سپس در مواجهه با عواقب آن، سه بار نمره تجدید گرفتند. سالهابه قانون، عمل نشد و ناگهان بد عمل شد واینک نیز قرار است که بد، تحلیل و جمعبندی میشود وتقصیرها به گردن این وآن بیفتد.
امّا پروژهی رسانهای جدید چیست؟ خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه شرق و چند رسانه زنجیرهای دیگر، مجدداً به جعل خبر و کلیپ سازی، این بار با تقطیع دو دقیقه از سخنان آقای رحیم پور در مصاحبهای پنج ساعته که دو سال قبل در برنامه بدون توقف از شبکه سه سیما در ده قسمت، پخش شده بود، پس از حذف سوالات و تغییر تاریخ این سخنان که خود به تنهایی، یک تحریف و جعل واضح است، وانمود کردند که سخن ایشان، اخیراً و پس از اغتشاش بنزین و در مورد معترضان به مدیریت ناکارآمد کنونی، گفته شده است.
آنگاه مقاله نویسی و سفارش مصاحبه با چند عامل تکراری چون حق شناس، عبدی، اکبر گنجی و … به راه افتاد و یک نمونه تمام عیار از شارلاتانیزم رسانهای به نمایش گذارده شد.
این ششمین بار در چندسال اخیر است که روشهایی چون نقل قولهای دروغ یا تحریف شده از آقای رحیم پور توسط چند رسانه زنجیرهای همزمان در داخل و خارج به کار گرفته میشود. نسبت دادن جملاتی چون (مرده شور هیکل زنان را ببرد!!)، توصیه به کودک همسری و… و گاه با چسب و قیچی، هفت جمله از سه بخش یک سخنرانی را با یکدیگر وصله کردن، و اینک نیز با حذف سوالی که صرفاً" ناظر به براندازان (و نه معترضان، که اغلب ما نیز معترضیم) بوده، آن هم از مصاحبهای در سال ۹۶ (پخش شده از سیما) که مبانی مردمسالاری دینی را تحلیل و از حق اعتراض عمومی به ناکارآمدی مسئولان دفاع کرده بود، وقاحت را به استانداردهای خباثت، نزدیک کرده اند.
این خبرگزاری که ریاست آن با مسئول ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری، بوده، همکاران تیم رسانهای ریاست جمهوری که چندین رسانه را _ با چه پشتوانه از بیت المال؟ _ اداره میکنند و چندین تن از آنان از بازداشتیهای فتنه ۸۸ بوده اند، ناگهان به جای مسئولیت پذیری مدیران و عذرخواهی، همزمان با تلاش دشمن برای کشته سازی و کشته نمایی، با شعبده رسانهای، جای طلبکار و بدهکار را تغییر داده و منتقدان دولت را طرفدار خشونت از دو طرف، جا زدند.
۴. اما به راستی چرا همکاران ستاد رسانهای ریاست جمهوری به جای انتشار بدون تصرف متن کامل گفتگوهای دو جلسه تاریخی شورای عالی انقلاب فرهنگی، که ظاهراً به دستور شخص رئیس جمهور، متن و صوت هر دو جلسه، محرمانه شده و تنها نسخه آنها را حتی در اختیار اعضای شورا و دبیر شورا نیز قرار نمیدهند، بازی انحرافی نشر اتهام طرفداری از خشونت، به جای نقد بی کفایتیهای منجر به خشونت را راه انداخته اند؟
یک باند فاسد رسانهای از پنج ساعت گفتگوی دو سال قبل، و ناظر به گروههای برانداز، کلیپ کوتاهی میسازد و خطاب آن را به معترضان قانونی ماجرای بنزین برمی گرداند!! آنگاه، مصاحبههای سفارشی مبتنی بر افترا و تهمت، ترتیب داده میشود.
۵. منشأ این جعل و تحریف، باید صراحت موضعگیری جناب رحیم پور در شورای انقلاب فرهنگی خطاب به آقای روحانی باشد که شدیداً سانسور میشود. یکی از اعتراضات ایشان به آقای روحانی در جلسه شورا این بوده است که چرا به شعور و حقوق مردم احترام گزارده نمیشود؟ مردم چگونه حق قانونی و شرعی اعتراض به مسئولین را طبق قانون اساسی، اعمال کنند؟ چرا به مردم مکرراً دروغ گفته میشود؟ چرا به وظایف قانونی به درستی عمل نمیشود و کسی پاسخگو نیست؟ چرا طرح تشکیل خانههای ملی گفتگوی آزاد در همه شهرهای کشور که پیشنهاد آن توسط آقای رحیم پور در دهه گذشته داده شد و در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و بهترین بستر قانونی برای اعمال اصل ۲۷ قانون اساسی نیزهست هرگز اجرا نشد و نمیشود؟ چرا مردم را عصبانی و به آنان توهین میکنند و سپس به ضد انقلاب و سرویسهای دشمن، اجازه موج سواری و خشونت و قتل میدهند!؟
جوانان و خانوادهها را به مسئولان، بی اعتماد و از آینده، مأیوس کرده اید، دستشان به شما نمیرسد و کسی هم پاسخگو نیست؟ چرا میان برخی مسئولین با مردم، شکاف افتاده و تدبیری دیده نمیشود؟ چند سال توکل صادقانه بر آمریکا و توسل عارفانه به انگلیسیها، جواب عکس داده، همه چیز را منوط به ترحّم دشمن و ناشی از تحریم و سپس تحریمها را نتیجهی مقاومت و عزت طلبی دانستن، زندگی اشرافی بعضی مسئولین و خانوادههایشان و خبر مفاسد اقتصادی بی سابقه در کشور، تبدیل انبوه دیپلم بیکار به فارغ التحصیلان بیکار و عدم اجرای بسیاری مصوبات همین شورا و متقابلاً اجرای غیرقانونی و گاه مخفیانه دستورالعملهای نهادهای غربی چون ۲۰۳۰ و کنوانسیونهای ضد خانواده و اخلاق ستیز و تعطیلی مکرر شورا (امسال تنها ۵ یا ۶ جلسه تشکیل شده بود) و تبدیل جلسات آن به مجلس سخنرانی به جای گفتگوی انتقادی و به طور کلی آثار دیپلماتیک، اقتصادی و اجتماعی رویکرد ضعیف، غیر مردمی و لیبرال از نوع روستایی، جامعه را عصبانی کرده و همه را رنج میدهد.
در آن جلسه، آقای روحانی ادعا کردند که اوضاع کاملاً آرام بوده و بیانیه برخی مراجع تقلید و نمایندگان مجلس، باعث آغاز اغتشاشات شده و ماجرا، اصولاً کار تروریستها و خرابکاران بود و به سرعت هم تمام شد. آقای رحیم پور این اتهام به مراجع تقلید را رد و تصریح کرد که ماجرا به هیچ وجه، بی اهمیت نبود بلکه دهها کشته و صدها میلیارد، خسارت و بی آبرو شدن کشور در سطح رسانههای جهان و اعتمادسوزی در داخل کشور، هزینههای سنگین و غیرقابل جبران است و باید ساده اندیشی ها و نا کارآمدیها را علاج کنیم، باید با مردم، صادق باشیم و دیگران را مقصر نخوانیم.
اینک بعضی اعضای تیم رسانهای ریاست جمهوری، به جای انتشار مفاد دو جلسه تاریخی شورا، و اصلاح ناکارآمدیها که اینک از همه پنجرهها به وضوح دیده میشود از طریق همکارانشان در خبرآنلاین، شرق، انتخاب و … جای شاکی و متهم را عوض کرده اند. آری این ملت، ۳۰۰ هزار شهید داده و دشمنان او برای براندازی باید هزینه بدهند و یک صدم آن راهم نمیدهند. اما این جمله قیچی شده، از لابلای ده قسمت میزگرد در سال ۹۶، چه ربطی به ماجرای آبان ۹۸ دارد؟
برخی از این قماش سالها با پول بیت المال در اروپا زندگی کردند اما هنوز ادب رسانهای نیاموخته اند.
برخی دیگر نیز ظاهراً دین و اخلاق را هم چون عبا و عمامه شأن، کنار گذارده و علی رغم سالها کار در وزارت اطلاعات، با بازداشتیهای فتنه ۸۸ در تهران و قم (چون م. ق و ع. ج و ف. م و ه. خ و …) همصدا و همکار شده اند.
چند نفر از همکاران خبرگزاری مذکور در سالهای اخیر به جرمهای گوناگون احضار یا بازداشت شده اند و چرا!؟ و امثال م. م، عضو اخراجی وزارت اطلاعات در این رسانهها چه میکنند و چه قدر دستمزد و از کجا میگیرند!؟ مخاطب این سخن طبیعی است که حقوق بگیران مقالات و مصاحبههای سفارشی و کلیپ سازان نیستند. آنان که باید بشنوند، شنیدند اما چه کنیم که ماکیاولی همچنان زنده و حلقه شاگردانش گرم است. افترائات و دروغهای دیگری نیز در مورد جناب آقای رحیم پور پی درپی در حال آماده شدن و انتشار است که پاسخ آنها به تدریج داده خواهد شد.