عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به بهانۀ درگذشت روحانیِ محقق و اهل تاریخ - آقای سید هادی خسروشاهی- به دلیل ابتلا به «کرونا ویروس» و به سبب مقاومت کم بدن به خاطر شرایط سنی در روز پنج شنبه و در بیمارستان مسیح دانشوری قصد داشتم فردا دربارۀ او بنویسم و خصوصاً به تسلط او بر نقشۀ فرهنگی جهان عرب و آشنایی با جریانات مختلف به ویژه اخوان المسلمین اشاره کنم.
خاصه این که مجال کوتاه گفت و گو با ایشان در حاشیۀ یک برنامۀ تاریخی سبب شده بود بیش از پیش اطمینان حاصل کنم که آدم باسواد و کتابخوان و دنیادیدهای است و قطعاً سالها سفارت ایران در واتیکان در این امر تأثیر داشته و بخت هم با او یاری کرده چرا که این مأموریت، مقارن با دوران پاپ ژان پل دوم بوده که همه اذعان دارند با اسلاف و اخلاف خود متفاوت و مایل بود دربارۀ ادیان و مذاهب دیگر هم بشنود و بداند.
با این حال در غروب پنج شنبه هشتم اسفند دست به قلم و به تعبیر محمد قائد دست به کیبورد میشوم چون بیم دارم نزد کسانی و به خاطر تشابه اسمی ایشان با آن روحانی دیگری که اوایل انقلاب وعده میداد همه را خانهدار میکند، اشتباه گرفته شود چرا که او هم سید هادی خسروشاهی نام داشت و البته از شهرتی به مراتب افزونتر برخوردار بود و هنوز در خاطرهها مانده است.
سید هادی خسرو شاهیِ تازه درگذشته و قربانیِ کرونا اما اهل کتاب و پژوهش و تاریخ و مطالعات سیاسی و نویسنده کتاب و مقاله بود و اگرچه مناصب حکومتی چون سفارت را هم در کارنامه دارد اما نباید با آن سید هادی خسرو شاهی که با وعدۀ خانهدار کردن، کثیری را به تهران کشاند و برتقاضا و طبعاً قیمت مسکن افزود، اشتباه گرفته شود.
( آیت الله سید هادی خسرو شاهی بعد از انقلاب رییس منطقه 12 کمیته و رییس بنیاد هیأت امنای بنیاد مسکن شد و به خاطر وعده هایی که میداد و اصطکاکاتی که با شهرداری دوران مهندس توسلی داشت به چهرهای خبرساز تبدیل شد. او متولد خسروشاه یا خسروشهر و فرزند باقر بود و این سید هادی بعد از انقلاب به امور فرهنگی اشتغال داشت و چه بسا اگر آقای خاتمی در سال 61 وزیر ارشاد نمیشد او را در نظر میگرفتند. ایشان فرزند سید مرتضی متولد تبریز بود هرچند که اگر پدران شان -سید باقر و سید مرتضی نسبت داشته باشند- بعید نیست که این دو نسبت خانوادگی داشته باشند اما خسروشاهی مورخ را نباید با خسروشاهی بنیاد مسکن اشتباه گرفت.)
حال که این نگرانی رفع شده جای آن است که بگوییم مرحوم خسروشاهی شیفتۀ سید جمالالدین اسدآبادی بود و از دوست فاضلام – جناب سید مهدی حسینی درود- شنیدم که شدت علاقه او به سید جمال به حدی بود که عمامۀ خود را نیز مانند او میبست.
اتفاقا سید جمالالدین هم در همین اسفندماه و به خاطر ابتلا به بیمارییی که در آن زمان چندان شناخته نبود (سرطان فک) درگذشت و سید هادی نیز در اسفند ماه و بر اثر ابتلا به ویروس یک بیماری فعلا ناشناخته و مرموز.
چنان که گفته شد مرحوم خسروشاهی بیش از آن که دغدغههای فقهی و حوزوی داشته باشد مرد فرهنگ و تاریخ بود تا جایی که استاد محمد رضا حکیمی او را « فرهنگبانِ کوشا» لقب داده بود.
هر چند «در اگر نتوان نشست» ولی یکی از «اگر»های تاریخی میتواند این باشد که اگر حُسنی مبارک دیکتاتور مصر که دو روز قبل از سید هادی خسروشاهی و در قاهره درگذشت زودتر و مثلا همزمان با دولت اصلاحات در ایران سرنگون شده بود چه بسا مرحوم خسروشاهی به عنوان اولین سفیر ایران در مصر و البته در دوران جمهوری اسلامی و پسا مبارک انتخاب میشد و تجارب خود را در اختیار محمد مُرسی یا هر فرد دیگر که به قدرت میرسید قرار میداد و شایداخوان المسلمین و مُرسی هم به آن سرنوشت دچار نمیشدند.(البته تجربۀ یک دوره ریاست دفتر نمایندگی ایران در قاهره را داشت اما دفتر نمایندگی برای حفظ حداقل رابطه است حال آن که سفیر برای توسعۀ روابط میکوشد و در دوران تازه دست او بازتر بود).
پس از تحولات 9 سال پیش مصر که به پایان حکومت حسنی مبارک و رقابت نهاد ارتش و اخوان بر سر تصاحب قدرت انجامید اما از خسروشاهی هیچ مشاورهای نخواستند. حتی کار به جایی رسید که در شهریور 1391 محمد مرسی برای شرکت در نشست سازمان همکاری های اسلامی یا کنفرانس اسلامی به تهران آمد و با نطق خود حساسیتهای فراوانی برانگیخت و روزنههای ارتباط را بست. حساسیتی که اگر یک رییس جمهور غیراخوانی مانند عمرو موسی یا محمد برادعی روی کار آمده بود ایجاد نمیشد و چه بسا باب تجدید رابطه را هم میگشودند.
اگر پیشتر هماهنگی شده و آدمی مثل خسروشاهی که مورد احترام و وثوق اخوانالمسلمین و کاملا آشنا با فرهنگ مصر بود با او ملاقات میکرد چه بسا این اتفاق نمیافتاد و خود او نیز به چنان سرنوشتی مبتلا نمیشد و کار به جایی نمیرسید که حسنی مبارک سرنگون شده را از زندان آزاد کنند و محمد مرسی را که با کودتای ژنرال سی سی خلع شده بود به زندان بیندازند و مرد ساده دل در زندان بمیرد.
نه که روحانی تازه درگذشته قدرت خاصی داشت اما منطقه را میشناخت و ایران میتوانست کمک کند و هیچ کس هم به اندازۀ مرحوم خسروشاهی از تحولات مصر آگاه نبود.
در آیین امضای حکم اولین رییس جمهوری ایران در بیمارستان قلب (سمت راست سیداحمد خمینی/ چپِ بیینده)
به هر رو تا اینجا حجت الاسلام سیدهادی خسروشاهی مشهورترین قربانی ویروس کرونا در ایران است تا جایی که کانال الجزیره خبر درگذشت او را به قید فوریت و ذیل عنوان «عاجل» و این گونه منتشر کرد: «رجل دین بارز فی مدینه قم جراء اصابته بفیروس کورونا».
وعده خانهدار شدن از زبان آیتالله خسرو شاهی که همنام سید هادی خسروشاهی مورخ بود در تیتر اول کیهان
-------------------------------------------------------------
بیشتر بخوانید: