سید عباس اسدی∗
صبح چهارشنبه، در پی سقوط هواپیمای اوکراینی در نزدیکی پرند و کشته شدن تمام مسافران و خدمه آن، کشور در شوک عمیقی فرو رفت. مصیبتی که هنوز از تحولات اخیر؛ شهادت سردار سلیمانی و جانباختگان مراسم کرمان آرام نگرفته بودیم که داغ کشته شدن ۱۷۶ مسافر و خدمه هواپیمای اوکراینی، امان اشک را بر رخسارها برید.
این تنها بغضِ ما فعالان و کنشگران جامعه نیست، چراکه اعلام علت این حادثه ناگوار بعد از گذشت ۳ روز آن هم با فشار مقامات بین المللی و رسانه های خارجی عملاً بی اعتمادی آفرید که نمودش تا کنون چنین آشکار نشده بود.
این چنین خبرنگاران رسانه ها در شبکه های اجتماعی به خاطر منابع خبری ناصادقشان عذرخواهی نمیکردند، اعتمادها به مضحکه گرفته نمی شد و مردم دوباره بر مظلومیت مسافران اشک نمی ریختند.
گویا باید عزای عمومی چند روزه ی دیگری اعلام شود. عزایی که یک سر آن مرگ منابع خبری است. منابعی که منجر به عملکرد بد و گمراه کردن خبرنگاران داخلی در دادن اطلاعات غلط و سبب به چالش کشیدن اعتبار رسانه های داخلی نزد مخاطب بود و شیونی بر تار و پود تابوت رسانه ها و منابع خبری مان شد. سر دیگر این عزا، در نبود وجدان کاری مسئولانی است که عدم برخورد صادقانه با مردم داغدیده و عدم شفافیت خبری را بر هر چیزی ترجیح دادند تا با پنهان کاری سعی در پاک کردن صورت مسئله داشته باشند.
جا دارد جامعه خبرنگاران و رسانه ای ما از این حادثه درس بگیرند تا با پرهیز از قضاوت های عجولانه و شتابزده -حتی اگر منبعشان هم مسئولان و مقامات مربوطه خودشان باشد- این چنین برای خود عزادار نشوند و با اصل پنهان کاریِ مسئولان، نظام رسانه ای را در تیررس بی اعتمادی و ضربه خوردن قرار ندهند و این انگاره را در ذهن ها خلق نکنند که مبادا حقیقت حوادث اخیر و گذشته نیز باری به همین جهت بوده باشد.
∗پژوهشگر حوزه رسانه