عصر ایران- شاید سالها بعد اگر کسی این نوشته را بخواند تعجب کند که چرا مهمترین اتفاق مهرماه 1398 دست کم در حوزۀ اجتماعی که البته ارتباط یا اصطکاکی هم با سیاست دارد، حضور دختران و زنان در ورزشگاه برای تماشای دیدار تیم ملی فوتبال ایران با کامبوج بوده است. نه به خاطر بازی با نمایندگان کشوری که فوتبال قابل اعتنایی ندارد که به دلیل تمرکز بر ورود زنان به ورزشگاه.
داستان اما از این قرار است که بدون هیچ دلیل قانونی از ورود زنان به ورزشگاه ها نه برای ورزش در کنار مردان که برای تماشای مسابقات فوتبال جلوگیری می شد و قضیه مربوط به انقلاب 57 هم نیست چرا که تا سه سال بعد از انقلاب نیز دختران به امجدیه می رفتند اما از سال 60 که فضای سیاسی عوض شد و جنگ هم در جریان بود دیگر کسی پی گیر درهای بسته ورزشگاه به روی دخترانی نبود که دوست داشتند فوتبال را از استادیوم تماشا کنند و آن قدر ادامه یافت که انگار قانون یا حکم خاص و مصرح شرع است.
تا این که کار به فدراسیون بین المللی فوتبال کشید و فیفا صریح و روشن تهدید کرد اگر در بازی روز پنج شنبه 18 مهر 1398 مقابل کامبوج باز هم زنان را راه ندهند، فوتبال ایران را تعلیق می کنند و نماینده ای هم می فرستند تا صحنه آرایی نشده باشد. یعنی کارمندان خودشان را نفرستاده باشند.
مخالفت با اصل حضور زنان روی سکوها یک پارادوکس دیگر هم ایجاد کرده بود. اگر از جاهایی می خواستند تماشاگر با هنجارهای حداکثری بفرستند باز در اصل داستان تفاوت ایجاد نمی شد چون تابوی حضور زنان در این حالت هم می شکست.
با این که عالم و آدم می دانست اگر فشار فیفا نبود صرف تمایل دولت کارگر نمی افتاد و تسلیم نظر مخالفان می شد، علی ربیعی سخنگوی دولت این توییت را گذاشت:
«اگر زنان امروز در ورزشگاه هستند و به حق شان رسیدند حاصل مجموع مطالبات درون زای جامعۀ ایران و پی گیری های دولت بوده است. دولت و جامعۀ ایران زیر فشار حداکثری تیم "ب" و جنگ و تحریم و فشار خارجی نرفت. ورود زنان به ورزشگاه ثمرۀ تلاش های داخلی است نه فشار خارجی.»
با این حال این پرسش ها طرح شد:
- چرا این مطالبات درون زا برای انتخاب وزیر زن نتیجه نداد چندان که رییس جمهوری گفت قصد داشته سه وزیر زن معرفی کند اما نتوانسته است. آیا معرفی وزیر زن مطالبه ای بُرون زا بوده اما تماشاگر زن، درون زا؟
-مقایسه با تیم ب ( بولتون و بن سلمان و نتانیاهو و یکی دیگر) نادرست است. چون ما به پیمان شکنان آمریکایی تعهدی نداریم حال آن که به فیفایی که عضو آن هستیم در عین حق تحفظ، تعهد داریم.
-تن دادن به تحریم و فشار آمریکایی ها پس از خروج از برجام غرورمان را خدشه دار می کرد. اما بر قبول خواست فیفا برای این که دختران جامعۀ خودمان را محروم نکنیم چه خفتی مترتب است؟
ضمن این که اگربه فیفا ربط ندارد چرا به مسابقات داخلی تعمیم نمی یابد و هر گاه سر و کلۀ نمایندۀ فیفا پیدا می شود انجام می دهیم؟
برای این که به یاد آوریم این اتفاق تا چه حد اهمیت داشته نقل قولی از کارگردان سریال «پایتخت» که فصل ششم آن در این شب ها هم خانواده های ایرانی را دوباره پای کانال تلویزیون داخلی نشانده خالی از لطف نیست.
6 سال پیش، ماهنامۀ «تجربه» در اردیبهشت 93 به بهانۀ پخش پایتخت 3 و در نوروز 93 با سیروس مقدم و محسن تنابنده گفت و گو کرد.
در آن مصاحبه کارگردان «پایتخت» می گوید: «من همیشه گفته ام اگر شما بلد باشید هیچ خط قرمزی وجود نخواهد داشت. ما صحنه ای داریم که برای اولین بار یک زن در استادیوم ورزشی حضور پیدا می کند. هیچ کس هم به ما نگفت این صحنه را دربیاورید.»
این یعنی حضور زن در ورزشگاه در استادیوم و نه در عالم واقع که در یک سریال تلویزیونی هم خط قرمز تصور می شده و کارگردان ذوق میکند که این صحنه را درنیاوردهاند چون بلد بوده چه گونه کار کند و در مهر 98 زنان واقعآً به ورزشگاه رفتند و البته نوبت بعد قرار بود در همین فروردین باشد اما به خاطر کرونا به تأخیر افتاده است.
شبه رسانه یا ضد رسانه
از منظر سیاسی و رسانهای اما مهمترین خبر مهرماه، به دام انداختن روح الله زم مدیر و مؤسس کانال تلگرامی و شبه رسانۀ «آمد نیوز» بود که خبر آن روز دوشنبه 22 مهرماه اعلام شد.
نه به خاطر این که یک روزنامهنگار شاخص یا یک نیروی اپوزسیون یا فعال سیاسی باشد که هیچیک از اینها نبود و نه به این سبب که «آمد نیوز» در سال 98 همان تأثیر سال 96 را داشته باشد که به خاطر از کار انداختن آن یک چند پیام رسان تلگرام فیلتر شد.
واقعیت این است که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران از تأثیر آمد نیوز که با نام جدید شایعهپراکنی می کرد کاسته بودند.
ارزش خبری این اتفاق به خاطر آن بود که زم تحت حفاظت پلیس فرانسه قرار داشت ولی در عراق دستگیر شد.
مهسا رازانی همسر او گفت: «عصر جمعه 19 مهر با پرواز رویال جردنین از پاریس به مقصد بغداد پرواز کرد . با توقفی کوتاه در امان پایتخت اردن بامداد شنبه 20 مهر وارد بغداد شد.»
در گزارشی دیگر به نقل از او گفته شد: «در 24 ساعت نخست ورود به بغداد، ما خبری از او نداشتیم وبه تماسهای من پاسخ نمیداد تا این که بامداد روز یکشنبه در تماس تلفنی غیر معمول از سلامتی خود خبر داد و دوباره از او بی خبر شدیم.»
فیگارو هم نوشت: «زم متقاعد شده بود که در عراق می تواند با آیتالله سیستانی دیدار کند و وقتی وارد نجف شد خود را درحلقۀ نیروهای امنیتی ایران دید.»
واکنش ها در داخل و خارج متنوع بود و از آن میان شمسالواعظین روزنامه نگار کهنه کار ایرانی که سال هاست از کار مستقیم رسانهای دور نگاه داشته شده خواست «او را روزنامه نگار توصیف نکنید.»
عباس عبدی هم نوشت: «این که یک نفر بدون هیچ گونه تخصص و تعهد حرفه ای بتواند کانالی با بیش از یک میلیون بازدید کننده ایجاد کند بیش از آن که معرفی توانایی او باشد از ضعف مفرط نهادهای رسمی رسانه در داخل حکایت می کند که این میدان را به چنین ضد رسانه ای واگذار کردند.»
مدتی از زم خبری نبود اما در ماه پایانی سال پای میز محاکمه رفت. حالا دیگر نام «زم» که می آید به جای پدر روحانی او که درزمره مدیران ارشد فرهنگی به حساب می آمد چهرۀ جوانی نقش می بندد که مهم ترین دلیل اقدام کنندگان به فیلترینگ محبوبترین پیام رسان است.